
نذر شربت، میراث ۶۲ ساله خانواده نعیمی
خرداد سال۱۳۴۲ بود که حاجغلامحسین نعیمی به همسرش، گوهرشادخانم، گفت: «هوا خیلی گرم است. بیا دوتا کتری شربت درست کنیم و ببریم بین دستههای عزاداری.»
همین پیشنهاد حاجغلامحسین میشود آغاز یک نذری خانوادگی که ۶۲سال است ادامه دارد.
هشتسالی است که حاجغلامحسین و همسرش از دنیا رفتهاند، ولی وصیتشان هنوز پابرجاست و فرزندانشان از کوچک و بزرگ نگذاشتهاند خواسته والدینشان روی زمین بماند. آنها با توان و قدرت بیشتری نذری شربت را ادامه میدهند؛ بهطوریکه حالا دوتا کتری جای خودش را به پانصد لیتر شربت شیرین و خنک داده است.
شروع نذری با ۲ کتری شربت
حمیدآقا پسر بزرگ خانواده نعیمی و ساکن محله آبوبرق است. پدرش تابستان گرم سال ۱۳۴۲ را برایش اینطور تعریف کرده است. پنجساله بودم که پدر مرحومم یکباره تصمیم گرفت از عزاداران اباعبدالله(ع) با شربت پذیرایی کند. همین شد که با هم رفتیم سه کیلو شکر، یک مشت تخم شربتی، یک شیشه گلاب و چند پر زعفران گرفتیم که حاصلش شد دو کتری شربت.
حمیدآقا میگوید: از آنجا که در خانهمان همیشه مهمان داشتیم، مرحوم مادرم دوتا کتری در انباری داشت و همانها را آورد و داخلش را پر شربت کردیم. ماشین که نداشتیم. برای همین دوتا کتری را پدرم برداشت و چندتا لیوان هم به دست من دادند و رفتیم بین دستههای عزاداران و از آنها با این شربت خنک و شیرین پذیرایی کردیم.
در آن روز گرم مردم عزادار حسابی از این نذری حاجغلامحسین کیف کردند. همین شد که همانجا او به خانوادهاش وصیت کرد: «این نذری هرسال باید ادامه داشته باشد؛ چه من باشم و چه نباشم.»
همهاش لطف امامحسین (ع) است
مجیدآقا یکی دیگر از پسران خانواده نعیمی است. او از سال ۱۳۵۰ پای ثابت نذری پدرش است و از سال ۱۳۶۲ همه امور درستکردن شربت را همراه با برادر بزرگترش بر عهده گرفته است.
او توضیح میدهد: سال ۱۳۶۲ حمیدآقا از خدمت سربازی برگشت. پدرم بازنشسته شده بود و دیگر خیلی وقت و حوصله قبل را نداشت، ولی اصرار داشت که نذری باید برقرار باشد. برای همین من و حمیدآقا همه کارها را برعهده گرفتیم و هرسال هم بر کمیت و کیفیت نذری پدرمان اضافه کردیم. همین امسال به لطف آقا امامحسین (ع) پانصد لیتر شربت درست کردیم که بتوانیم از تعداد بیشتری از عزاداران امامحسین (ع) پذیرایی کنیم.
امسال به لطف آقا امامحسین(ع) پانصد لیتر شربت درست کردیم که بتوانیم از تعداد بیشتری از عزاداران پذیرایی کنیم
آنها یک روز کامل مشغول بودهاند؛ از حلکردن شکر گرفته تا خیسکردن تخم شربتیها.
همه خانواده پای کارند
برای خانواده نعیمی حفظ میراث نذری حاجغلامحسین که همگی «آقاجون» صدایش میکردند، بسیار واجب است و نباید وصیت پدر و پدربزرگشان روی زمین بماند. برای همین در درستکردن شربت و توزیع آن خیلی از اعضای خانواده پای کار میآیند و دستی میرسانند. محمد نوه دختری حاجغلامحسین است که سیسال سن دارد.
او که هرسال در توزیع شربت حضور دارد، میگوید: ظهر عاشورای امسال هوا خیلی گرم بود و خوشحالم که توانستم در نذری پدربزرگم حضور داشته باشم و کام عزاداران را شیرین کنیم.
علی، سینا، مهدی، الینا و رزا دیگرنوههای خانواده هستند که همگی چندسالی است در این نذری خانوادگی حضور دارند. آنهایی که توانش را دارند، کتری به دست میگیرند و برای مردم شربت میریزند. آنها که کوچکتر هستند، لیوان یکبارمصرف بین عزاداران توزیع میکنند. الینا کلاس اول دبیرستان است و رزا هم کلاس سوم. هردوشان درحال پخش لیوان هستند.
الینا میگوید: این کاری است که از دست ما برمیآید. من تقریبا از پنجسال پیش هرسال در نذری شربت خانواده حضور داشتهام و سعی میکنم هرسال کنار پدربزرگم، حمیدآقا، حضور داشته باشم.
* این گزارش چهارشنبه ۱۸ تیرماه ۱۴۰۴ در شماره ۶۲۴ شهرآرامحله منطقه ۹ و ۱۰ چاپ شده است.