سید محمد تقی رضوی، مداح قدیمی چهاربرج را همه اهالی محل میشناسند و بارها و بارها همراه و همگام با مداحیهای سوزناکش عزاداری و سینهزنی کردهاند، سید که بیش از 50سال از عمرش را به مداحی برای امام حسین(ع) گذرانده، معتقد است که با نظر و لطف امام رضا(ع)، نوکری خانه و مداحی در وصف ارباب نصیب او شده است.
خودش میگوید: یاد آن روزها و مداحی در بینالحرمین به خیر، روزی که من ایرانی و فارسزبان برای عراقیهای عربزبان از تنهایی و مظلومیت فرزندان رسول خدا(ص) در صحرای کربلا ذکر مصیبت کردم و آنها نیز اشک ریختند، مگر میدانستند من چه میگویم، انگار زبان ذکر مصیبت برای امام حسین(ع) در میان عاشقانش، قابل فهم و درک است.
سید تقی در طول این سالها در کنار مداحی، در تربیت و پرورش مداحان جوان محله نیز نقش اساسی داشته است و شاگردانی که در محضر استادی او شاگردی کردهاند، امروز برای خود یکپا مداح شده و در مراسمهای مختلف مذهبی حضور پیدا کرده و به مداحی میپردازند. این شاگردان هر آنچه دارند و هر آنچه کسب کردهاند از مهارت سیدتقی و لطف امام حسین(ع) میدانند. این روزها که دوباره ماه محرم شروع شده است.
سیدمحمد تقی رضوی سال1334در محله چهاربرج به دنیا میآید، داستان تولد و مداحشدن سید تقی رضوی ماجرایی بسیار شنیدنی و خواندنی دارد.
وی داستان تولدش را از زبان مادر خویش اینگونه بیان میکند: «یک سال قبل از تولدت، همزمان با مراسم اربعین امام حسین(ع) به همراه دیگر زنهای محله چهاربرج پای پیاده به طرف حرم مطهر رضوی حرکت کردیم، بعد از چند ساعت پیادهروی زمانی که به محل ورودی حرم مطهر رسیدیم، با عزاداری دستههای مختلفی از عزاداران حسینی که از شهرهای دور و نزدیک با پای پیاده به پابوسی حضرت آمده بودند مواجه شدیم. اتفاقا در بین هیئت مذهبی، جوانی بود که با صدایی زیبا، گیرا، دلنشین و حزنآلود همزمان به دو زبان ترکی و فارسی مداحی کرده و همه را شیفته و مقهور نوای خود کرده بود.
من(مادر سید تقی) با شنیدن این صدای گیرا و سوزناک، در همان حالت خستگی و حال معنوی زیبایی که داشتم رو به گنبد طلای آقا امام رضا(ع) کردم و از ایشان خواستم که به من فرزند پسری عطا کند تا نامش را محمدتقی گذاشته، او را پرورش دهم و همچون این جوان رشید، مداحی در وصف اهل بیت(ع) تربیت کنم.»
چند ماه بعد از این ماجرا مادر محمدتقی باردار میشود. او از خاطرات دوران بارداری پسرش میگوید: «از همان روزهای ابتدای بارداری به این اعتقاد رسیده بودم که این همان فرزندی است که پسر متولد شده و افتخار مداحی اهل بیت(ع) شامل حالش خواهد شد. البته در آن روزگار نه سونوگرافی بود و نه تشخیص جنین و از این حرفها، جنسیت فرزند تا وضعحمل مادر معلوم نبود،
از اینرو عدهای از افراد فامیل به صحبتهای من با نگاه شک نگریسته و حتی برخی پا را از این هم فراتر گذاشته و اعتقادات من را بابت عوارض بارداری و زایمان تلقی میکردند، اما زمان تولد تو حقیقت برای همه آشکار شد، من نیز بنا بر قولی که به امام رضا(ع) دادهبودم، نام تو را همانند فرزند امام رضا(ع) محمدتقی گذاشته و ایمان داشتم که تو در آینده مداح اهل بیت(ع) خواهی شد.»
