از حیاط بزرگ مدرسه که بخشی از آن کنار پمپ بنزین حاشیه خیابان شهیداصلانی است، عبور میکنم و وارد سالن مدرسه میشوم. تازه زنگ تفریح به صدا درآمده است و دانشآموزان درحال خروج از کلاسها هستند.
برایشان تازهوارد هستم؛ با نگاههای پرسشگرانهشان دنبالم میکنند. از کنارم که عبور میکنند، بلند سلام میدهند. زنگ تفریحشان کمی متفاوت از مدارس دیگر است. تعداد دانشآموزان کم است و برخی بهدلیل چندمعلولیتیبودن با کمک دوستانشان با ویلچر به حیاط مدرسه میآیند.
اینجا مدرسه شبانهروزی متوسطه اول «فقیه سبزواری» است که در ابتدای کوچه شهیداصلانی۹۹ قرار دارد. این مدرسه سال۱۴۰۱ در دو طبقه برای دانشآموزان دختر کمتوانذهنی متوسطه اول (پیشحرفهای) در محله سیدی ساخته شد.
در راهرو مدرسه ایستادهام. مادر و دختری از شهرستان آمدهاند تا دختر را در این مدرسه ثبتنام کنند. دخترک گوشه چادر مادرش را گرفته است و به دخترانی که میخواهند زنگ تفریح را به حیاط مدرسه بروند، نگاه میکند. مادرش مدارکبهدست منتظر است تا کارهای اداری ثبتنام انجام شود و دختر را به مدیر مدرسه بسپارد و راهی شهرستان شود.
در هر سمت راهرو چهارکلاس ساخته شده است و کلاسها حالت کارگاه دارد. در این مدرسه کارگاههای رایانه، مهارت اجتماعی و آشپزی برپاست. با چندنفر از دانشآموزان همکلام میشوم. زهرا، فاطمه، نیلوفر و... هرکدام با جملههایی کوتاه میگویند که آمدهاند مدرسه تا در خانه به مادرشان کمک کنند، چیزی بدوزند، وسایل زیبا درست کنند. البته اینها درکنار «آمدهام درس بخوانم تا باسواد شوم» گفته میشود.
درحال گفتگو با دختران هستم. اعظم حسینزاده که مدیریت این مدرسه را بهتازگی عهدهدار شده است، به استقبالم میآید. راهنمایی میکند تا در دفترش با او گفتگو کنیم. ۲۸ سال سابقه کار دارد و سالهاست که در مدارس مختلف استثنایی با دانشآموزان با نیازهای ویژه سروکار داشته. اما مدیریت مدرسه شبانهروزی چالش جدیدی است که با آن روبهرو شده و توانسته خود را با محیط کاریاش خوب وفق بدهد.
این مدرسه در زمینی به مساحت ۲ هزارو۵۰۰ مترمربع و زیربنای ۹۰۰مترمربع و با اعتبار ۴۵میلیارد ریال در اردیبهشت سال۱۴۰۱ ساخته شد. اعتبار حدود ۸۵ درصد این مدرسه را «حسن فقیهسبزواری» و حدود ۱۵ درصد را اداره نوسازی مدارس تأمین کرده است.
حسینزاده میگوید: یکی از تفاوتهای مدرسه شبانهروزی با سایر مدارس در این است که مدیر بعداز خروج از مدرسه هم باید دردسترس باشد. هر لحظه امکان دارد برای دانشآموز یا برای مدرسه اتفاقی رخ بدهد و نیاز به حضور مدیر باشد.
او ۶۸ دانشآموز در این مدرسه دارد. بیستدانشآموزش از شهرستانهای اطراف آمدهاند و در خوابگاه ساکن هستند. حسینزاده توضیح میدهد: ۱۰ دانشآموز شهرستانی متوسطه دوم مدرسه «پروفسور هادوی» هم از خوابگاه اینجا استفاده میکنند.
خوابگاه سه سرپرست دارد که در نوبتهای مشخص در مدرسه کنار دختران حضور دارند. با آنکه دختران خوابگاهی هرشب زمان دارند که تلفنی با خانوادهشان صحبت کنند و حتی آخر هفتهها به خانه بروند، در روزهای اول مهر دلتنگ میشوند و گاهی گریه میکنند.
حسینزاده میگوید: روزهای اول گاهی با دلتنگی دختران مواجه میشویم. اما همین دختران یک ماه بعد، آنقدر به مدرسه و دوستانشان علاقهمند میشوند که به خانه نمیروند. حتی در تابستان تماس میگیرند که چه زمان مدرسه باز میشود. مدرسه مشاور دارد و دخترانی که نیاز به مشاور داشته باشند، میتوانند بهطور رایگان از خدمات مشاورهای استفاده کنند.
این مدیر مدرسه توضیح میدهد: دانشآموزان را برای آشنایی با مشاغل که بخشی از درسشان است به بازدید میبریم. آنها اردوهای تفریحی دارند و دوبار در سال به حرم رضوی مشرف میشوند. بعداز ناهار که ساعت یک سرو میشود، دختران خوابگاه میتوانند استراحت کنند و به صلاحدید سرپرست خوابگاه از تلویزیون استفاده کنند. بعدازظهر هم برنامههای مختلف فرهنگی، هنری و آموزشی برایشان در نظر گرفته شده است.
