درختانش روز به روز بزرگتر و سرسبزتر و زیباییهایش در مرور زمان بیشتر شد تا به یکی از قدیمیترین و زیبا ترین بوستانهای شهر تبدیل شود. پارک ملت حالا پاتوق ورزش و تفریح شهروندان زیادی است و برای بسیاری از آنها یادآور خاطرات است. برای مرور حال و هوای این بوستان قدیمی در چهار دهه قبلتر با ورزشکار قدیمی این پارک همراه میشویم که در هشتادوپنجسالگی هنوز هم لابهلای درختان قدم میزند و ورزش میکند.
عبدالجواد حاجبی که در پیادهروهای بوستان ملت با ما همراه شده است، سال۱۳۶۲ برای اولینبار به این پارک قدم گذاشته و از آنزمان تاکنون صبح و عصرهای پرشماری را با ورزش در این بوستان سپری کرده است.
شهروند محله آزادشهر درباره بافت قدیمی این بوستان در دهه۶۰ میگوید: خدا پدر مهندس شهرستانی را بیامرزد که سنگبنای این بوستان را در دهه40گذاشت. در دهه۶۰ اینجا درختان بیست تا سیساله داشت و زیبا بود. نهالهای زیادی هم تازه کاشته شده بود.»
وقتهایی هم که برف خیلی سنگین بود، مردم جمع میشدند و برفهای روی درختان را میتکاندند که شاخهها نشکند
آبیاری درختان با منبع هم خاطرهای است که آقا عبدالجواد از روزهای قدیم بوستان ملت در ذهن دارد؛ «یک برج آبی در ابتدای خیابان امامت فعلی بود که ارتفاع زیادی داشت و روی آن منبع آبی بود. از همان ارتفاع آب میآمد و بعد عبور از جدولهای خاکی به درختان و نهالهای نوپا میرسید.»
آنطور که حاجبی میگوید، در دهه۶۰ فقط یک زمین ورزشی خاکی در بوستان ملت وجود داشته و خبری هم از شهربازی نبوده است. عبدالجواد حاجبی را میتوان جزو اولین نفراتی دانست که در گروههای ورزشی بوستان ملت حاضر شده است. در سالهای۶۵ و ۶۶ بوده که برخی ورزشکاران از ورزش انفرادی و قدمزدن در اطراف پارک به ورزشهای گروهی روی میآورند.
حاجبی میگوید: چند نفری ورزشهای گروهی را در قالب نرمش صبحگاهی و حرکات ورزشی شروع کرده بودند. من هم به آنها اضافه شدم. افراد مختلفی از محلههای اطراف برای ورزش به این پارک میآمدند.»
این پیشکسوت ورزش همگانی در بوستان ملت در ادامه مروری بر تفریحهای دهه۶۰ بوستان ملت دارد و میگوید: این پارک از همان قدیم زیباییهای خودش را داشت و در فصول مختلف مردم به اینجا میآمدند تا در این پارک تفریح کنند. روزهای جمعه اینجا پر میشد از خانوادههایی که زیر سایه درختان فرشی پهن میکردند. بچهها لای درختان که شکل جنگلی هم داشت بازی میکردند و بزرگترها آتش روشن میکردند و مشغول پخت غذا میشدند.
پاییز و زمستان این سالهای ما هیچ شباهتی به فصلهای سرد دهه۶۰ ندارد. این را آقای حاجبی مسن ولی سرحال میگوید و ادامه میدهد: «آنزمانها در طول پاییز و زمستان حداقل هفت تا هشت مرتبه برف سنگین به زمین مینشست. پارک ملت هم در روزهای برفی شلوغ میشد. بچهها با خانواده میآمدند آدمبرفی درست میکردند و سرگرم بازی میشدند. وقتهایی هم که برف خیلی سنگین بود، مردم جمع میشدند و برفهای روی درختان را میتکاندند که شاخهها نشکند.»