کد خبر: ۱۲۲۷۲
۲۵ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۴:۰۰
راسته مسلم‌جنوبی، بازار تعمیرگاه‌های منطقه ۳ است

راسته مسلم‌جنوبی، بازار تعمیرگاه‌های منطقه ۳ است

تعداد زیادی از شاغلان زحمتکش حرفه تعمیرات خودرو در راسته‌های تعمیرگاه‌های منطقه به رفع نقص و مشکلات خودروهای شهروندان مشغولند؛ راسته تعمیرگاه‌های مسلم‌جنوبی، یکی از این خیابان‌هاست.

دهه‌ها از ورود نخستین خودرو‌ها به خیابان‌های شهر و جایگزینی آن به‌جای کالسکه می‌گذرد و امروز کوچه و خیابانی نیست که در اشغال خودرو‌ها نباشد. با افزایش و فراگیرشدن این وسایل نقلیه، شغل جدیدی با عنوان «تعمیرکاری خودرو» به‌وجود آمد و روزبه‌روز تعداد شاغلان به آن هم افزایش پیدا کرد.

طبیعی است که در منطقه ما به‌عنوان یکی از پرجمعیت‌ترین مناطق شهر مشهد، تعداد خودروسوارها فراوان باشد و به‌دنبال آن تعمیرکاران هم کم نباشند. شمار درخورتوجهی از شاغلان زحمتکش این حرفه در راسته‌های تعمیرگاه‌های منطقه به رفع نقص و مشکلات خودروهای شهروندان مشغولند؛ راسته تعمیرگاه‌های مسلم‌جنوبی در محله فاطمیه مشهد، یکی از این خیابان‌هاست. گزارش زیر، پیامد سرزدن شهرآرامحله به تعمیرکاران این محدوده و گفتگو با آن‌هاست.

رقابت خودرو با درشکه

محمد دهقان، یکی از تعمیرکاران قدیمی خودرو  در خیابان مسلم‌جنوبی است. او ۶۵سال دارد و ۱۴ سال پیش در این خیابان کارگاه تعمیر خودرو راه انداخته؛ هرچند از ۵۲ سال پیش در اینجا ساکن است. این مکانیک پیش‌کسوت تعریف می‌کند: آن زمان این محدوده جزو منطقه شهری نبود و بیشتر زمین‌های آن متعلق به روستای شقا بود. در اینجا هنوز جاده آسفالتی وجود نداشت و برخی نقاط شهر هنوز آجرفرش بود. مردم کنار اتوبوس و تاکسی، هنوز از درشکه استفاده می‌کردند.

دهقان می‌گوید: پیش از آنکه در خیابان مسلم کنونی مستقر شویم و مدتی پس‌از کودتای آمریکایی سال ۱۳۳۲ که دولت ملی وقت ایران را سرنگون کردند، خودروی‌شخصی برای حمل‌ونقل عمومی وارد این محدوده شد. این خودرو‌ها بیشتر از نوع بنز آلمانی بودند که موتور آن در عقب خودرو قرارداشت.

در همان سال‌ها بود که آمریکایی‌ها شبکه گاز را در این محدوده به‌راه انداختند و آن شرکت آمریکایی یک جاده خاکی شن‌ریزی شده نیز در کنار این خط گاز کشید. این نخستین جاده منطقه بود که از چهارراه گاز به خواجه‌ربیع وصل می‌شد. او ادامه می‌دهد: با ورود خودرو‌های شخصی به محله کم‌کم درشکه‌چی‌ها بیکار شدند، اما فقط پولداران سوار خودرو می‌شدند و افراد فقیر هنوز از درشکه استفاده می‌کردند.

حتی خیلی از اهالی محله، همین پول درشکه را هم نداشتند و با پای پیاده به مقصد خود در نقاط مختلف شهر می‌رفتند. سرانجام خودرو جای درشکه را گرفت؛ در آن سال‌ها حتی اشعاری نیز برای اینکه مردم سوار خودرو شوند، خوانده می‌شد: «درشکه برو گم شو/ خانم تاکسی سوار شو/ درشکه برو بیابون (بیرون) / ماشین آمد از تهرون» اینها ورد زبان خیلی از اهالی اینجا شده بود.

 

حرکت ماشین بی‌موتور

این شهروند خیابان مسلم جنوبی، خاطره‌ای از نخستین خرید خودروی اهالی محل می‌گوید: با افتتاح جاده گاز، یکی از اهالی به نام عباس‌آقا جعفری برای نخستین‌بار بنز ی خرید و در جاده گاز مشغول به‌کارشد؛ او با فروش زمین کشاورزی خود، این خودرو را از دفتر فروش آن در سمزقند خرید.  وقتی حوالی ظهر به قلعه(شقا) برگشت، همه اهالی برای دیدن خودرو آمده بودند.