حتی میتوانند از سالن ورزشی که درکنار مدرسه قرار دارد، استفاده کنند. حسینزاده میگوید: همه خدماتی که در مدرسه به دانشآموزان ارائه میشود، رایگان است. برای اینکه بتوانیم خدمات بهتری به این دختران ارائه کنیم، نیازمند دستان پرمهر خیران هستیم.
اکرم براتی معاون اجرایی مدرسه است. او از ابتدای افتتاح این مرکز درکنار دختران حضور داشته و بعداز سیسال خدمت قرار است بهمن امسال بازنشسته شود. او که در این مدت، کنارمان نشسته است، دعوت میکند که از قسمتهای مختلف مدرسه بازدید کنیم. حین بازدید میگوید: کلاسها برای ۹ تا یازده نفر تشکیل میشود. کلاسهایی که دانشآموزان چندمعلولیتی دارد، با سه یا چهارنفر تشکیل میشود؛ زیرا معلم باید وقت بیشتری برای آموزش بگذارد.
براتی ادامه میدهد: دانشآموزانی که به متوسطه وارد میشوند، بهدلیل تکرار مقطع ابتدایی، سنی متفاوت با دانشآموزان عادی دارند. بههمیندلیل از حدود پانزدهساله به بالا هستند در متوسطه تکرار پایه وجود ندارد. بهعبارتی دانشآموز اگر هم در درسی نمره قبولی نگیرد، به سال بالاتر میرود. اما بعد از سال سوم، درسهای باقیمانده را دوباره میخواند.
بیشتر این دختران بعداز پایان دوره متوسطه اول، درسشان را ادامه میدهند. براتی با ابراز ناراحتی به نکتهای اشاره میکند: آنهایی که از شهرستان میآیند، بهدلیل فقر فرهنگی، ترک تحصیل کرده و ازدواج میکنند. درصورتیکه اگر شهرستانشان مدرسه مخصوص آنها را داشته باشد، درس را ادامه میدهند.
این دانشآموزان بعد از آنکه دوره ابتدایی را به پایان میرسانند، ازسوی مدرسهشان به نزدیکترین مدرسه متوسطه دوره اول معرفی میشوند. آنهایی هم که از شهرستانهای اطراف مانند چناران، گلبهار، گلمکان و... میآیند، ازسوی اداره آموزشوپرورش استثنایی به مدرسه معرفی میشوند.
براتی میگوید: ظرفیت مدرسه ما درنهایت ۷۰ تا ۷۵ نفر است و در حال حاضر با امکانات و وضعیت موجود ظرفیتمان تکمیل است.
وارد کارگاه دوخت میشویم. سه دانشآموز دور میز نشستهاند و تکهپارچهای به دست دارند و با نخ رنگی و سوزن مشغول کوکزدن هستند. به محض ورودمان همگی بلند سلام میکنند. کنار فرزانه زارع که معلم این کارگاه دوخت است، مینشینیم.
او از سال افتتاح مدرسه در اینجا تدریس کرده است و حال سال بیستم خدمتش را پشت سر میگذارد. زارع دوختهای زیبای دانشآموزان را که در ویترینهای مختلف در کلاس گذاشتهاند، نشانمان میدهد و میگوید: دختران در ابتدا با دست کوکزدن را آموزش میبینند و در سال آخر، دوختهای تزیینی و کار با چرخ خیاطی را یاد میگیرند.
هما دختری که چند معلولیت دارد، دوختش را سمت ما میگیرد تا هنرش را نشانمان بدهد. زارع او را تشویق میکند، اما بلافاصله میگوید که دو دختر دیگر هم کارهایشان بسیار خوب است. او میگوید: این دختران حساس و عاطفی هستند. حتی در تشویقها باید بهطور یکسان عمل کرد. اگر حتی به دختری بیشتر نگاه کنم، دیگری اعتراض میکند که مگر او را دوست ندارم، یا کار او خوب نبوده که مورد تشویق قرار نگرفته است.
نرگس رحمانی چهارسال میشود که بازنشسته شده، اما دوباره دعوت به کار شده است. او عاشق دانشآموزانش است و کارش را از مهد کودک استثنایی شروع کرده و در این سالها درسهای کار و فناوری را آموزش داده است.
او امسال واحد درسی پوشاک را آموزش میدهد. رحمانی میگوید: در اینجا اساس ارتباطاتمان، دوستی است. گاهی خانوادهها همراه نیستند و فرزندانشان را نادیده میگیرند، درصورتیکه این دختران استعدادهای بسیار خوبی دارند.
هنگامیکه صحبت از سختی کار میشود، رحمانی میگوید: کار ما مبتنیبر تکرار است. شاید یک نکته را چندینبار در یک ساعت درسی تکرار کنم و فردا مجبور شوم باز همان را از ابتدا آموزش بدهم. اینجا ناامیدی و تسلیمشدن معنا ندارد.
* این گزارش سهشنبه ۷ آذرماه ۱۴۰۲ در شماره ۵۴۵ شهرآرامحله منطقه ۷ و ۸ چاپ شده است.