کد خبر: ۲۹۰۳
۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۰۰:۰۰

وصیتی که به معلمی ختم شد

اکرم منتظری‌نیا مدیر دبیرستان اعطایی می‌‎گوید: به‌نظرم یکی از دلایل جذب دانش‌آموزان این است که دبیر بتواند ارتباط دوستانه‌ای درست مانند ارتباط مادر و فرزندی با آن‌ها برقرار کند. دوست بودن بهترین راه ارتباطی است. هیچ وقت فراموش نمی‌کنم آن زمان که مادرم را از دست داده بودم تمام مسئولیت‌ها بر دوش من و خواهرم بود هر بار که به دبیرم می‌گفتم «من نتوانستم درس بخوانم» ایشان با لبخند می‌گفتند «دختر گلم هنوز وقت داری. نگران نباش» صحبت‌هایش به من آرامش می‌داد. همان ارتباط و محبتی را که دیدم سرلوحه زندگی‌ام قرار دادم و از همان شیوه برای دانش‌آموزانم استفاده می‌کنم.

 گروهی از دانش‌آموزان مدرسه «حاج‌اصغر اعطایی» مهمانمان شدند و از مدیرشان گفتند که به اندازه والدینشان دلسوزشان است، اینکه در تمام برنامه‌های مدرسه همرا‌ه و مشوقشان است. اتفاق بسیار زیبایی بود، ما هم دعوتشان را پاسخ دادیم به‌سراغ «اکرم منتظری‌نیا» مدیر این دبیرستان رفتیم.در اولین دیدار او را مدیری جوان، پرانرژی، خوشرو و مهربان دیدیم. از او خواستیم خودش را برایمان معرفی کند و دلیل این رابطه خوب و دوستانه را بگوید.  

منتظری‌نیا می‌گوید: ورودم به حوزه فرهنگی و آموزش و پرورش به‌خاطر مادرم بود. او سرطان داشت، دوره راهنمایی که بودیم به من و خواهران و برادرم گفت دوست دارم همه شما معلم شوید. به خاطر آرزو و وصیت مادرم، شغل معلمی از همان زمان در ذهن ما شکل گرفت. سال سوم راهنمایی مادرم به رحمت خدا رفت و ما با یاد و خاطر او زندگی می‌کردیم. پدرم نظامی بود و هر چند سال یک‌بار جابه‌جا می‌شدیم.

 در دبیرستان پروین تربت حیدریه درس خواندم. ارتباط خوب دبیرانم با دانش‌آموزان مرا جذب درس و مدرسه کرده بود، به‌ویژه دبیر زبانم آقای فرزاد، که از دبیران بسیار مجرب آن زمان بود. از همان زمان به زبان انگلیسی علاقه‌مند شدم. از طرفی پدرم هم دوست داشت ما زبان انگلیسی را یاد بگیریم که فرداروز به دردمان می‌خورد. در طول زندگی‌مان هدفمند پیش رفتیم و طبق وصیت مادرمان عمل کردیم. دو خواهر و یک برادر فرهنگی شدیم و خواهر کوچک‌ترم پرستار شده است.

 

رابطه معلمی باید دوستانه باشد

سال1368دیپلم گرفتم. کنکور تربیت معلم شرکت کردم و ابتدا فوق‌دیپلم ابتدایی را گرفتم، بعد از آن لیسانس زبان انگلیسی. کارم را با تدریس در دوره ابتدایی کلاس‌های اول و پنجم در دولت‌آباد زاوه تربت حیدریه آغاز کردم و بعد از چند سال برای تدریس زبان انگلیسی به مقطع دبیرستان رفتم، دو سالی می‌شود که به‌عنوان مدیر مشغول به کار هستم.

او از تفاوت 3دوره کاری‌اش برایمان تعریف می‌کند و می‌گوید: آموزش دوره ابتدایی را دوست داشتم. در این دوره دانش‌آموزان پاک و معصوم هستند و ما طرز فکر آن‌ها را شکل می‌دهیم. در این مقطع دانش‌آموزان پذیرای صحبت‌های ما هستند و لج‌بازی نمی‌کنند. برقراری ارتباط با آن‌ها کار سختی نیست، اما دوره دبیرستان تفاوت بسیاری با دبستان دارد و تمام مواردی که گفتم برعکس می‌شود.

 

منتظری‌نیا ادامه می‌دهد: خوشبختانه نمی‌دانم

به خاطر ارتباط کلامی‌ام بود یا نه، در هر صورت برخلاف تصور و ترسم از ارتباط‌گیری با دانش‌آموزان دبیرستانی توانستم بچه‌ها را جذب کنم.  به‌نظرم یکی از دلایل جذب دانش‌آموزان این است که دبیر بتواند ارتباط دوستانه‌ای درست مانند ارتباط مادر و فرزندی با آن‌ها برقرار کند. دوست بودن بهترین راه ارتباطی است.

