کد خبر: ۱۲۷۰۵
۲۲ مرداد ۱۴۰۴ - ۰۸:۰۰
حال خوش همراهان بیماران در موکب بیمارستان اکبر

حال خوش همراهان بیماران در موکب بیمارستان اکبر

سید‌مرتضی اخلاقی می‌گوید: اینجا خانواده‌هایی هستند که به‌خاطر بیماری فرزندشان نمی‌توانند به هیئت بروند. این خیمه برایشان مثل یک حسینیه کوچک است؛ جایی که اشک می‌ریزند، دلشان را سبک می‌کنند.

جایی‌که هر‌روز قصه‌هایی از رنج و نگرانی برای سلامتی کودکان به گلوی پدرومادر‌ها فشار می‌آورد، موکبی برپا شده است که عطر چای و خنکی شربتش حسابی به دل آنها می‌نشیند.

اینجا در بیمارستان کودکان اکبر در محله طالقانی، یک موکب برای عزاداری محرم برپاشده که پناهگاهی برای دل‌های شکسته همراهان بیمار نیز است؛ جایی‌که خادمان حضرت‌رضا (ع) درکنار کارکنان بخشِ آزمایشگاه بیمارستان با همدلی، مرهمی بر زخم‌های پنهان می‌گذارند.

کمی جلوتر از ورودی بیمارستان و پیش از ورود به مسیری که تابلو اورژانس، همراهان بیمار را هدایت می‌کند، این موکب کوچک خودنمایی می‌کند که گرمایش بیش‌از اینکه از شعله سماورهایش باشد، از اخلاص دل‌های خدمتگزارانش سرچشمه می‌گیرد.

برنامه اینجا، هر غروب به این ترتیب است؛ پذیرایی با چای و شربت، برگزاری نماز جماعت و قرائت زیارت عاشورا و در‌نهایت هم سفره شام پهن می‌شود.

 

همراه با خدمتگزاران موکب بیمارستان اکبر که محلی برای آغاز معجزه‌هاسترویش امید از دل رنج

 

یک اقدام پنج‌ساله

جرقه راه‌اندازی این موکب، حدود پنج‌سال پیش با تلاش بنیاد کرامت رضوی در بیمارستان امام‌رضا (ع) زده شد. محمد رضایی، از خدمتگزارانِ کشیک هفتم مهمان‌سرای غدیر، می‌گوید: سال‌۱۳۹۹ بود که بنیاد کرامت رضوی داخل بیمارستان امام‌رضا (ع)، مقابل بخش کرونا موکبی زد.

ما به‌عنوان خادم آنجا می‌رفتیم و واقعا جلوه‌هایی تأثیرگذار از حضور و اشتیاق مردم را دیدیم. سال بعد با اینکه از‌سوی حرم اعلام شد دیگر موکبی برپا نمی‌شود، همان دوستان آمدند و با‌توجه‌به بازخورد‌های خوبی که گرفتند، مشتاق شدند کار را ادامه بدهند.

 

همراه با خدمتگزاران موکب بیمارستان اکبر که محلی برای آغاز معجزه‌هاسترویش امید از دل رنج

 

ثبت هیئت خدمتگزاران حضرت‌رضا (ع)

سید‌مرتضی اخلاقی، کارشناس آزمایشگاه بیمارستان کودکان اکبر و یکی از افراد ثابت ایستگاه صلواتی هر‌سال است. او می‌گوید: بعد از موکب بیمارستان امام‌رضا (ع)، سه سال پیش، ۱۰ روز در ورودی محوطه بیمارستان اکبر ایستگاه صلواتی زدند و بعد جمع شد.

بعد از آن به خادمان گفتیم چرا باید جمع کنید؛ اینجا خانواده‌هایی هستند که به‌خاطر بیماری فرزندشان نمی‌توانند به هیئت بروند. این خیمه برایشان مثل یک حسینیه کوچک است؛ جایی که اشک می‌ریزند، دلشان را سبک می‌کنند و بعد هم شام ساده‌ای می‌خورند.

اخلاقی با اشاره‌به زمان تولد فرزندش و اهمیت ایستگاه صلواتی بیان می‌کند: وقتی فرزندم به دنیا آمد، به‌دلیل حضور در بیمارستان نمی‌توانستم به هیئت بروم. خانواده‌های بیماران اینجا نیز همین کمبود را دارند. به‌دلیل اینکه عزیزشان در اینجا بستری است، نمی‌توانند در این شب‌های محرم در روضه یا هیئتی شرکت کنند، ولی موکب جمع‌و‌جور اینجا جایی است که می‌توانند خودشان را سبک کنند.

این کارمند بیمارستان اکبر یادآوری می‌کند: پارسال وقتی که خواستند خیمه را برپا کنند، پیگیری کردیم که مجوزش هم ثبت شود. با پیگیری و موافقت، هیئت خدمتگزاران حضرت‌رضا (ع) ثبت شد و از پارسال دو ماه محرم و صفر را کامل اینجا عزاداری می‌کنیم.

