
سروش محمدزاده تدوینگر و کارگردان برجسته سینماست
سروش محمدزاده، کارگردان و تدوینگر موفق مشهدی از بیست سالگی وارد تلویزیون مشهد شد و خیلی زود توانست در عرصه فیلمسازی پیشرفت کند. این گزارش سال ۹۱ برای روزنامه شهرآرامحله تهیه شده است و حالا سروش محمدزاده به عنوان یکی از کارگردانهای به نام کشورمان فعالیت دارد. فیلم سینمایی چهارشنبه با بازی شهاب حسینی و سریالهای سیاوش و سوران از جمله بهترین آثار اوست.
- ابتدا از خودتان بگویید و هر آنچه فکر میکنید باعث آشنایی بیشتر مخاطبان ما با شما میشود.
سروش محمدزاده هستم و ۲۶بهمن سال پنجاه و هشت در مشهد به دنیا آمدم. پدرم تکنسین فنی دانشگاه فردوسی مشهد است که بازنشسته شده و مادرم هم که دبیر و معاون دبیرستانهای زیادی در مشهد بوده، بازنشسته آموزشوپرورش است. یک خواهر دارم که ازدواج کرده و پسر زیبایی به اسم حسین دارد. در حال حاضر هم ساکن بولوار نیاوران مشهد هستیم.
- محلهتان را چطور میبینید؛ منظورم ارتباطتان با هممحلهایها و همچنین برخورد آنان با شماست؟
نزدیک ده سال است که ساکن محله طالقانی مشهد، هستم محلهای آرام و آرامشبخش! از آنجاکه بیشتر اقوام من در این منطقه زندگی میکنند، آشنایی کامل با آن دارم. درباره برخورد هممحلهایها با من نمیتوانم نظری بدهم چون من زیاد آنها را نمیبینم و خیلی کم در مشهد هستم.
- میخواهیم برگردیم به گذشته؛ چه چیزی شما را به سمت هنر کشاند؟
از نظر من هنر، ذاتی و ژنتیکی است که در فرد ظهور مییابد و در صورتیکه به درستی کشف و هدایت شود، نتیجه درخشانی خواهد داشت. علاقه من به کارهای هنری نیز در نوجوانی و همان تئاترهای مدرسه بروز پیدا کرد، به خط و نقاشی هم علاقهمند بودم اما کمی که جلوتر رفتم هیچ چیز به اندازه سینما من را شیفته خود نکرد.
یادم هست که فیلم «شاید وقتی دیگر» آقای بیضائی را چند بار در سینما دیدم و آرزو میکردم بتوانم روزی وارد این حرفه شوم، هفدهساله که بودم یک دوربین VHS به دستم رسید و همان موقع بدون هیچ آموزشی و فقط با استعداد خودم، در عرض یکیدو روز فیلم کوتاهی به کمک پسرعمویم ساختم و با دو ویدئو آن را مونتاژ کردم. حتی با ماژیک روی شیشه نوشتم و فیلم گرفتم تا فیلمم تیتراژ هم داشته باشد! نتیجه آن برایم شگفتانگیز بود و همان وقت مطمئن شدم که میخواهم همین حرفه را دنبال کنم.
فیلم «شاید وقتی دیگر» آقای بیضائی را چند بار در سینما دیدم و آرزو میکردم بتوانم روزی وارد این حرفه شوم
- آیا تحصیلات شما در حوزه سینماست؟
خیر. من لیسانس الکتروتکنیک (برق قدرت) دارم؛ البته همراه با تحصیل در دانشگاه، دوره دوساله فیلمسازی را بهصورت آزاد گذراندم. مدتی بعد نیز پس از ورود به تلویزیون مشهد، تدوین و مستندسازی را زیرنظر استاد ضابطی جهرمی در دورههای فشرده آموزش دیدم که مسیر کاریام را برایم روشنتر کرد.
- از کارهایتان برایمان بگویید.
از سال۷۸ که وارد تلویزیون مشهد شدم، به دلیل علاقه زیادی که به کارگردانی داشتم، سعی کردم به گروههای فیلمسازی بپیوندم. همان زمان به عنوان دستیار با چند کارگردان خوب در مشهد از جمله آقای مهدی محمدی، سعید رفیعی، محمد علیآبادی و مصطفی صفاری کار کردم.