عباس‌آقا برای پُزدادن بیشتر، سوار آن شد تا دوری بزند اما خودرو روشن نشد! بلافاصله پیاده شد و کاپوت جلو را بالا زد، از موتورخبری نبود! عباس‌آقا عصبانی شد و با سروصدا گفت: هرکس بوده موتور ماشین را دزدیده؛ این ماشین دیروز که خریدمش موتور داشت. یکی از اهالی گفت: شاید بدون موتور به تو فروختند.

یکی دیگر گفت: مگر ماشین بی‌موتور حرکت می‌کند؟ آن زمان من شاگرد تعمیرگاهی در خیابان گاز بودم، حکایت حرکت ماشین بی‌موتور را که شنیدم با تعجب به دیدن آن رفتم. کاپوت عقب خودرو را که بالا زدم، دیدم موتور سرجایش است! عباس‌آقا دهانش باز مانده بود؛ بعداز چند لحظه، خنده مردم به آسمان رفت. این ماجرا تا مدت‌ها نقل محافل و مجالس محل شده بود. آن زمان بنزهایی وجود داشت که موتور آن‌ها عقب خودرو بود.

 

راسته مسلم‌جنوبی، بازار تعمیرگاه‌های منطقه ۳ است

 

نخستین تعمیرگاه خودرو در محله

دهقان به‌علت علاقه شدیدش به خودرو در هشت‌سالگی به‌عنوان شاگرد تعمیرکار در تعمیرگاهی در خیابان گاز مشغول به کار می‌شود و بعداز هفت سال شاگردی به‌طور مستقل تعمیرگاهی راه‌اندازی می‌کند. او می‌گوید: حدود ۴۰سال قبل بیشتر ماشین‌های خارجی مانند فولکس، فیات، بنز و... در خیابان‌های مشهد تردد می‌کردند. البته پیکان، گل سرسبد ماشین‌های وطنی بود.

وقتی سال‌ها بعد تعمیرگاهم را به خیابان مسلم بردم، به‌دلیل اینکه هنوز در این شغل دست زیاد نبود، کارم رونق گرفت تا جایی‌که بعداز چند سال مغازه را بزرگ‌تر کردم و دوشاگرد هم گرفتم.محمدآقا در این سن‌وسال هنوز هم گاه‌گداری به عشق دیدن خودرو و تعمیر آن به مغازه‌ای که حالا پسرش در آن کار می‌کند، می‌رود و مشغول به کار می‌شود.

 

تعمیر خودرو در جبهه!

هاشم شعبانی ۴۲ سال از عمر ۵۰ساله خود را در تعمیرگاه گذرانده و از قدیمی‌های راسته مسلم جنوبی است. او می‌گوید: از سال۵۰ به‌عنوان شاگرد در یکی از تعمیرگاه‌های خیابان گاز مشغول به کارشدم. بعداز انقلاب، مغازه‌ای در این خیابان اجاره کردم و مستقل شدم. درآمدم بد نبود؛ شاگردی هم گرفتم. جنگ که شروع شد، بلافاصله به جبهه رفتم. در منطقه جنگی و زیر گلوله توپ مشغول تعمیر خودرو‌های آسیب‌دیده جنگی می‌شدم.

وقتی در جبهه مشغول تعمیر یک آمبولانس بودم، خمپاره‌ای جلوی پایم منفجر شد و از ناحیه پا مجروح شدم

سرانجام در عملیاتی زمانی‌که مشغول تعمیر یک آمبولانس بودم، خمپاره‌ای جلوی پایم منفجر شد و از ناحیه پا مجروح شدم. این مکانیک باتجربه که هنوز هم در اثرِ مجروحیت به‌سختی راه می‌رود، عنوان می‌کند: سال۱۳۶۱ دوباره به سر کارم برگشتم و مشغول به کارشدم. سال ۷۵ نیز به خیابان مسلم آمدم و تا امروز هرگز مجروحیت مانع کارم نشده است. اگرچه با پای آسیب‌دیده کارکردن خیلی سخت است، به‌خاطر نان حلال این سختی‌ها را تحمل می‌کنم.

 

جایی که بی‌پارکینگی خطرآفرین می‌شود!

