این روزها حسینیه، هیئت و حتی خانه برای برگزاری عزاداری و روضهگرفتن کم نیست، اما هنوز به اعتقاد خیلیها روضهای که در حرم امامرضا(ع) خوانده شود، شور و حال دیگری دارد. از سر این ارادت است که در هر گوشه از حرم مطهر روضهخوانی نشسته که کارش نوشتن روضههای درخواستی و خواندن برای دل بیقرارمان است.
سیدعلیاصغر بامشکی، پیرغلام اهلبیت(ع)، یکی از همین روضهخوانهاست که خادمیاش در حرم امامرضا(ع) امسال 48ساله شد؛ سنتیخوان مشهدی که پیرهای شهرمان با صدای روضههایش آشناترند.
سالهاست کار هر روزش رفتن به حرم امامرضا(ع)، روضهخواندن برای مردم و جمعآوری شعرهایی با مضمون اهلبیت(ع) است. حاجآقا در این هفته، همزمان با دهه فاطمیه، به مجلس روضه صبحگاهی در خانه یکی از قدیمیهای تهپلمحله دعوتمان کرد تا همکلامش شویم و با شنیدن روضه حضرت فاطمه(س) نفس تازه کنیم.
مرحوم سیدمحمود بامشکی از حفاظ و خادمان حرم امامرضا(ع) بود که ارادتش به امامحسین(ع) مثالزدنی بود. در حرم برای مردم روضه میخواند و علاقهاش روضه حضرت علیاصغر(ع) بود. وقتی در سال1335 صاحب پسر شد، نامش را علیاصغر گذاشت تا پسر راه پدر را ادامه دهد.
حالا حاجآقا سیدعلیاصغر بیشباهت به پدر مرحومش نیست و به گفته خودش بزرگترین ارثش از پدر، روضهخوانی اهلبیت(ع) شدهاست: خانهمان در کوچه باغطاووس بازار حاجآقاجان(شهید آستانهپرست کنونی) بود، درست در چند قدمی حرم امامرضا(ع). از وقتی هم دست چپ و راست را از هم تشخیص دادم، حرم خانهام بود.
از سال1352 وارد جامعه مداحان مشهد، زیرنظر مرحوم حاجمحمود اکبرزاده، شدم که هر سهشنبه جلسه داشت
هرروز همراه پدرم میرفتم تا در کارهای حرم کمکش باشم. بههمیندلیل هرجا روضه میخواند، گوش میکردم و آنقدر که تکرار میشد، حفظ میکردم. اگر جایی هم میرفتم، به احترام پدرم به من میگفتند سیدکوچولو! همان شعر پدرت را بخوان. من هم شروع میکردم به خواندن به همان سبک سنتیخوانی پدرم.
جایزهام هم یک لیسک(آبنبات چوبی) بود.او با همین استعداد در خواندن، وقتی وارد مدرسه جوادیه مرحوم عابدزاده شد، به عضویت گروه سرود درآمد و کمکم روضهخواندنش بیشتر شد: از سال1352 وارد جامعه مداحان مشهد، زیرنظر مرحوم حاجمحمود اکبرزاده، شدم که هر سهشنبه جلسه داشت و همچنین در دورههای آموزشی که برای مداحی در خانه مرحوم حاجقاسم قمی در پایینخیابان برگزار میشد، شرکت میکردم.
مرحوم بامشکی معتقد بود آدم هرجا شنید که کسی مرده است، باید در مراسم او شرکت کند تا هنگام مرگش مردم هم برای او بیایند.حاجآقا سیدعلیاصغر بعدازگفتن این جمله از پدر مرحومش، میگوید: به همیندلیل مرحوم پدرم من را همراه خودش همهجا میبرد و در تعدادی از این مراسمها هم روضه میخواندم.
گویا آن زمان روضهخواندن در خانه مشهدیها در دست پنجشش سنتیخوان بود که مردم بیشتر از آنها دعوت میکردند:حاجآقای حجتی معلم قرآن من در جوادیه بود. روضههایش را مردم خیلی قبول داشتند و وقتی میخواند، مردم انگار در صحرای محشر بودند، هایهای گریه میکردند.
وقتی مریضاحوال شد، روضههایش را به من سپرد. از آن زمان خواندن من در خانهها زیاد شد. شاید باورتان نشود که روزهایی هم بود که برای روضه به پانزدهشانزده خانه میرفتم. روضهها پرشور و پرجمعیت بود، اما الان متأسفانه روضههای خانگی کم شده است.
حاجآقا سیدعلیاصغر از 48سال پیش تاکنون روضهخوان حرممطهر امامرضا(ع) است؛ روضههایی که به سبک مرحوم پدرش و دیگر روضهخوانهای قدیم، سنتی خوانده میشود.او با گفتن از این سبک درباره روضهخوانی در حرم آقا میگوید: هرروز در حرم امامرضا(ع) برای زنان روضه میخوانم.
البته روضهها سفارشی است. بیشتر روضههای سفارشی مردم هم از امامرضا(ع)، امام موسیبنجعفر(ع) و امامحسین(ع) است و در مناسبتهای مذهبی تغییر میکند. مثلا در دهه فاطمیه بیشتر روضهها از مادرمان حضرت فاطمه(س) است.
آنطور که این پیرغلام اهلبیت(ع) میگوید، خیلی از مردم زمان سفارش روضه میپرسند مثلا مبلغ خواندن روضه از حضرت علیاصغر(ع) و... چقدر است. نامهایی که طبق حرفهای او حرمت دارند و نمیشود مبلغی تعیین کرد: روضهخواندن کاسبی نیست که بخواهیم نرخی روی آن بگذاریم. روضهخوان هم نباید به فکر پول خواندنش باشد.
برای همین زمان خواندن در حرم اصلا به مبلغ پولی که مردم میدهند، توجه نمیکنم. شاید باورتان نشود که همین چندروز پیش مادری 500تومان داد و 3روضه خواست. من هم با رضایت دل برایش خواندم و از امامرضا(ع) خواستم حاجتروا شود.