هشتاد سال از خدا عمر گرفته و هنوز مثل روزگار کودکی در تب و تاب هیجان کارهای برقی است. در دوره کودکی با استفاده از چند تخته چوب، یکیدو باتری کوچک که به آنها «قوهریوات» میگفتند و چند لامپ کوچک، دورتادور باغچه حیاط خانهشان را چراغانی کرده بود. همین علاقه به ناشناختهها باعث شد درس بخواند و در جوانی بشود آقا معلم یکی از روستاهای دورافتاده شهرستان قزوین. بعد سیسال خدمت در کسوت معلمی، او بود و بازگشت به رؤیای روزگار کودکی.
اول مهر سال۷۵ بود که حمید صفائیان که حالا کاسب قدیمی محله کوی دکتراست، از کار در آموزشوپرورش بازنشسته شد و به سراغ کسبوکاری رفت که علاقهاش بود؛ میگوید: از بچگی به کارهای فنی علاقه داشتم. وقت سربازی رفتم سپاهدانش و شدم معلم روستاهای قزوین ازجمله روستایی به نام «گیلزور».
صفائیان که چهاردهماه در روستا خدمت کردهاست، تعریف میکند: یک شب در روستا یکی از اهالی آمد و گفت که دندان همسرش را سلمانی ده با انبر کشیده است و خونریزی شدیدی دارد. من معلم بودم و از طبابت چیزی نمیدانستم. تنها کاری که بلد بودم رانندگی بود. سریع تراکتور روستا را روشن کردیم و خودمان را به شهر رساندیم. صبح که به روستا رسیدم، بچهها همه پشت در مدرسه جمع شده و منتظر آمدن من بودند.
سال۷۵ بعداز بازنشستهشدن، او میماند و وسایل برقی خراب و ازردهخارج خانه تا با احیای دوبارهشان، بهعنوان یک فنیکار حرفهای خودش را اثبات کند؛ ادامه میدهد: اوایل یکی از اتاقهای خانه را به محل کارم تبدیل کرده بودم، اما آمدوشدها که زیاد شد و بهدنبالش نارضایتی خانم خانه پیش آمد، تصمیم گرفتم برای خودم مغازهای راه بیندازم، البته با رویکردی نو.
اوایل دهه ۷۰، سیستمهای حفاظتی یا بهاصطلاح «دزدگیر» تازه وارد بازار شده و در این کار، دست، کم بود. این بود که او تصمیم گرفت شانس خود را در این حرفه هم محک بزند؛ میگوید: در مشهد چهارپنجنفری بیشتر به کار درزمینه سیستمهای حفاظتی مشغول نبودند؛ ازجمله دزدگیر شریفان، دزدگیر نت و... اسمی که من برای مغازهام انتخاب کردم، «دزدگیر تسلا» بود.
دهه ۷۰ که تازه سیستمهای حفاظتی وارد بازار شده بود، کسی اطلاع چندانی از آنها نداشت و تقاضا برایآن هم کم بود. اما در چهار دهه پس از آن، هم سیستمهای حفاظتی کلی پیشرفت کرده و هم به ضرورت شرایط روز، تقاضا فراوان است.
اوایل دستگاه حفاظتی ازطریق خط تلفن به مخابرات وصل میشد و درصورت مورد مشکوک، سیستم عمل میکرد و به شمارههایی که برایش تعریف شده بود، اطلاع میداد، اما بعداز تکرار داستان بریدن کابلهای تلفن و قطع ارتباط تلفنی، مدلهای دیگری به بازار آمد که سیمکارتی است و در خود سیستم جانمایی میشود. امنیت بیشتر، اعتماد را افزایش میدهد.
صفائیان که نوروز امسال وارد هشتادمین بهار عمرش شده است، بیش ازچهلسال است ساکن کوچه پاستور۱۶ است؛ کوچهای که روزگاری بهدلیل سکونت یکی از منسوبین استاد بهار در آن کوچه به نام مهندس بهار، «بهار» نامگذاری شده بود.