نقش آقای جمشید مجددی در ورود من به تلویزیون و همینطور حضورم در عرصه تدوین و مستندسازی بسیار پررنگ بود. بهرحال از زمانی که دریافتم تدوین در ساخت یک فیلم چقدر اهمیت دارد، گرایشم به آن بیشتر شد. فرصتی که آقای مجددی برای تدوین یکی از مستندهایش به من داد، مسیری را پیش رویم گشود که باعث شد پس از آن و در طول ۱۰سال حدود ۲۱فیلم و چند مجموعه مستند، دو فیلم بلند، دو فیلم نیمهبلند و هفت فیلم کوتاه را تدوین و دو فیلم کوتاه و هفت مستند نیمهبلند را کارگردانی کنم.
علاوهبر اینها من دو مجموعه ترکیبی برای تلویزیون مشهد به نامهای «توقف ممنوع» و «دوستانه» (سری اول) را کارگردانی و تدوین کردهام. در حال حاضر نیز قرار است سه فصل از یک سریال اپیزودیک به نام تلخ و شیرین را به تهیهکنندگی حسن آخوندپور در شرکت سینمایی پایافیلم توس کارگردانی کنم که باتوجه به حضور چهار کارگردان در این کار، تجربه جدیدی است.
بد نیست اشاره کنم مستند اتاق صعود که در سال۸۸ آن را تدوین کردم، موفق شد علاوهبر کسب جوایز اول جشنوارههای رشد و فیلمهای ورزشی تهران، سیمرغ بلورین بهترین مستند نیمهبلند را از بیستوهشتمین جشنواره فیلم فجر دریافت کند. همچنین فیلم سینمایی «شهری که نمیخوابد» ساخته دوست خوبم حسن آخوندپور را که ابتدا توسط خود ایشان بهخوبی تدوین شده بود، من فقط کمی کوتاه کردم.
- ظاهرا شما در مشهد بیشتر به عنوان تدوینگر شناخته شدهاید؛ تدوین چیست و تدوینگر چه کسی است؟
تدوین در لغت به معنای مدون کردن و مرتب کردن است. در زبان فرانسه به آن مونتاژ و در لاتین ادیت میگویند و به تدوینگر هم در فرانسه مونتور و در لاتین ادیتور گفته میشود. زمانی که تصاویر یک فیلم به صورت خام به دست یک تدوینگر میرسد او وظیفه دارد آنها را بر اساس نقشه ازپیشتعیینشده، یعنی فیلمنامه، مرتب کند و پشت هم قرار دهد و بین تصاویر ارتباطی منطقی برقرار کند تا نتیجه، محصولی دارای معنی و مفهوم و قابل درک باشد.
این محصول میتواند یک فیلم مستند یا یک فیلم داستانی باشد. در این پروسه علاوهبر یک کار تکنیکی و تخصصی، خلاقیت نیز نقش مهمی دارد و اتفاقا همین عنصر است که کار یک تدوینگر را از دیگری متفاوت و تدوین را تبدیل به یک کار خلاقانه میکند.
- آیا حقیقت دارد که تدوین جزو مشاغل پردرآمد سینماست؟
نه به هیچ وجه؛ من همیشه میگویم اگر کسی دنبال پول است، بهتر است برود سراغ خرید و فروش زمین! در سینما و کار هنری چهبسا پول فقط برای گذران زندگی کفایت کند و اگر عشق و علاقه نباشد کسی در آن دوام نمیآورد.
شاید بتوان گفت امروز در سینما تعداد انگشتشماری باشند که پس از سالها فعالیت و کسب افتخارهای فراوان دستمزدهای خوبی در رشته خودشان دریافت کنند و احتمالا در این میان تدوینگرانی نیز هستند که دستمزدهای درخور توجهی بگیرند اما مطمئن باشید برای رسیدن به این جایگاه دستکم بیست سال تلاش کردهاند.
- به عنوان کسی که بیش از سالهاست در رشته تدوین مشغولید به علاقهمندان این رشته چه پیشنهادی میدهید؟
بهتر است این سوال را یک استاد باسابقه پاسخ دهد ولی با همین تجربه اندک عرض میکنم بهترین راه برای ورود به این حرفه، آموزش صحیح و اصولی زیر نظر استادان خوب است. اگر آموزشها اشتباه صورت گیرد، زیربنای کار خراب میشود. مهمترین پیشنهادم این است که بدون شناخت یک مدرّس و میزان دانش او، زیر نظر وی آموزش نبینند.
