
روایتی از تاریخ ورود دوچرخه به مشهد
فریبا فرخد| در تقویم ماههای میلادی، نیمه خرداد را روز جهانی دوچرخه نامگذاری کردهاند؛ وسیلهای که در دوره قاجار توسط کارکنان سفارت انگلیس به ایران آمد. البته پایتختنشینها این وسیله ازفرنگآمده را یک روز معمولی که داشتند میدان مشق را پی رتقو فتق امور یومیه گز میکردند، دیدند؛ وقتی دو پسربچه موبور (فرزندان سفیر انگلیس) بر آن تکیه زده بودند. احتمالا اول چشمهایشان گشاد شده و بعد زبانشان بند آمده بود. آخر سر هم ترسیده و فرار را بر قرار ترجیح داده بودند.
شاید همین موضوع هم سبب شد که مردم بعدها و برای سالها دوچرخه را «مرکب شیطان» لقب دهند و از آن فراری باشند. البته در برخی مکتوبات، زمان ورود دوچرخه به ایران را دوره ناصرالدینشاه قاجار دانستهاند؛ گویا در آن زمان یک روسی به اسم «میمونیان» به مردم وعده میدهد که قرار است فلان روز با اسب آهنیاش در میدان مشق، گردش کند. او برای این کار حتی بلیتهایی به بهای دوقران میفروشد و در بین مردم کوچه و بازار پخش میکند.
نتیجهاش پیداست؛ روز وعدهدادهشده، کرور کرور تماشاچی متحیر به میدان مشق ریختند تا این موجود غریب را از نزدیک ببینند. مرکب تازه، بهمرور زمان، نامهای تازهای مثل بیسیکلت، بایسیکلت و دوچرخهپایی هم پیدا کرد، اما در نهایت مردم دوچرخه صدایش کردند و ترسشان از این اسب آهنی ریخت.
نخستین دوچرخههایی هم که در تهران مورداستفاده قرار گرفتند، برندهای «هرکولس»، «رالی»، «بی. اس. آ» و «بیرمنگام» بودند که همگی محصول انگلستان بودند. قیمت بهترین، بادوامترین و خوشرکابترین نوع دوچرخه در آن دوران هم بین ۱۰ تا ۱۵ تومان بود.
با رایج شدن دوچرخه در دارالخلافه، دکانهایی برای فروش و تعمیر دوچرخه باز شد. جعفر شهری، مورخ و نویسنده کتاب «تهران قدیم»، اولین دوچرخهسازی تهران را دوچرخهسازی حسین آقاشیخ در خیابان ناصریه (ناصرخسرو) میداند.
بعد از آن دکانی نیز توسط شخصی ارمنیتبار به نام «ادیک» در خیابان منوچهری دایر میشود و بهتدریج مغازههای دیگری در تهران برای کرایه و تعمیر دوچرخه عمومیت پیدا میکنند تا به دو دهه نرسیده، دوچرخهسازی یا دوچرخهفروشی جزو چشمگیرترین مشاغل در تهران قدیم محسوب شود، اما چرخهای مرکب شیطان کی خیابانهای مشهد را زیرپا میاندازد؟ میگویند همان دوره قاجار بوده است.
میدان دوچرخه مشهد
حرف تاریخ دوچرخه که میشود، توی نقشههای قدیمی مشهد، اسم یک میدان خیلی چشمنوازی میکند؛ «میدان دوچرخه» که حالا دیگر به خاطرهها پیوسته یا موسپیدکردههایی آن را به یاد میآورند که دیگر نزدیک هفتاد بهار را پشت سر گذاشتهاند. اینکه میدان دوچرخه چرا اسمش این بوده است، دلیلی دارد.
غلامرضا آذریخاکستر پژوهشگر میگوید: «از لحاظ موقعیت جغرافیایی این میدان در جنوب شهر واقع بود؛ جایی انتهای خیابان خاکی (جنب بیمارستان سینای فعلی). این میدان محوطهای نسبتاوسیع و مربعشکل بود که بچهها و در مجموع افرادی که علاقهمند به فراگیری دوچرخه بودند به این مکان میآمدند و پس از تمرین و تعلیم از سوی مربیان، دوچرخهسواری را یاد میگرفتند. قدمت این میدان به اوایل یک قرن پیش (قرن ۱۴ خورشیدی) میرسد.
آن زمان این میدان در خارج شهر واقع بود و اطرافش هم باغها و زمینهای زراعی مشهد قرار داشت. گویا اطراف محوطه چند دوچرخهسازی یا دوچرخهفروشی هم بودند که در برخی از مواقع دوچرخه کرایه میدادند. در مجموع در آن زمان دوچرخههای آلمانی هرکولیست وجود داشتند که قیمتشان حدود ۱۲۰تومان بود و دوچرخهفروشیهای عمده مشهد هم در کوچه ارگ بودند.
