حکایت ۵۰۰ سال زندگی در «سراب»
کوچه سراب یا همان امامخمینی (ره) ۱۴در محله سرشور با عمری بیش از تاریخ ایجاد حصار شاهطهماسبی بر دور مشهد (یعنی بالای پانصد سال) یکی از معدود مسیرهای است که با گذشت ۵ قرن همچنان زندگی در آن جریان دارد.
اسناد و شواهد موجود از مشهد قدیم و قبل از دوران صفوی نشان میدهد مسیری که اکنون بر تابلوی ورودی آن از خیابان امامخمینی (ره)، عنوان ایستگاه سراب نوشته شده، از همان دوران با نام کوچه یا مسیر سراب در بین مردم معروف بوده است. البته در طول تاریخ، نام سراب گاهی بهتنهایی و گاهی با پیشوندی خاص مورداستفاده قرار گرفته است که بازارچه سراب، ایستگاه سراب و گوارگه یا گورگاه سراب، از جمله این اسامی پیشونددار برای معرفی مسیر موردنظر هستند؛ البته این پسوندها هرکدام بهدلیلی بر این گذر گذاشته شده است.
برای نمونه پسوند بازارچه سراب به این دلیل که اغلب پلاکهای حاشیه این مسیر تجاری بودهاند، مورد استفاده قرار گرفته و ایستگاه سراب هم عنوانی است که بهدلیل تجمع گاریهای اسبی مسافرکش و بعدها تاکسیهای خطی در ابتدای آن، به این مسیر اطلاق شده است.
«سراب» و اسمهایش در گذر زمان
سراب در دورهای به نام گورگاه یا گوارگه سراب شهرت داشت؛ زیرا در قدیم کاروانهایی از دروازه سراب به شهر مشهد وارد میشدند و در مدخل ورودی بازارچه که دارای درختان توت بسیار بود، اتراق میکردند. گورگاه به معنای محل تجمع احشام است. این مکان به این سبب گورگاه نامیده شد که در این محل تجار، حیوانات را متوقف و اجناس را از آنجا به بازار منتقل میکردند و همچنین افرادی که برای زیارت حضرترضا (ع) میآمدند، حیوانات خود را آنجا میگذاشتند و از داخل بازارچه به سمت حرم میرفتند.
کوچه بازارچه سراب در سالهای اخیر و پس از ایجاد خیابان پهلوی (امامخمینی (ره) کنونی) دارای اسامی دیگری هم شد. نخست عنوان یکی از فرعیهای پهلوی و سپس نام امامخمینی (ره) ۱۴ بر تابلوی ورودی آن ثبت شد. در همینحال با ایجاد خیابان شاهرضانو بر تابلوی سوی دیگر این مسیر، عنوان شاهرضا۴ و پس از پیروزی انقلاباسلامی ابتدا شهیدرجایی۴ و سپس آیتالله خزعلی۴ بر آن نوشته شد.
اندکی بعد با ایجاد بیمارستان شاهینفر در این کوچه، بر همین تابلو، عنوان کوچه شاهینفر نیز حک شد. البته در طول زمان مردم از عناوینی، چون کوچه مسجد مقبل، کوچه مسجد فاضل، کوچه حسینیه حاجیعابدزاده، کوچه تابلوسازها و کوچه لوازمهنریفروشها نیز برای معرفی این کوچه استفاده کردهاند و میکنند.

کوچهای که در اولین سرشماری ماندگار شد
اسناد و متون باقیمانده از مشهد قبل از دوران ایجاد برجوباروی شاه طهماسبی نشان میدهد که مسیر سراب عمری بیش از برج و باروی شهر دارد. براساس این اسناد که برگرفته از نوشته سفرنامهنویسان است، یکی از راههای دسترسی زائران به حرممطهر مسیری بوده که از پشت دروازه سراب شروع میشده و پس از عبور از محدوده چهارباغ و سپس میدان سرسنگ به حرممطهر میرسیده است.
این مسیر تا دوران ترسیم نقشه دالمج (سال۱۲۴۸ خورشیدی) تغییر چندانی نکرده است. براساس این نقشه مسیر سراب در آن دوران از پشت دروازه سراب در جنوبغربی شهر شروع شده و تا پایان قبرستان بزرگ قرار گرفته در حاشیه باغ خاننایب ادامه پیدا میکرده است؛ البته پس از آن نیز مسیر با شکست کوچکی ادامه داشته و تحتعنوان کوچه چهارباغ به مدرسه فاضلخان و سپس به حرممطهر ختم میشده است.