 

خیمه بیمارستان و حکایت‌های کرامت

 بسیاری از مراجعه‌کنندگان نذوراتشان را برای سلامتی بیماران تقدیم می‌کنند

ناصر نویدی، از خادمان مهمان‌سرای غدیر، می‌گوید: به این موکب کوچک نگاه نکنید. هر شب که اینجا برای خدمت حاضر می‌شوم، می‌بینم همراهان بیمار روی سکو‌ها بین باغچه‌ها می‌نشینند و از آنجا سیم ارتباطشان را وصل می‌کنند. متوسل می‌شوند و حاجت می‌گیرند.

در این خیمه، قصه‌های شفا و حاجت‌گرفتن کم نیست؛ از مسافری که از تربت حیدریه آمده بود و بعد از سفری پُر از خستگی با یک لیوان شربت انرژی گرفت تا پدری که سال گذشته در همین خیمه، دعایش مستجاب شد و امسال سه شب پیاپی بانی شام شد.

نویدی توضیح می‌دهد: آقای محمدزاده پارسال بچه‌اش در بیمارستان بستری بود و می‌گفت شفای فرزندش را با توسل در این موکب گرفته است. برای همین امسال نذر کرده بود به‌مناسبت شهادت حضرت رقیه (س) سه شب بانی شام شود و این کار را هم انجام داد یا همراه بیماری که فرزندش در کما بود، روز بعد، با چهل‌کیلو شیر و شکر و کاکائو آمد تا میان همراهان بیمار توزیع کند.

 

همراه با خدمتگزاران موکب بیمارستان اکبر که محلی برای آغاز معجزه‌هاسترویش امید از دل رنج

 

خادمی از کربلا تا کنار بیمارستان

کمی پس‌از قرائت زیارت عاشورا، مادری خسته، همراه کودکش که لباس بیمارستان بر تن دارد، به‌سمت موکب می‌آید و یک ظرف عدسی با یک کف دست نان می‌گیرد. پسرک نایی ندارد و به‌زور راه می‌رود. از مادرش می‌خواهیم با ما هم‌کلام شود، ولی می‌گوید: حالم را که می‌بینید؛ اینجا نیاز به شنیدن ندارید.

سید‌احمد حسینی، از ستاد بازسازی عتبات عالیات خراسان رضوی، می‌گوید: از اول محرم تا آخر صفر، اینجا کنار بیماران و خانواده‌هایشان هستیم. همه خادمان با عشق خدمت می‌کنند. همین روحیه باعث می‌شود مردم هم استقبال کنند، در نماز جماعت حاضر شوند و حتی نذورات خود را همین‌جا ادا کنند.

 

لحظه‌هایی که اشک، نذر می‌شود

محمد رضایی، از خدمتگزاران کشیک هفتم، تاکنون شاهد صحنه‌هایی بوده است که با کلمات نمی‌تواند کامل توصیف کند؛ «سال گذشته یکی از همراهان بیمار را می‌دیدم که هر شب می‌آمد و پشت یکی از پرچم‌های مذهبی موکب می‌ایستاد و بی‌صدا گریه می‌کرد. چند شب بعد، با خبر سلامتی نوه‌اش آمد، شکر آورد و همان‌جا دوباره ایستاد و اشک ریخت. همان حس و حال را داشت و درکش برایم دشوار بود.»

او باور دارد که بسیاری از حاجت‌ها در اینجا روا می‌شود، حتی اگر صاحبانش متوجه ارتباط آن با این مکان نشوند. بعضی‌ها شفا را می‌بینند و بعضی‌ها شاید متوجه نشوند. بسیاری از مراجعه‌کنندگان نذورات خود را برای سلامتی بیماران تقدیم می‌کنند و این موکب، شاهد معجزات بسیاری بوده است.

رضایی می‌گوید: این خیمه حالا فقط محل خدمت کشیک هفتم نیست. کارکنان بیمارستان، خادمان ستاد بازسازی عتبات عالیات و مردم نیکوکار هم پای کار آمده‌اند. همه دوستان قصد دارند سال آینده، موکبی بزرگ‌تر، با امکانات بیشتر و خدمات وسیع‌تر برپا کنند تا دل‌های بیشتری به این پناه امن راه پیدا کند.

این موکب، دل‌خوشی است برای همراهانِ کودکان بیمار و به‌واسطه آن در‌کنار دارو، محبت و امید هم تجویز می‌شود.

 

* این گزارش چهارشنبه ۲۲ مرداد ۱۴۰۴ در شماره ۶۲۹ شهرآرامحله منطقه ۹ و ۱۰ چاپ شده است.

آوا و نمــــــای شهر
03:44