در آن ایام، برابر قانون، افرادی که صاحب دوچرخه بودند، باید گواهینامه هم میداشتند؛ بنابراین در محل میدان دوچرخه در بعضی از روزها دو تن ازکارمندان راهنماییورانندگی مشهد به نام آقای شجایی و کسایی، پس از گرفتن آزمون به افرادی که به دوچرخهسواری مسلط بودند، گواهینامه دوچرخه میدادند. در این آزمون، باید دوچرخه از لحاظ فنی سالم و همچنین دارای ترمز و بوق میبود.»
گویا این میدان تا دهه۳۰ هم وجود داشته است ولی با گسترش و توسعه شهر، این میدان از بین میرود و اکنون تصویرش فقط در اذهان نسلی مانده است که سنشان از هفتاد سال بیشتر است.
البته ناگفته نماند این محدوده تا سالها بعد همچنان میدان یا خیابان دوچرخه نامیده میشده چنان که روزنامه کیهان در اردیبهشت سال ۱۳۵۲ ذیل خبری که درباره نقشه جامع مشهد منتشر کرده به تعریض خیابان دوچرخه از جلوی بیمارستان سینا تا خیابان بهار اشاره کرده است.
مرحوم غلامحسین تقویگیلانی، نویسنده کتاب «خاطرات حکمت (مشهد قدیم)» هم درباره میدان دوچرخه میگوید: «میدان دوچرخه را در دو مکان داشتیم؛ یکی انتهای خیابان خاکی جنب بیمارستان سینای امروزی بود و کسانی که تمایل به یادگیری دوچرخهسواری داشتند به آنجا میرفتند و آموزش میدیدند. یک میدان دوچرخه هم در خیابان طبرسی، بالاتر از میدان طبرسی در سمت راست بود که خود من هم دوچرخهسواری را آنجا یاد گرفتم. البته این را هم بگویم که آن زمان برای دوچرخهسواری باید گواهینامه میگرفتیم.»
ورود دوچرخه به مشهد
نویسندگان کتاب «تاریخ اقتصادی مشهد» درباره تاریخ ورود دوچرخه به مشهد چنین مینویسند: «دوچرخه بهعنوان یکی از وسایل نقلیه درونشهری در دو دهه پایانی دوره قاجار از اروپا وارد مشهد شد و بهخاطر سبکی، ارزانی، فقدان تکنولوژی پیچیده و فقدان مواد اولیه مصرفی خیلی زود موردتوجه کودکان، جوانان و سایر اقشار جامعه قرار گرفت.
دوچرخه بهعنوان وسیله نقلیه و تفریحی در بدو ورود به ایران با استقبال متفاوتی مواجه شد. آن را اسب چوبی، اسب آهنی، دوچرخ شیطان و مرکب شیطان مینامیدند و در مشهد به جای واژه دوچرخه، از دو واژه «دوچرخههای پایی» و «بیسیکلت» بیشتر استفاده میشد.»
نخستین مشهدی که دوچرخه خرید
روایت است نخستین دوچرخه واردشده به مشهد را حاجیعبدالرحیم صراف خریده است. جریده اطلاعات یومیه در ۶ صفر۱۳۱۹قمری (۴ خرداد ۱۲۸۰ خورشیدی)، در گزارشی با تیتر «اسبآهنی» به این موضوع پرداخته است.
در آن ایام، برابر قانون، افرادی که صاحب دوچرخه بودند، باید گواهینامه هم میداشتند
عبدالرحیم صراف برای مشهدیها بسیار نامآشناست؛ او یکی از برجستهترین مشروطهخواهان مشهد بود که پس از پیروزی انقلاب مشروطه، نقش مهمی در تحولات فرهنگی این شهر ایفا کرد؛ یک بازاریِ معتمد و عنواندار که رد پای فعالیتهای فرهنگی و عامالمنفعه او بیش از تکاپوهای سیاسیاش، در متون و اسناد تاریخی به چشم میآید؛ یکی از این فعالیتها، پیشگامی او برای ساخت مدارس نوین در مشهد است.