در طول این مسیر بهگواه دالمج سه حوضآب، یک قراولخانه، یک حمام، یک تکیه و یک باغ کوچک قرار داشته است. همچنین مسیر سراب در آن دوران دارای پنج فرعی جنوبی و ۹ فرعی شمالی بوده که تنها نخستین فرعی جنوبی در حاشیه غربی قبرستان اول سراب بنبست بوده است و سایر فرعیها بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم به کوچهای که اکنون ما آن را با نام کوچه حوض مونس (شهیدرواقی) میشناسیم، متصل میشدهاند.
اسنادباقیمانده از مشهد نشان میدهد که مسیر سراب عمری بیش از برج و باروی شهر دارد
زینالعابدینمیرزای قاجار که نخستین سرشماری مشهد توسط او از اواخر سال۱۲۹۵قمری تا اوایل سال۱۲۹۶قمری (پاییز سال۱۲۵۷ خورشیدی) با مراجعه خانهبهخانه صورت گرفت، کوچه و محله سراب را بهعنوان اعیاننشینترین محدوده شهری شناخته است.
او مینویسد که از جمعیت ۹هزارو۸۴۷نفری سراب که پیشه اغلبشان نوکری آستانه و دولت بوده است، تنها ۱۶۷تن در فهرست فقرا قرار میگیرند.
او همچنین از رکنالدوله، فرمانفرمای مملکت خراسان و سیستان، مؤتمنالملک، متولیباشی آستانه، مستشارالملک، وزیر خراسان، حاجیمیرزانصرالله، مجتهد، حاجیمیرزا هدایتالله، امامجمعه، میرزاابوالقاسم، وزیر آستانه، میرزا ذبیحالله، صدرالحفاظ، یوسفخانهزاره، سرتیپ و حاجیمیرزاطاهر، متولی مسجدجامع گوهرشاد، بهعنوان ساکنان محله یاد کرده، اما روشن نکرده است که در کدام بخش محله سکونت داشتهاند.
وضعیت کوچه سراب تا پایان دوران قاجار تغییر چندانی نکرده و از منظر تعداد فرعیها و نوع ساکنان به روال سابق بوده که نقشه سال۱۳۰۳ هرتسفلد شاهدی بر این ادعاست.

«سراب» و فرعیهایش در دوران پهلویها
نیمه نخست سده ۱۴ خورشیدی را میتوان دوران آغاز قبض و بسط کوچه بازارچه سراب کنونی دانست. ابتدا با ایجاد خیابان ارگ یا پهلوی، بخش بزرگ غربی این مسیر، حدفاصل دروازه سراب تا گوارگه سراب، از مسیر منتهی به حرممطهر جدا شد. این بخش اندکی بعد به خیابان سعدی و محدوده اولیه خیابان سناباد تغییر ماهیت داد و سرنوشتی کاملا جدا از بازارچه سراب پیدا کرد. اما این پایان کار نبود و هنوز دهه۲۰ خورشیدی به میانه نرسیده بود که با ایجاد خیابان شاهرضا در حدفاصل باغنادری تا محدوده کوچه حوضمونس، بخش شرقی این مسیر هم نقطه پایانی مشخصی بهجز بخش غربی قبرستان در آستانه تخریب پیدا نکرد.
با ایجاد این خیابان، بخشی از مسیر موسوم به چهارباغ، حدفاصل قبرستان انتهای سراب (که در برخی منابع از آن بهعنوان قبرستان چهارباغ هم یاد شده) تا خیابان جدیدالاحداث، از بدنه این مسیر جدا شد و به کوچه موسوم به سراب پیوست. بدینگونه در فاصلهای کمتر از بیست سال ابتدا کوچه بازارچه سراب کنونی دچار قبض شد و بخش غربیاش استقلال پیدا کرد و سپس با ایجاد خیابان شاهرضا در شرق کوچه، مسیر آن منبسط و بخشی از کوچه چهارباغ نیز بدان ملحق شد.
مهمترین تغییر سالهای بعد این کوچه تبدیل وضعیت قبرستان بزرگ حاشیه آن بود. ابتدا طی بخشنامهای در دوران پهلوی اول، به مانند همه قبرستانهای درونشهری کشور دفن در این قبرستان نیز ممنوع شد و اندکی بعد در نخستین سالهای حکومت پهلوی دوم نیز بخشی از آن به مسجد فاضل و بخشی دیگر نیز به مجموعه ورزشی آهنچی و مدرسه پشت آن تبدیل شد.
ایجاد کلانتری یا بازداشتگاه روسها در محل خانه ظریف در میانه کوچه از دیگر تحولات دهه۲۰ این مسیر است. هرچند عمر این مجموعه زیاد به درازا نکشید، اثر آن بهحدی بود که هنوز هم از این خانه قدیمی بهعنوان کلانتری روسها یاد میشود.