محمدتقی بعد از تولد علاقه زیادی به حضور در مساجد پیدا کرده و حب اهل بیت(ع)، بهویژه حضرت ابوالفضل(ع) و امام حسین(ع) در وجود او موج میزند و این علاقه وافر باعث میشود که او در سنین کودکی شروع به مداحی کند.
او در توضیح این مطلب میگوید: از همان ابتدای کودکی و به قول معروف زمانی که دست راست و چپم را شناختم، پایم به مسجد محله باز شد. هرساله با شروع ماه محرم حس و حال عجیبی پیدا میکردم و به نماز جماعت و شرکت در مراسمهای مذهبی علاقه زیادی داشتم.
در ماه محرم و صفر به عشق امام حسین(ع) جامه سیاه بر تن کرده و همراه مرحوم پدرم در مراسم سینهزنی و روضهخوانی اباعبدا... شرکت میکردیم. این علاقه به ماه محرم و امام حسین(ع) به اندازهای بود که در ایام تحصیل در کلاسهای اول و دوم اشعاری را از کتاب مداحی بر روی چند برگ کاغذ نوشته بودم و در زمانهایی که بیکار بوده و در ساعات تفریح و استراحت، این اشعار را با خودم زمزمه میکردم.
در یکی از روزها که معلم کلاس در حال نگاه کردن به دفاتر و تکالیف من بود، چشمش به اشعار مداحی که در دفتر مشق خود نگارش کرده بودم افتاد. مرا با خود به دفتر مدرسه برد و جریان را با مدیر مدرسه در میان گذاشت. اقتضای آن زمان چنین بود. مداحی برای امام حسین(ع) و برپایی مراسمهای عزاداری بهویژه برای دانشآموزان عمل پسندیدهای محسوب نمیشد و این قبیل تجمعات مذهبی مورد قبول حکومت نبود،
از همین رو مدیر مدرسه از من پرسید که این اشعار از آن کیست و در دفتر مشق تو چه میکند؟ من با صراحت به او گفتم که در ماه محرم امسال در مسجد محله مداحی خواهم کرد و دارم از الان با خودم تمرین میکنم. احساس کردم بعد از آن روز معلمها و مدیر مدرسه با دقت بیشتری به حرکات و کارهای روزمره من نگاه میکنند. اما این موضوع مانع نشد که من از آرزوی خودم و مادرم دست بکشم، تا اینکه سرانجام شب موعود فرارسید،
تاسوعای حسینی و مسجد محله چهاربرج به یک روز و مکان به یادماندنی برای من بدل شد و همیشه در دفتر خاطرات من ثبت خواهد شد. سن و سالی نداشتم 12سالم بود، بر روی چهارپایه ایستادم و دفتر اشعار معروفم را از جیب درآوردم و شروع به مداحی کردم. نمیدانم چند دقیقه طول کشید بعد از پایان مداحی، مداحان قدیمی مسجد با فرستادن صلوات چندین و چند بار بر من احسنت گفته و رو به پدرم کردند و مداحشدنم را به او تبریک گفتند.
بنا بر رسمی هزارساله، هر سال با فرارسیدن محرم تمام مساجد و محلات سیاهپوش میشوند، سالیان سال است مراسم پیشواز از ماه محرم با شکوه خاصی در محله چهاربرج انجام میشود.
سید در بیان این موضوع میگوید: هر سال چند روز مانده به ماه محرم، تعدادی از پیشکسوتان، بزرگان و جوانان محله به تمیزکردن، رفت و روب و سیاهپوش کردن مسجد میپردازند. پیراهنهای سیاه، پارچههای عزا و علمها را از انبار مسجد بیرون آورده، تعمیر کرده و دوختودوز آنها را انجام میدهند.
بعد از آمادهکردن مسجد، یک یا دو روز مانده به شروع ماه محرم، مراسم ویژه استقبال از ماه محرم انجام میشود. در این مراسم همه عزاداران و سینهزنان محله در مسجد جمع میشوند. مداحان قدیمی و پیشکسوت محله با خواندن اشعاری به صورت چاووشخوانی، حلول ماه محرم و اقامه عزای امام حسین(ع) را اعلام میکنند.
