
دوره قرآن «بچهدارها» ایده سیما برزگر در محله ابوذر بود
سیما برزگر تازه به رباط طرق در محله ابوذر اسبابکشی کرده بود. هنوز جعبههای وسایلش را باز نکرده بود که صدای در خانه آمد. همسایهای خوشرو و مهربان برای خوشامدگویی پشت در آمده بود. او بعد از احوالپرسی، گفت: دوشنبهها با همسایهها جلسه قرآن خانگی داریم؛ اگر دوست داشتی بیا.
هفته بعد، زن جوان، با بچه کوچکش راهی جلسه قرآن شد. هنوز سوره حمد تمام نشده بود که صدای گریه بچهاش بلند شد. کمی بعد، بچهای دیگر شروع به گریه کرد. مادرها با لبخندهای نصفهنیمه سعی میکردند آرامش جلسه را حفظ کنند. زنهای دیگر حاضر در جلسه اعتراضی نکردند، اما دل مادرها یکجورهایی آرام نبود.
همین بیقراریها باعث شکلگیری ایدهای شد. فکری که پانزدهسال است در رباط طرق، هر دوشنبه اجرا میشود.
دعوتی برای آشنایی
برزگر پانزدهسال قبل را به خاطر میآورد که تازه به این محله آمده بود و خاطرهاش را برایمان بازگو میکند؛ همان روزهایی که با هیچیک از همسایهها آشنایی نداشت و غریب بود. مراودهاش با اهالی از همان صحبت همسایه خونگرمش شروع شد که برای دوره قرآن دعوتش کرده بود.
به این قسمت از صحبتهایش که میرسد، به مادرانی اشاره میکند که در آن زمان به خاطر فرزندشان به دوره قرآن نمیآمدند.
مادرانی که فرزند کوچک دارند مجبورند در خانه بمانند و نمیتوانند در دورههای قرآن شرکت کنند
برزگر حرفش را اینطور ادامه میدهد: با یکی از بانوانی که او هم با فرزندش به این جلسه میآمد، پساز مراسم شروع به صحبت کردیم. او هم با من موافق بود که مادرانی که فرزند کوچک دارند مجبورند در خانه بمانند و نمیتوانند به خاطر شیطنتهای فرزندانشان در دورههای قرآن و... شرکت کنند. ما هم گاهی به خاطر بچههایمان و رعایت حال خانمهای دیگر مجبور میشدیم در خانه بمانیم.
آنها ضمن صحبت به یک نتیجه میرسند، آن هم اینکه یک جلسه هفتگی قرآن با حضور بچهها برگزار کنند. برزگر با خنده میگوید: اسم جمعمان را بین خودمان گذاشتیم «دوره قرآن بچهدارها».
برزگر عاشق بچههاست و حضور آنها را در جلسههای بزرگترها باعث شور و نشاط میداند. او با اشارهبه اینکه در این دورههای قرآن همیشه هوای بچهها را داشته است، ادامه میدهد: پیش از آن هم در جلسات قرآن هر زمان نوبت به من میافتاد، ضمن هماهنگی با سایر بانوان، بهجای اینکه برای بانوان خوراکی تهیه کنم، برای بچهها هدیه تهیه میکردم. دوست داشتم که آنها از جمع ما خاطره خوشی داشته باشند.
شور و نشاط با حضور بچهها
با این تصمیم در جلسه بعدی شرکت کرد تا موضوع را اعلام کند. او میگوید: موضوع را مطرح کردم و از بانوانی که فرزند خردسال دارند، دعوت کردم درصورت تمایل در دوره قرآن بچهدارها شرکت کنند. شکر خدا جلسه قرآنمان از هفته بعد شکل گرفت و مادران هم استقبال کردند.
حالا که دورهشان برگزار میشود، دوبرابر تعداد بزرگترها، بچهها حضور دارند. حدود پانزدهخانم هستند که دور هم جمع میشوند و حدود ۲۵بچه به همراه مادرها در این جلسه شرکت میکنند؛ بهویژه اگر تابستان باشد، تعداد آنها بیشتر میشود.
برزگر برای آنکه بچهها هم در این مدت زمان سرگرم باشند، برایشان تدارک میبیند؛ از خوراکیهای خوشمزه تا نقاشی و سرگرمی.
این بانوی رباط طرقی میگوید: برای بچهها برگه نقاشی و مداد رنگی و خوراکی تهیه میکنیم و دراختیارشان میگذاریم تا در زمانی که ما بزرگترها مشغول قرائت قرآن و دعا هستیم، سرشان گرم باشد و مادرها بدون دغدغه به خواندن قرآن بپردازند. آنها از اینکه در جمع ما هستند، خوشحالاند و برخی از همین دختربچهها که بزرگتر شدهاند، بخشی از قرآنخوانهای گروه شدهاند.
* این گزارش سهشنبه ۳۱ تیرماه ۱۴۰۴ در شماره ۶۲۰ شهرآرامحله منطقه ۷ و ۸ چاپ شده است.