دیگر تغییر مهم این کوچه در نیمه نخست سده ۱۴ خورشیدی ایجاد بیمارستان شاهینفر در بخشی از باغ خاننایب بود که در حاشیه شمالی کوچه و روبهروی قبرستان قرار داشت؛ همچنین در این دوران، دبستانی در مجاورت بیمارستان شاهینفر ساخته شد و حاجیعابدزاده هم در انتهای دهه ۴۰ بنای حسینیه خود را در فرعی بنبست مقابل سالن ورزشی آهنچی احداث کرد.
براساس نقشه سال۱۳۳۳ مشهد فرعیهای شمالی کوچه سراب، به سه فرعی محدود شده است که دو فرعی اول و سوم، یعنی کوچههای باغعنبر و طاهر، به خیابان نادری ختم میشدند، اما فرعی دوم که کلانتری روسها در ابتدای آن قرار داشت، بنبست بود. در سمت جنوبی کوچه هم هفت فرعی وجود داشت که فرعیهای اول، سوم، چهارم و پنجم به هم متصل بودند و به خیابانهای پهلوی و خسروی وقت میپیوستند، اما فرعیهای دوم، ششم و هفتم بنبست بودند.
افزایش فرعیهای شمالی به پنج فرعی با ایجاد دو فرعی بنبست جدید به دلیل تقسیم املاک بزرگتر، مهمترین تغییر ساختاری این محدوده در سالهای بعد بود.

تخریب حمام «ورزنده» و بسیاری آثار دیگر
مهمترین تغییرات کوچه بازارچه سراب از منظر عمرانی در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی، سنگفرششدن کف آن و ایجاد یک پاتوق محله در مقابل بیمارستان شاهینفر است؛ همچنین بهرغم تعطیلی دبستان شفق با ایجاد یک هنرستان غیرانتفاعی پسرانه در کوچه سراب۵ یا شهیدمجتبیطالبیانشریف میزان فضاهای آموزشی این مسیر تغییری نکرد؛ البته استقرار دبیرستان علومانسانی شهیدمطهری در بنای حسینیه عابدزاده بر میزان بناهای آموزشی این کوچه در نیمه دوم دهه۶۰ تا انتهای دهه۷۰ افزود.
تبدیل بنای مجاور مسجد مقبل هم که پس از انقلاب به حمزه تغییر نام داده بود، به مجموعهای آموزشی وابسته به سازمانتبلیغاتاسلامی و سپس جامعهالمصطفی این امر را تشدید کرد. در این دوره بهرغم بیتوجهی به برخی بناهای ارزشمند کوچه، چون خانه ثبتملیشده مقبل، برخی دیگر از بناهای کوچه، چون خانه انتهای فرعی شماره۳ و خانه دکتر نصیریان موردتوجه قرار گرفت و بهترتیب به بوتیک هتل آشتیکنان و موزه قربا تغییر کاربری داد.
همچنین در ابتدای کوچه شماره۸ کنونی نیز که حسینیه مرحوم عابدزاده در آن قرار داشت، نخستین کتابخانه تخصصی امیرالمؤمنین (ع) کشور ایجاد شد.
تغییر بزرگ دیگر کوچه در این دوران تخریب حمام ورزنده بود که ردپای احداث آن به دوران ناصرالدینشاهی میرسید و به پارکینگ تبدیل شد. سرانجام اینکه در این سالها بازارچه سراب از منظر مشاغل فعال در آن نیز پوست انداخت و اغلب مشاغل قدیمیاش، چون شیرینیفروشی، تعمیرات کیف و چوبفروشی به پلاکهای فعال در حوزه تزیینات ساختمان و تابلوسازی تبدیل شدند. در این بین کتابفروشی و لوازمالتحریری باستان یکی از معدود فروشگاههای این مسیر بود که با گذشت سالها به فرم سابق باقی ماند.
سرانجام اینکه در این دوره زمانی، ضمن تبدیل منزلی واقع در فرعی شماره۵ کوچه به یک مسجد خوردوی محلی بهنام مسجد حضرتزهرا (ع)، مسجد خوردوی امیرالمؤمنین (ع) نیز که در بخش انتهای کوچه و نزدیک خیابان خزعلی قرار داشت، بهطور کامل نوسازی شد تا کوچه سراب امروزی دارای چهار مسجد باشد؛ سه مسجد مقبل یا حمزه، فاضل و امیرالمؤمنین (ع) در مسیر اصلی و مسجد حضرت زهرا (س) در فرعی شماره۵.