بعد از آن علمها به داخل حیاط مسجد برده شده و عزاداران حسینی در اطراف علم بزرگ مسجد جمع شده و دقایقی را به عزاداری میپردازند. در ادامه یکی از اهالی محله علم بزرگ عزا را بلند کرده و همراه با عزاداران و اهالی در مسیر کوچههای محله حرکت میکنند.
در مسیر حرکت علم، به در منزل هر کدام از اهالی که میرسند، صاحب منزل در را باز میکرد و اگر نذری برای محرم داشت با صدای بلند اعلام میکند. مثلا اعلام میکند گوسفندی را برای دیگ روضه امام حسین(ع) اهدا خواهد کرد، بعد از آنکه عزاداران تمام کوچههای محله را طی کردند، دوباره به مسجد محل بازگشته و علم بزرگ را در وسط حیاط مسجد میگذارند. علم بزرگ تا پایان ماه صفر در حیاط مسجد قرار دارد و بعد از پایان مراسم عزاداری با رسوم مفصلی به انباری مسجد برگردانده میشود.
یکی از اهالی محله علم بزرگ عزا را بلند کرده و در مسیر کوچههای محله حرکت میکنند. در مسیر حرکت علم، به در منزل هر کدام از اهالی که میرسند، صاحب منزل در را باز میکرد و اگر نذری برای محرم داشت با صدای بلند اعلام میکند
همزمان با شروع ماه محرم، مسئولیتهای هیئت در بین افراد مختلف تقسیم میشود، البته این روزها برخی از این سمتها و عناوین تغییر کرده یا دیگر وجود ندارد.
سید در توضیح این مطلب میگوید: با شروع ماه محرم هر کدام از افراد هیئت مسئول کار خاصی میشوند، یک نفر مسئول دادن چای به میهمانان است، این فرد با کمک چند نفر از بچههای نوجوان محله در فرصتهای بین عزاداری که سینهزنان دقایقی را نشسته و در حال استراحت هستند از عزاداران با چای پذیرایی میکنند.
صندوقدار هیئت، مسئول نگهداری لباسهای سیاه و زنجیرهای مسجد است. صندوقدار در زمان شروع مراسم عزاداری لباسهای سیاه را در بین عزاداران تقسیم کرده و در پایان مراسم عزاداری لباسهای سیاه را جمعآوری و در صندوق لباسها قرار میدهد. صندوقدار همچنین در صورت پاره و کهنه شدن لباسهای سیاه عزا، با کمک نقدی اهالی لباسهای جدید خریداری و جایگزین لباسهای کهنه میکند.
فرد مؤثر دیگر هیئت میاندار است. میاندار فردی بود که هدایت و نظم بخشیدن به صفوف عزاداری را بر عهده دارد و در پایان مداحی هر مداح، با گفتن سردم مناسب، شور و حال خاصی به عزاداری محرم میبخشد، به عنوان مثال در شب عاشورا این سردم توسط میاندار خوانده میشود:«امشب که عاشورا بود، در کربلا غوغا بود» و به دنبال او، عزاداران این سردم را تکرار میکنند.
علمدار، فرد مهم دیگر هیئت عزاداری است. علمدار علم بزرگ مسجد را در دست میگیرد و در روز تاسوعا و عاشورا پیشاپیش هیئت محله حرکت میکرد. مسجد هر محله دارای چند علم کوچک و بزرگ است که نام و القاب شهدای کربلا، اشعار مذهبی و القاب خداوند بر روی آنها نوشته شده است.
در کنار این علمهای کوچک، علم بزرگی نیز به یاد علمدار بزرگ کربلا حضرت عباس ابن علی(ع) وجود دارد، این علم بسته به سلیقه و انتخاب هرمحله از 5 تا 10متر ارتفاع دارد که به طور معمول نیز بر روی پارچه علم نام حضرت عباس(ع) یا القاب آن حضرت نوشته شدهاست.
