کد خبر: ۱۲۵۱۶
۲۸ تير ۱۴۰۴ - ۱۱:۰۰
سکونت در محله ایثارگران مسیر زندگی فاطمه خانم را تغییر داد

سکونت در محله ایثارگران مسیر زندگی فاطمه خانم را تغییر داد

فاطمه مجرای، همسایگان خوب محله ایثارگران را مهم‌ترین عامل فعالیت‌های اجتماعی‌اش می‌داند، او یکی از فعالان فرهنگی و اجتماعی، فرمانده پایگاه بسیج و عضو شورای اجتماعی محله است.

برای فاطمه مجرای، محله ایثارگران فراتر از مکانی برای سکونت است، زیرا آینده و مسیر زندگی‌اش در همین محله برایش رقم خورده و سبب شده است که اکنون او یکی از فعالان فرهنگی و اجتماعی، فرمانده پایگاه بسیج و عضو شورای اجتماعی محله باشد.

از شب ازدواجش ساکن ایثارگران ۳۲ شد؛ خانه‌ای که او و همسرش به‌جای خرید جهیزیه و ریخت‌و‌پاش‌های عروسی در آن زمان با کمک هم ساختند و سال‌ها در آن ساکن بودند. به گفته فاطمه‌خانم اگر ساکن محله دیگری می‌شد، به‌طور حتم مسیر زندگی‌اش این نبود و به‌خاطر این فرصتی که خدا در‌اختیارش گذاشته بسیار خرسند است و عِرق خاصی به محل زندگی‌اش دارد.

این اولین خانه ماست که هجده‌سال در آن ساکن بودیم و دوفرزندم هم در آن به دنیا آمدند. بعدازظهر‌ها همسایه‌ها دور هم جمع می‌شدیم و ساعتی در‌کنار هم بودیم. اگر مشکلی داشتم مثل اعضای خانواده به من کمک می‌کردند.

 

حلقه‌های سازنده دوستی

زمانی که به اینجا آمدیم، با روضه خانه آقای سیدی به نام «هیئت خادم‌المهدی» در معبر ایثارگران ۱۹ آشنا شدیم. من و همسرم هر زمان که آقای سیدی مجلس داشت به خانه‌شان می‌آمدیم. اینجا دومین مکانی است که سبب شد در این محله آرامش داشته باشیم. خانم سیدی مثل یک دوست برایم بود.

 

حلقه‌های سازنده دوستی

حسینیه صاحب‌الزمان (عج) در همسایگی آقای سیدی در معبر بود و طبقه پایینش مهد قرآنی وابسته‌به آستان قدس فعالیت داشت. چون فرزندانم را به مهد می‌بردم، با فرمانده بسیج خواهران مسجد حضرت ابوالفضل (ع) آشنا و عضو پایگاه بسیج شدم. درواقع این حسینیه، من را با مسجد حضرت ابوالفضل (ع) آشنا کرد.

 

حلقه‌های سازنده دوستی

در مسجد و حسینه حضرت ابوالفضل (ع) با مرحوم آقای مهدیان آشنا شدم. آن زمان مسئول شورای حل اختلاف و رئیس شورای اجتماعی محله بود. او که فعالیت‌های مرا در محله می‌دید، از من خواست به‌عنوان میهمان وارد شورای اجتماعی محله شوم و بعد عضو این شورا شدم.

 

حلقه‌های سازنده دوستی

سال‌۱۳۹۲ به‌عنوان مربی طرح شهید بهنام محمدی به مدرسه طباطبایی رفتم. اولین‌بار که وارد مدرسه شدم، دیدم بچه‌ها روی زمین نشسته‌اند، خوراکی می‌خورند. من هم مثل خودشان نشستم و خوراکی خوردم. این شروع آشنایی و دوستی ماندگار با بچه‌ها بود.

 

حلقه‌های سازنده دوستی

زمین خاکی انتهای خیابان ایثارگران، روزگاری باغی پر از درختان گیلاس و گلابی بود که بیشتر ساکنان قدیمی خاطرات خوشی از آن دارند. این باغ در و دیواری در اطرافش نداشت. گاهی بعدازظهر‌ها همسایه‌ها زیر درختانش فرش پهن می‌کردند و با سینی چای دور هم می‌نشستند. بچه‌ها هم در‌کنار آنها زیر سایه درختان بازی می‌کردند.

 

* این گزارش شنبه ۲۸ تیر ۱۴۰۴ در شماره ۶۱۰ شهرآرا محله منطقه ۱ و ۲ چاپ شده است.

آوا و نمــــــای شهر
03:44