دوچرخه در مطبوعات مشهد
اما ذکر دوچرخه و نامش را برای اولینبار روزنامه بشارت در مطبوعات مشهد نوشته است. آن هم دقیقا ذیل خبر درگذشت مظفرالدینشاه قاجار؛ این جریده در ۲۷ ذیقعده سال ۱۳۲۴ قمری (۲۱ دی ۱۲۸۵ خورشیدی) وقتی خبرنگار از وضعیت بد کوچههای خاکی مشهد به هنگام برف و باران شکایت میکند، در گفتوگویی خیالی با خودش میگوید که رسیدگی به معابر نیاز به یک اداره دارد. هزینه این اداره را هم باید بهوسیله مالیاتی که بر دوچرخه، فایتون و کالسکه میبندند، درآورد.
دومین خبر را هم روزنامه عصر جدید در ۲۰رجب سال ۱۳۳۴ قمری آورده است؛ یعنی ۱۰ سال پس از نخستین خبر. جریده عصر جدید در این خبر از سرقت یک گاری نوشته که به همراه چند دوچرخه که بار نبات داشتهاند از مشهد به سمت لطفآباد حرکت میکرده است.
رونق دوچرخهسواری با برادران تبرک
مشخص نیست اولین دوچرخههای مورداستفاده در مشهد چه مدل یا مارکی داشتهاند ولی دوچرخه مدل «ولف» در سال ۱۳۱۴ خورشیدی وجود داشته و در دوره رضاشاه دوچرخههای المپیا یا المپیک، برنابور فنیکس و هرکولس رواج پیدا کردند. باوجوداین رونق دوچرخهفروشی در مشهد با برادران تبرک رقم میخورد و پس از وارد کردن دوچرخههای هرکولس توسط آنان است که اوج میگیرد.
کراس نخستین کارخانه دوچرخهسازی
شرکت درخشان با مسئولیت محدود (واقع در خیابان پهلوی) یکی دیگر از واردکنندگان و فروشندگان دوچرخه هرکولس در سال ۱۳۲۰ خورشیدی بود. پس از هرکولس، دوچرخه ساخت چک به نام اشکودا نیز در سال ۱۳۲۹ خورشیدی توسط تجارتخانه شائقی وارد بازار شهر شد. دوچرخههای روسی مشهور به ۱۱۲ از سالهای ۱۳۳۷ خورشیدی در بازار مشهد رواج پیدا کردند و خرید و فروش آنها در انحصار فروشگاه جنرال مشهد بود.
دوچرخه فیلیپس نیز در سال ۱۳۳۹خورشیدی توسط تجارتخانه قندهاری فروخته میشد؛ اما جالب است بدانید گروه صنعتی کراس خاستگاه مشهدی دارد؛ این شرکت سال ۱۳۲۸خورشیدی در شهر مشهد تأسیس شد و در سال ۱۳۳۵ هم همه دفترهایش را به تهران منتقل کرد.
حذف مالیات دوچرخه در دوره پهلوی اول
یکی از دلایل مؤثر بر افزایش استفاده از دوچرخه در اوایل دوره پهلوی حذف مالیات آن در اردیبهشت ۱۳۰۹ خورشیدی بود. همچنین برگزاری مسابقات دوچرخهسواری دور مشهد و کرایه دادن دوچرخه باعث گسترش استفاده از آن شد، آنچنان که طی دودهه دوچرخه از یک وسیله تفریحی و تفننی به وسیله نقلیه و ابزار کار برخی مشاغل در مشهد تبدیل شد.
از مشاغل آزاد مرتبط با دوچرخه اسناد و مدارکی باقی نمانده است ولی از ادارات و مشاغل دولتی که برای رفتوآمد و تردد در بیرون از اداره نیازمند وسایل نقلیه بودند، مکاتبات بیشتری باقی مانده است. دوچرخه باعث افزایش کارآیی در برخی از مشاغل شد و سیاست ادارات در برخورد با این پدیده نوین مثبت بود.
بهکارگیری دوچرخه در ساختار اداری مشهد از سال ۱۳۱۰ خورشیدی، ابتدا خیلی محدود شروع شد و برخورد با آن با احتیاط بود. ولی از سال ۱۳۱۶ خورشیدی دوچرخه در سطح گستردهتری وارد فعالیت اداری شد. نخستین دوچرخههای اداری را هم شرکت سهامی برق مشهد برای استفاده کارمندانش سفارش داد که شامل سه دستگاه مارک المپیاد و هفت دستگاه مارک برنابور بود.
بعد از آن سفارش دوچرخه توسط شهرداری و آستانقدسرضوی بهمرور سبب شد تعداد بیشتری از این وسیله برای تردد شخصی و اداری استفاده کنند و هرروز نیز بر تعدادشان افزوده شد.
* این گزارش یکشنبه ۱۸ خردادماه ۱۴۰۴ در شماره ۴۵۰۶ روزنامه شهرآرا صفحه تاریخ و هویت چاپ شده است.