برداشتن علم بزرگ فقط به زور بازو و قدرت بدنی فرد نیست، بلکه علمدار باید عاشق و شیفته امامحسین(ع) بوده و با توسل به صاحبش(حضرت عباس) علم را از زمین بردارد. در محله چهاربرج افراد پهلوان و قویهیکل زیادی بودند اما چون اعتقاد و ایمان قلبی به صاحب علم و محرم نداشتند، نمیتوانستند علم را حرکت دهند، در روز عاشورا هیئت محله به طرف قبرستان محله میرود و عزاداران با جمعشدن در اطراف علم بزرگ به عزاداری میپردازند.
سید همزمان با مداحی، به همراه چند نفر دیگر از مداحان قدیمی محله، جلسه مجمع الذاکرین را تأسیس و به آموزش مداحی برای نوجوانان مستعد چهاربرج میپردازد.
وی با تأیید این مطلب میگوید: مداحی از اصول و ملزومات عزاداری ماه محرم است و بنابر رسمی که از قرنهای گذشته به جا ماندهاست، مداحان هر محله قبل از رسیدن به سن پیری و ناتوانی، به تربیت و آموزش نسل بعدی مداحان محله میپرداختند، آنها در دورههای آموزشی چند ماهه فوتوفن مداحی، انواع سینهزنی، روضهخوانی و نوحهخوانی را به شاگردان خود میآموختند و با این روش آداب و رسوم مداحی و عزاداری نسل به نسل منتقل میشود،
ما هم بر همین اساس به کمک چند نفر از مداحان پیشکسوت محله جلسهای به نام «مجمع الذاکرین» را تأسیس کردهایم و به آموزش مداحی نوجوانان مشتاق و علاقهمند محله میپردازیم. خوشبختانه امروز بعد از گذشت چند سال، مجمع الذاکرین تعداد زیادی مداح حرفهای و موفق مانند علی اسلامینژاد را پرورش داده و در اختیار جامعه مداحان محله و شهر مقدس مشهد قرار داده است.
البته امروز کار مداحان نسبت به مداحان گذشته آسانتر شده، چراکه در گذشته انواع و اقسام متعدد سینهزنی ثلاث (3تایی)، اربع(4تایی) و خمس(5تایی) وجود داشت، مداح باید اشعار خاص و هماهنگ با این سینهزنیها را بلد بود و میخواند، امروز دیگر هیچ کدام از این انواع سینهزنیها وجود ندارد و در حال حاضر سبکهای جدید مداحی و سینهزنی که بیشتر مورد پسند نسل جوان است به وجود آمدهاست.
در گذشته انواع و اقسام متعدد سینهزنی ثلاث (3تایی)، اربع(4تایی) و خمس(5تایی) وجود داشت، مداح باید اشعار خاص و هماهنگ با این سینهزنیها را بلد بود و میخواند
علی اسلامینژاد سال 1363 در محله چهاربرج به دنیا میآید. او نیز از سنین کودکی به عشق امام حسین(ع) به آموزش مداحی میپردازد و از شاگردان بااستعداد سیدمحمدتقی رضوی به حساب میآید.
وی در توضیح این مطلب میگوید: در آن سالها برادر بزرگتر من مداحی میکرد، من نیز از هشتسالگی به همراه وی در جلسات هفتگی مجمعالذاکرین(آموزش مداحی) که در مسجد علی بن ابی طالب(ع) و به همت سید محمد تقی رضوی، حاج رضا جعفری و امیر نجارزاده(همگی از مداحان قدیمی محله چهاربرج هستند) برگزار میشد، شرکت کرده و ظرف مدت چند ماه روشهای مختلف مداحی را آموختم.
یادم است که برای اولین مرتبه در دوازدهسالگی در مسجد و ماه محرم با اجازه سید محمد تقی رضوی، مسئول جلسه مجمعالذاکرین، بلندگو را در دست گرفته و مداحی کردم. تجربه منحصربهفرد و فراموشنشدنیای بود.
با وجودی که از مداحی لذت میبردم و همه فوت و فنهای آن را از کودکی آموخته بودم، از شدت استرس تمام وجودم به لرزه افتاده بود و همه لباسها و سر و کلهام از شدت عرق خیس شدهبود. بعد از این تجربه شیرین در محرم سالهای بعد هر شب 5 تا 10دقیقه به مداحی میپرداختم. شغل اصلی من آرایشگری است باوجوداین با فرارسیدن ماه محرم تقریبا بیشتر وقتم را درخدمت هیئت و آماده شدن برای مداحی میگذرانم، علاوه بر مداحی در محله چهاربرج، مداحیهای متعددی را در محلات اطراف مثل مشهد قلی، سه راه دانش و کال زرکش نیز انجام دادهام.