از شعبانی درباره راسته تعمیرگاه‌های مسلم جنوبی می‌پرسیم که می‌گوید: اینجا مشکلی ندارد جز اینکه جا برای پارک خودروهای تعمیری نداریم. همیشه دلهره دارم که نکند هنگامی که شاگردم یا خودم داریم خودرویی را جلو مغازه تعمیر می‌کنیم، سروکله ماشینی پیداشود و با ما برخورد کند! سال گذشته سرم روی خودروی مشتری خم بود که ماشینی از خیابان مجاور پیچید داخل مسلم و دیگر چیزی نفهمیدم! به هوش که آمدم در بیمارستان بودم.

 

راسته مسلم‌جنوبی، بازار تعمیرگاه‌های منطقه ۳ است

 

خودرو‌های بی‌کیفیت، رونق‌دهنده شغل ماست!

محسن عرفانیان، ۱۴ سال است که در این خیابان مشغول تعمیر خودروهاست. او نیز عاشق کارش است و باوجودی که مجبور است روزی ۱۲تا ۱۵ساعت کار کند، ناراحت نیست و لب خندانی دارد. دلیلش را که می‌پرسم بیان می‌کند: کار ما سخت هست ولی رونق هم دارد یعنی تا وقتی‌که این کوچه‌های پراز چاله‌چوله باشند کار ما هم رونق دارد! ما از شرکت گاز، آب و به‌ویژه شهرداری تشکر می‌کنیم که هر روز یک خیابان را می‌کَند و دوباره با آخرین استاندارد، جای کنده‌شده را آسفالت می‌کند! البته این سرعت‌گیر‌های جدید هم با میخ‌های فراوانی که دارند، به نفع ما عمل می‌کنند!

بحث که جدی‌تر می‌شود، از خودرو‌های دیروز می‌گوید: تا پیش‌از تولید خودرو‌های داخلی امروز، بیشتر خودرو‌های ما خارجی و از کیفیت بسیار مناسبی نیز برخوردار بودند. حتی هنوز هم خودرو‌هایی خارجی هستند که بعداز ۳۰ سال کار از یک پراید۹۰ سالم‌تر و محکم‌تر هستند؛ دلیل آن هم استفاده کارخانه‌های وطنی از اجناس درجه۳ و چینی است.

میان همین خودرو‌های ایرانی، یک پیکان قدیمی از خودرو‌های تولیدی امروز محکم‌تر و سالم‌تر است. چند سال پیش راننده پیکانی برای تعمیر به مغازه ما آمد؛ با نگاهی متوجه شدم که موتورش ایراد دارد. موتور را پایین آوردم، وقتی که پوسته آن را باز کردم، متوجه شدم که هنوز موتور پله (باز) نشده است؛ بعد از ۱۸سال نخستین‌باری بود که موتور این پیکان باز می‌شد.

عرفانیان در پایان از مشکلات کار می‌گوید: مکانیکی خودرو کار بسیارسختی است؛ از مشکلات مهم ما بیمه است، خیلی از تعمیرکاران بعداز چندسال کار به دیسک کمر، پادرد و... گرفتار می‌شوند ولی بیمه این شغل را جزو شغل‌های سخت نمی‌داند و ما باید ۳۰ سال کامل کار کنیم! از طرف دیگر بیمه، ما را زیر پوشش کامل درمان قرار نمی‌دهد.

بیشتر تعمیرکاران این محله ساکن همین‌جا هستند و اهالی سال‌هاست که با آن‌ها زندگی می‌کنند

 

اهالی محل راضی‌اند

اما سراغ چندتن از همسایه‌های تعمیرکاران هم می‌رویم تا درباره آن‌ها بپرسیم. محمد زرگریان از اهالی می‌گوید: بیشتر تعمیرکاران این محله ساکن همین‌جا هستند و ما سال‌هاست که با آن‌ها زندگی می‌کنیم. آن‌ها مزاحمتی برای ما ندارند و خیلی هوای مردم محله را دارند. ازسوی دیگر جایی‌که ماشین هست، تعمیرگاه هم باید باشد؛ اگر یک خودرو در این خیابان خراب شود چه باید کرد!

محمد محمود از دیگر اهالی هم بیان می‌کند: ما با تعمیرکارها مشکلی نداریم؛ فکری برای این سرعت‌گیر‌ها بکنید که با این همه میخ، پدر خودروهای مردم را درآورده است. مگر یک سرعت گیر چند میخ لازم دارد؟ ارتفاع استاندارد سرعت‌گیر چقدر است؟ فکری درباره آسفالت غیراستاندارد بکنید که با یک قطره باران، سیل راه می‌افتد!

 

* این گزارش یکشنبه، ۱۹ آبان ۹۲ در شماره ۷۹ شهرآرامحله منطقه ۳ چاپ شده است.

آوا و نمــــــای شهر
03:44