در میان تدوینگرانی هستند که دستمزدهای درخور توجهی بگیرند اما برای رسیدن به این جایگاه باید بیست سال تلاش کرد
- قله را در کار خودتان در کجا میبینید؟
اگر منظورتان فقط در کار تدوین است، دوست دارم تا میتوانم کارهایی انجام دهم که ماندگارتر باشند؛ هرچند همانطورکه گفتم دغدغه اصلی من کارگردانی است و دوست دارم بیشتر در این عرصه به موفقیت برسم، اما اگر گرفتن سیمرغ جشنواره فجر در کشور ما سقف آرزوی یک سینماگر باشد، بهتر است این حرفه را رها کند، زیرا این رشته نه سقفی دارد و نه پایانی؛ پس فقط باید رو به جلو حرکت و به آینده نگاه کرد. من تدوین را رها نخواهم کرد زیرا روند خلق در این رشته سینمایی را خیلی دوست دارم و با اینکه این کار بهشدت سخت و خستهکننده است، همیشه به شوق رسیدن به نقطه پایان و دیدن نتیجه، آن را انجام میدهم.
- آیا عادتهایی در کار دارید که همه از آن آگاه باشند؟
شاید یکی از عادتهای من که خیلی از همکارانم از آن باخبر هستند، این باشد که هنگام تدوین دوست ندارم کارگردان یا فرد دیگری در کنارم بنشیند و ترجیح میدهم مرحلهبهمرحله نتیجه کار را به کارگردان نشان دهم و در مورد آن حرف بزنیم. همچنین اصلا در طول روز اثر را تدوین نمیکنم و کار در شب را ترجیح میدهم، مگر اینکه کار خاصی باشد یا برای تحویل کار، زمان اندک باشد.
- آیا دوست دارید روزی از زندگی شخصیتان فیلم بسازید؟
فعلا که دلیلی نمیبینم، چون زندگی پرفراز ونشیبی نداشتهام که قابلیت تبدیل شدن به یک فیلم را داشته باشد اما اگر زندگیام دراماتیکتر شود، شاید این کار را مثلا پنجاهشصتسالگی انجام دهم.
- چه فیلمهایی را از دوران کودکی به یاد دارید؟
در اواخر دهه شصت که دهساله بودم، یادم هست که در سینماها انیمیشن نیز نمایش داده میشد. مثلا من انیمیشنهای «اسب تکشاخ» و «گرگ و خرگوش» را خوب یادم هست و از گاریهایی که جلوی در سینماها شربت آبلیمو و آلبالو میفروختند، خاطرات شیرینی به خاطر دارم. حتی یادم هست که همان دوران، در خانه عمویم اتاقی را تاریک میکردند و با پروژکتور ۱۶میلیمتری فیلمهای بروسلی را روی دیوار میدیدیم. شاید همسنوسالان من، آخرین گروهی باشند که این نوع فیلم دیدن را تجربه کردهاند.
- روند تولید فیلم را در سطح مشهد چطور میبینید؟
در چند سال اخیر که سینمای دیجیتال پیشرفت زیادی داشته و ابزار حرفهای تولید فیلم در مشهد افزایش یافته است، روند تولید تلهفیلمها، فیلمهای مستند، فیلمهای کوتاه و حتی فیلمهای سینمایی در مشهد افزایش چشمگیری داشته است، هرچند نمیتوان همه آنها را دارای کیفیت مطلوبی دانست اما همین افزایش کمّی باعث شده میزان مشارکت هنرمندان مشهدی در تولید آثار تصویری در کشور بیشتر شود و در نتیجه بسیاری از این هنرمندان در سطح کشوری شناخته شوند که این موضوع باعث افتخار است.
- با توجه به مشغلههای کاری که دارید، خانواده چطور با کار شما کنار آمدهاند؟
من با والدینم زندگی میکنم و وقتی که درگیر کار میشوم، در طول روز خیلی آنها را نمیبینم و همین امر باعث شکایت آنها میشود، حتی گاهی هفتهها از آنها دور میشوم. باید بگویم آنها همواره و در همه این سالها مشوق و همراه من بودهاند و هیچگاه مانع از پیشرفت کارم نشدهاند، به خاطر همه زحمتها و حمایتهایشان از آنها تشکر کنم.
- در پایان چیزی هست که بخواهید بگویید؟
به عنوان یک جوان علاقهمند به سینما و هنرجوی این حرفه انتظار نداشتم یک رسانه برای گفتگو به سراغ من بیاید، برای چنین لطفی از شما ممنونم و امیدوارم شایسته چنین فرصتی بوده باشم. از همه دوستان، همکاران و مدیرانی که در این سالها به من کمک کردهاند، صمیمانه سپاسگزارم.
* این گزارش چهارشنبه، ۱۶ اسفند ۹۱ در شماره ۴۶ شهرآرامحله منطقه ۹ چاپ شده است.