هیچ وقت فراموش نمی‌کنم آن زمان که مادرم را از دست داده بودم تمام مسئولیت‌ها بر دوش من و خواهرم بود هر بار که به دبیرم می‌گفتم «من نتوانستم درس بخوانم» ایشان با لبخند می‌گفتند «دختر گلم هنوز وقت داری. نگران نباش» صحبت‌هایش به من آرامش می‌داد. همان ارتباط و محبتی را که دیدم سرلوحه زندگی‌ام قرار دادم و از همان شیوه برای دانش‌آموزانم استفاده می‌کنم.

همیشه به معلمانم می‌گویم «تنبیه جای خودش را دارد و تشویق جای خودش را اما باید طوری با بچه‌ها ارتباط برقرار کنیم که دانش‌آموزان گریزان نباشند. »


استعداد دانش‌آموزان را بشناسیم

یک دقیقه پشت میز نمی‌نشیند، یک‌سره در کلاس‌ها و مدرسه راه می‌رود و جویای حال همه می‌شود. ارتباطش با همکاران و دوستانش خوب است. او می‌گوید: «نمی‌خواهم از خودم تعریف کنم، اما سعی می‌کنم ارتباطات بین‌فردی‌ام خوب باشد. از همان ابتدا معتقد بودم یک دبیر موفق می‌تواند یک مدیر موفق هم باشد. هیچ وقت در کار تدریس کم نگذاشته‌ام و همیشه تلاش می‌کردم به دانش‌آموزانم کمک کنم تا موفق باشند. هم‌اکنون که مدیر هستم باز هم تماس می‌گیرند و می‌گویند نمی‌خواهید تدریس کنید.»

همیشه در مسابقات دانش‌آموزانش حضور دارد. هفته گذشته مسابقات فرهنگی‌هنری دانش‌آموزان بود و او تنها مدیر حاضر در این مسابقه بود تا قوت قلبی‌  برای دانش‌آموزانش باشد. او به دانش‌آموزانش توصیه می‌کند کارشان را ادامه دهند تا به نتیجه مطلوب برسند.

منتظری‌نیا دراین‌باره توضیح می‌دهد: «دانش‌آموزان توانایی و استعداد دارند، این وظیفه اولیای مدرسه است تا  راه را برایشان باز کنند. گاهی دانش‌آموزان را تا جشنواره‌ها همراهی می‌کنم. یک‌بار از من خواستند در اردوگاه کنار دانش‌آموزانم بمانم من هم پذیرفتم. همه می‌پرسیدند شما مدیر هستید که شب می‌خواهید اینجا بمانید. گفتم چه ایرادی دارد وقتی همکارم مشکل دارد من کارش را انجام می‌دهم.»

از او می‌خواهیم از خاطرات دوره کاری‌اش برایمان بگوید، با همان لبخندی که بر لب دارد،  می‌گوید:
« تمام سال‌های کاری‌ام خاطره است. اما آنچه فراموش نمی‌کنم یکی از دانش‌آموزانم در دبیرستان آزادگان است. سال1393 در دبیرستان آزادگان دبیر زبان بودم که یکی از دانش‌آموزان بسیار زرنگم نزدیک عید نوروز از من خواست کاری برایش انجام دهم و با خانواده‌اش صحبت کنم تا اجازه دهند در کنکور زبان شرکت کند.

 خانواده‌اش همه مهندسی برق خوانده بودند و از او هم می‌خواستند در این رشته تحصیل کند. به او گفتم نگران نباش من با خانواده‌ات صحبت می‌کنم از هم‌اکنون برای کنکور زبان درس بخوان. بعد از اعلام نتایج یک روز زنگ در منزلمان به صدا در آمد. دانش‌آموزم بود و اصرار داشت که بگذارم بالا بیاید من متعجب از اینکه چطور آدرسم را پیدا کرده است

و او با دست گل بزرگی آمده بود و ابراز شادمانی می‌کرد که دانشگاه تهران رشته زبان قبول شده است. با خانواده‌اش تماس گرفتم و گفتم اجازه دهید به دنبال علاقه‌اش برود موفق‌تر خواهد بود. خانواده‌اش هم گفتند با این ذوق و شوقی که در او دیده‌ایم حرفی نداریم و می‌گذاریم در این زمینه تحصیل کند. پدرش می‌گفت تا حالا دخترم را تا این حد شاد ندیده بودیم.»

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44