از همان دوران کودکی پای ثابت اجراها و نمایشهای مدرسه بوده و آرزوی بازیگری در سرش داشته است. در کلاسهای تئاتر که شرکت میکند، اجراهای جدیتر او یکی یکی شروع میشود. ٢٥سال بیشتر ندارد و حالا 10 اجرای خیابانی، 10 اجرای عروسکی، بازی در چند نمایش تئاتر و... را در کارنامه کاریاش دارد اما جدیترین کار او برمیگردد به سریال تکلیف به کارگردانی محمد مهدی جعفرآبادی که فیلمبرداری آن شش ماه طول میکشد و حالا چند روزی از اتمام این پروژه میگذرد. علی سیاره، جوان هنرمند ساکن شهرک شهید رجایی، بازی در یکی از نقشهای اصلی این سریال تلویزیونی را برعهده دارد. نقش یک مرزبان که در مرز ایران و افغانستان در حال خدمت است و وارد ماجراهای هیجانانگیز دستگیری قاچاقچیان و... میشود.
علی سالها به طور حرفهای ورزش رزمی را هم در کنار تئاتر دنبال میکرده و در صحنههای این درگیریها هنرهای رزمیاش را هم رو میکند و خلاصه به خوبی از پس نقش مرزبان برمیآید. در این شماره با این جوان بااستعداد شهرک شهید رجایی گفت وگو کردیم.
استعداد و علاقهاش را در همان سالهای ابتدایی مدرسه در خودش کشف میکند. در اجراهای ابتدایی و نمایشهای کودکانه. از همان موقع تصمیمش را برای بازیگر شدن میگیرد. مدتی بعد پایش به مجتمع فرهنگی امام رضا(ع) در پارک ملت باز میشود و در کلاسهای تئاتر شرکت میکند. با ورود جدیاش به این حوزه و شرکت در تستهای مختلف بازیگری سرانجام به روی صحنه میرود و اولین تئاتر جدی زندگیاش را بازی میکند. تئاتر جلوه هشتم تئاتری مذهبی با محوریت امام رضا(ع) بوده که به کارگردانی محمد جهانپا به روی صحنه میرود و او هم در این نمایش نقشآفرینی میکند.
از این جای ماجرا به بعد علی وارد مرحله جدیدی از زندگیاش میشود و در نمایشهای زیادی شرکت میکند. او به یکی از اعضای ثابت گروه محمد جهانپا تبدیل میشود و با همین گروه تجربههای زیادی را کسب میکند. 10 اجرای عروسکی، 10 اجرای خیابانی و 10 اجرای صحنه حالا کارنامه کاری علی را در این سالها تشکیل میدهند. او درباره تجربیاتش میگوید: تک تک این اجراها را دوست دارم و همه برایم خاطراتی شیرین هستند اما اجراهای خیابانی را طور دیگری دوست دارم چراکه به مخاطب نزدیکتر هستم و تماشاچی هم از بازی من تأثیر بیشتری میگیرد. این نمایشها عموما مذهبی بود و به مناسبتهای مختلف در نقاط مختلف شهر برگزار میشد.
اما هیچ کدام از این کارها برای علی آورده مالی نداشته و او مجبور میشود هنگام پرداختن به علایقش وارد بازار کار هم بشود و کمک خرج خانواده کوچک و پدر تاکسی رانش هم باشد. میگوید: سنگکاری، بنایی، تعویض روغنی و... بر سر هر کاری که بگویید رفتهام. اما تنها کاری که در این دنیا واقعا به آن علاقه دارم بازیگری است که متأسفانه نمیتوان از هنر پولی درآورد. وضعیت مالی ما هم به گونهای نیست که بتوانم فقط به علاقهام بپردازم. کنار همه اینها باید کار کنم و کمکخرج خانواده هم باشم.
تمام علاقه و استعدادی که علی در کارش نشان میدهد سرانجام ختم میشود به سریال تکلیف، جدیترین کار بازیگری او در زندگیاش. خبر فراخوان بازیگر برای یک کار سریالی را از طریق یکی از دوستانش میشنود و بعد برای تست بازیگری به دفتر سینمایی محمد مهدی جعفرآبادی میرود. از روز گرفتن تست میگوید که ٤٠٠، ٥٠٠ نفر آمده بودند و علی امید چندانی به قبولی نداشته اما تمام عزمش را جزم میکند و تصمیم میگیرد بهترین اجرایش را داشته باشد. میگوید فردای آن روز که کارگردان با او تماس گرفته و خبر قبولیاش را داده بهترین روز زندگیاش بوده و بهترین خبری که تا آن روز شنیده است.
فیلمبرداری کار شش ماه طول میکشد و علی نقش مرزبانی در حال خدمت در لب مرز ایران و افغانستان را بازی میکند. حالا چند روز از اتمام این پروژه میگذرد و قرار است از شبکه5 خراسان پخش شود. علی امروز که کار تمام شده از سختیهای آن میگوید. اینکه سپیده نزده از خانه میزده بیرون و تا ٨ شب بر سر کار بوده اما آنقدر نقشآفرینی در این نقش را دوست داشته که تمام این سختیها برایش شیرین بوده. تعریف میکند: این نقش را خیلی دوست داشتم و ارتباط عمیقی با آن گرفته بودم. علاوه بر این تواناییهایی که از قبل داشتم هم به کارم آمد و توانستم نقش را بهتر از آب دربیاورم. من چند سال است که ورزش رزمی انجام میدهم و در صحنههای زد و خوردها فنون رزمی به کارم آمد.
هنوز این پروژه تمام نشده که علی پیشنهاد بازی در پروژه دیگری را هم قبول میکند. کاری که در آن قرار است نقش یک مأمور اطلاعاتی را بازی کند. او حالا از هر زمان دیگری خودش را به اهداف و آرزوهایش نزدیکتر میداند و میگوید: دلش میخواهد روزی برسد که در حرفهایترین پروژههای سینمایی نقشآفرینی کند.