نامداران کوچه «سراب»
اگر از خود میرزاابوتراب مقبلالسلطنه که نماینده ترشیز (کاشمر کنونی) در چهارمین مجلسشورایملی بوده است، بگذریم، شاخصترین فرد سیاسی کوچه منوچهر اقبال است که دوره کودکی و نوجوانیاش را در این کوچه گذرانده است. او که پنجمین فرزند مقبلالسلطنه محسوب میشود، مناسب مختلفی را در دوران پهلوی دوم عهدهدار شده که مهمترین آنها نخستوزیری بوده است. او همچنین مدتی وزیر دربار، دورهای مدیرعامل شرکت ملی نفت و چندسالی هم رئیس دانشگاه تهران بوده است.
مهمترین تغییر سالهای بعد این کوچه تبدیل وضعیت قبرستان بزرگ حاشیه آن بود
علی اقبال مشهور به اقبالالسلطان، نخستین پسر مقبلالسلطنه، نیز سری در سیاست داشت و ۹دوره، از دوره هفتم تا دوره پانزدهم، نماینده مجلسشورایملی بود. ایراندخت اقبال هم که از همین خداندان است در دوره بیستوسوم مجلسشورایملی از حوزه انتخابیه گناباد راهی مجلس شد.
دیگرفرد سرشناس خاندان مقبلالسلطنه که بخشی از عمرش را در کوچه سراب گذرانده، خسرو اقبال است. او پس از شهریور۱۳۲۰، حزب پیکار و روزنامه نبرد را ایجاد کرد. او را از بنیانگذاران پدیدهای میدانند که امروزه به مطبوعات زنجیرهای معروف شده است؛ زیرا با توقیف هرروزنامه، امتیاز روزنامه دیگری را به کار میگرفت. معروفترین روزنامههای وابسته به شبکه مطبوعاتی او «نبرد»، «ایران ما» و «داریا» بودند.
از خاندان اقبال که بگذریم، معروفترین چهره ساکن کوچه سراب، یک چهره عرفانی و مذهبی است: علامه ابوالحسن حافظیان. مردم او را بیشتر بهعنوان بانی چهارمین ضریح حرممطهررضوی موسوم به ضریح شیروشکر میشناسد. او پس از اقامت طولانیمدتش در شبهقاره هند تا پایان عمر ساکن این کوچه بود.
دیگرچهره شاخص کوچه سراب، چهرهای دانشگاهی است. مرحوم دکتر محمدشاهینفر سالهای بسیاری از عمر خود را همراه با همسرش در یکی از طبقات بیمارستان خود زندگی کرد تا در کوتاهترین زمان ممکن در خدمت بیمارانش باشد.
دیگرچهره بسیار مشهور این کوچه فردی از قبیله ادب است. مامید، یا همان مهدی اخوانثالث، شاعر مشهور همشهریمان، سالهای نخستین عمر خود را در این کوچه گذراند و هنوز هم ردپای خاندان او در سراب بهراحتی قابلشناسایی است.
خاندان ورزنده که بزرگان آنان پیشکار مقبلالسلطنه بودند و بعدها یگانه حمام کوچه را در نخستین فرعی جنوبی ساختند، دکترمحمدنصیریان، چشمپزشک قدیمی شهر که اکنون خانهاش به موزه قربا تبدیل شده است، خاندان افتخار شاهرودی که سه نسل آنها به کار دندانسازی در نخستین خانه کوچه باغعنبر اشتغال دارند، خاندان محمدزادهسرابی که بنای مسجد خوردو حضرتزهرا (س) را یکی از آنان وقف کرده است و حاجی ظریف، نقاش مشهوری که خانهاش روزگاری کلانتری و بازداشتگاه روسها بوده است از دیگر چهرههای سرشناس این کوچه در سده اخیر هستند.
خانوادههای بذرافشان، شعبانمقدم، برزشی، دلیریان، قانع، پورمحرر، جعفری، داوریان، کاظمزاده، ذاکری، حلوایی و اسماعیلی نیز از جمله خاندانهایی هستند که میتوان ردپای آنان را در گذر از راسته کوچه سراب مشاهده کرد. شهیدان جوادعرفانی که پایگاه بسیج مسجد حمزه کنونی و مقبل قدیم به نام اوست، مجتبی طالبیانشریف و سیدحسنمرتضوی و برادران علاقهبندحسینی که هرکدام نامشان بر تابلویی نشسته است هم از شناختهشدهترین جوانان فدایی میهن این مسیر محسوب میشوند.
* این گزارش دوشنبه ۱۲ آبانماه ۱۴۰۴ در شماره ۴۶۱۷ روزنامه شهرآرا صفحه تاریخ و هویت چاپ شده است.
                         
            
            