شهریور سال1322، وقتی که قرار شد متدینان مشهدی علیه حزب تازه پاگرفته توده مبارزه کنند، پاتوقی در محل چهارباغ شکل گرفت. پاتوقی که به همت محمدتقی شریعتی به وجود آمد و محلی برای رفتوآمد فرهیختگان مشهدی بود. محمدتقی شریعتی فردی شناختهشده در مشهد آن روزها بود و افراد بسیاری پیرو نظرات و اعتقادات او بودند و بهنوعی پاتوقی که بعدها به «کانون نشر حقایق» تبدیل شد، به اعتقاد تاریخشناسان و تاریخپژوهان مشهدی، کانون و پاتوقی برای روشنفکران مشهدی و حتی ایران بود. این کانون که بهمدت 22سال در فرازوفرودهای سیاسی و اجتماعی همراه و مرکزی برای روشنفکران و فرهیختگان مشهدی به شمار میرفت، سال1344 برای همیشه تعطیل شد.
این کانون برای شمار زیادی از همشهریها و هموطنان یادآور خاطرات مبارزات است، اما سالهاست رفتوآمدی در آن صورت نمیگیرد و گردوخاک روزها و سالها بر نما و داخل بنا نشسته است. این روزها خبرهای خوبی درباره مرمت و بازسازی این بنا از گوشه و کنار ادارات و سازمانهای مختلف به گوش میرسد، اما هنوز هم این خبرهای خوب در حد پچپچهای مدیریتی است و کاغذبازیهای اداری.
پس از آنکه رضاشاه در سال۱۳۲۰ به اجبار سلطنت را ترک کرد، فعالیتهای دینی و سیاسی که تا آن هنگام کاملا در کنترل بود، از سر گرفته شد. از سویی فعالیتهای حزب توده گسترش یافته بود.در این وضعیت بود که محمدتقی شریعتی در سال۱۳۲۰ کارزاری تکنفره را برای نشر آنچه او روح متعالی و مترقی اسلام میدانست، آغاز کرد. او در سال۱۳۲۳ کانون نشر حقایق اسلامی را در مشهد بنیان گذاشت.
از دیگر اهداف تأسیس کانون، بازگرداندن روشنفکران مسلمانی بود که بهدلیل احساس نفرت از کهنهپرستی و تاریکاندیشی روحانیون از اسلام روی گردانده و به آغوش کسرویستها پناه برده بودند. با وجود این، گرایشهای مدرن و معتدل کانون نشر حقایق اسلامی، درنهایت ضدیت مراجع قدرت شیعه در مشهد را برانگیخت. به تعبیر علی شریعتی، در بحبوحه سالهای پس از۱۳۲۰، درحالیکه روشنفکران گرایشهای مارکسیستی داشتند و برخی مذهبیان گرایشهای مرتجعانه، روشنفکران مذهبی خود را بیپشتوانه و تنها میدیدند. محمدتقی شریعتی راه سومی میان این دو گشود.
در ابتدا تمرکز کانون روی مسائل آموزشی و عقیدتی بود و نگاهی اصلاحطلبانه و نوگرایانه به دین داشت. کانون با اعتقاد بر ریشهها و اعمال عبادی اصیل مذهب شیعه به دنبال آن بود تا از مکتب شیعه، به آن صورتی که وجود داشت و به آن عمل میشد، راززدایی و عوامزدایی کند. برای رسیدن به این اهداف، کانون میبایست از آن تصورات و اعمال مذهبیسنتی که باعث رخوت، سستی، خرافات و جبرگرایی میشد، انتقاد میکرد. به باور اعضای کانون، «نیرویی که فقط صرف عزاداری برای سختیها و نابختیاریهای گذشته میشد، باید برای از میان برداشتن دشواری کنونی سمتوسوی دیگری میگرفت.» به همین دلیل آیین متداول روضهخوانی در کانون انجام نمیشد و بهجای آن، سخنران با پوشش غربی از فلسفه، منطق و دیگر مباحث که برای رویارویی با یک کمونیست لازم بود، سخن میگفت. همچنین بر تفسیر قرآن و نهجالبلاغه که در آن زمان عملی بدیع و نامعمول بود، بهجای روخوانی صرف تأکید میشد.
این کانون در ادامه فعالیتهای مذهبیاش، در جریان نهضت ملیشدن صنعت نفت با سیاست هم درگیر شد و بعدها به همین دلیل با محدودیتهایی روبهرو و به مرور تعطیل شد.
میراث محمدتقی شریعتی ایجاد اولین پایگاه روشنفکری در مشهد و حتی ایران بود. مشهد احزاب و فرقههای مختلفی مانند حجتیه و وابستگان به حزب توده و... داشت است و در آن زمان مرحوم شریعتی با برپایی کانون نشر حقایق به مقابله با آنها برخاست.
در محله چهارباغ فقط یک مغازه قدیمی با سقف و کفپوش چوبی وجود دارد که این روزها محل فروش پلاستیکجات است، اما روزگاری نهچندان دور، همان پاتوقی بود که افراد سرشناس و فرهیخته به آن آمدوشد میکردند.
در نگاه نخست، تماشای این چند خشت و گل کهنه و نمای زهواردررفتهاش شاید تلاش برای ثبتملی شدن این بنا را برای بسیاری باورناپذیر کند. بنایی که تاکنون دوسهبار درخواست ثبتش به میراث داده شده، اما هنوز اتفاق خاصی نیفتاده است. بهطور حتم حفظ، نگهداری، مرمت و بازسازی ساختمانی که بسیاری از مبارزان سیاسی پیر و جوان در آن خاطره دارند، به هیچوجه این تلاشها را بیمعنی نمیکند.
ثبت ملی بنای «کانون نشر حقایق اسلامی» از خواستههای همه دوستداران شریعتی است. مرداد سال97 ابوالفضل مکرمیفر، مدیرکل میراثفرهنگی خراسان، در گفتوگو با رسانهها و اردیبهشت امسال نیز محمدحسن طالبیان، معاون میراثفرهنگی کشور، در جلسهای قول تحقق آن را دادهاند. در همین زمینه مرجان اکبری، معاون میراثفرهنگی استان نیز میگوید: ما درباره اینکه یک بنا تاریخی است یا خیر، هیچوقت بدون کارشناسی نظر نمیدهیم. درباره بنای کانون نشر حقایق نیز همین موضوع صدق میکند. با وجود اینکه دوستداران این کانون و تاریخ هویت مشهد بارها درخواست ثبت آن را دادهاند، این بنا بیشتر از آنکه بنای تاریخی باشد، میراث ناملموس فرهنگی مشهد محسوب میشود. وی ادامه میدهد: به عقیده من، باید اول جایگاه شخصیتی این بنا را تعریف کنیم و بعد تصمیم به مرمت و بازسازی آن بگیریم. اگر این بنا مرمت و بازسازی شود، بسیار خوشحال میشویم. سازمان میراثفرهنگی مالکان و دارندگان هر بنای تاریخی، هویتی و حتی میراثی مشهد را تشویق به بازسازی و مرمت میکند، اما درباره مرمت و بازسازی این بنا تصمیمی گرفته نشده است.