مداح جوان محله چهاربرج به همراه چند نفر دیگر از جوانان محله، هیئتی به نام هیئت آلیاسین(ع) را تأسیس کرده و در این مدت کارهای شاخص و ویژهای را نیز انجام دادهاند.
علی با تأیید این موضوع میگوید: هیئت آل یاسین(ع) که هسته اولیه آن را جوانان مذهبی و انقلابی محله چهاربرج تشکیل دادهاند، در طول سال نقش فعالی در برگزاری مراسم مذهبی، تولد و شهادت ائمهاطهار(ع) دارد و در برگزاری برخی مراسمهای مذهبی پیشتاز بودهاست.
هیئت آل یاسین در برگزاری اجتماع عظیم فاطمیون که با حضور چندهزار نفری عزاداران حسینی از سرتاسر محلات بولوار شاهنامه برگزار شد، نقش پررنگی را ایفا کردهاست. این هیئت همچنین در برپایی مراسم دهه آخر ماه صفر، ایستگاه صلواتی و استقبال از زائران پیاده امام رضا(ع) نقش فعالی داشتهاست.
علاوه بر این جوانان و نوجوانان هیئت در زمینه فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی از جمله کمک به افراد نیازمند و خانوادههای بیسرپرست محله در قالب خیریه شهدای چهاربرج حضور مفید و موثری داشته اند، هیئت آل یاسین (ع) درمراسم پیاده روی اربعین نیز فعال بوده و تعدادی از جوانان هیئت به عنوان خادم افتخاری، خدمتگزار زائران پیاده اربعین در مسیر نجف به کربلا بودهاند، این برنامه از جمله طرحهایی بوده که مورد استقبال اعضای هیئت قرار گرفته است و امیدواریم که بتوانیم در اربعین امسال اجرای این برنامه را داشته باشیم.
عضو فعال هیئت آل یاسین(ع)، مداحی را که همراه با شناخت حقیقت عاشورا و امام حسین(ع) باشد ارزشمند و مداحی بدون معرفت و شناخت را گمراهکننده میداند.علی اسلامینژاد با تأکید بر این موضوع میگوید: از موارد مهمی که باید یک مداح در نظر بگیرد، شناخت و معرفت داشتن به امام حسین(ع) و واقعه عاشوراست، مداحی که به این معرفت نرسیده باشد، نمیتواند برداشت صحیحی از واقعه عاشورا و امام حسین(ع) داشته باشد و دچار افراط و تفریط خواهد شد.
برخی مداحان حتی درباره اشعاری که میخوانند نیز اغراق میکنند و گاهی اوقات به قدری امام حسین(ع) و یارانش را کوچک میکنند که آدم ناراحت میشود. برخی نیز در اوصاف احوال و وقایع کربلا دچار برداشتهای شخصی میشوند و حتی مواردی را بیان میکنند که صحت تاریخی ندارد،
به همین دلیل به مداحان جوان توصیه میکنم بر سر منبر مداحان قدیمی، شناخته شده و پیرغلامان اباعبدا... که تاکنون ریالی بابت مداحی از هیچ بنی بشری دریافت نکردهاند، بنشینند و اشتباهات مداحی خود را اصلاح کنند. خوشبختانه من در محضر بزرگانی چون غلامشاهی و حاج احمد واعظی که حتی در بیترهبری و در جوار معظمله مداحی کردهاند، حضور داشته و درس پس دادهام، البته این باعت افتخار و مباهات بنده است که همواره این 2بزرگوار مداحی بنده را تأیید کردهاند، مداحان نقش مؤثری در انتقال صحیح مفاهیم محرم دارند به همین دلیل باید مواظب و مراقب کلام، اخلاق، کردار، سبک زندگی و منش خود باشند.