کد خبر: ۱۲۲۴۹
۱۸ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۷:۰۰
بولوار ۲۲ بهمن راسته ابزارفروش‌های مشهد است

بولوار ۲۲ بهمن راسته ابزارفروش‌های مشهد است

بولوار ۲۲ بهمن راسته ابزارفروش‌های مشهد است. یعنی اگر بخواهید میخ، پیچ، انبردست، فرغون، سرند، اره، دریل یا ابزاری دیگر بخرید هیچ جای بهتری پیدا نمی‌کنید.

امیرحسین خانی| وارد بولوار ۲۲ بهمن در محله بهمن مشهد که می‌شویم، پیاده‌روسازی‌ها نظرمان را جلب می‌کند. درخت‌های قدیمی که حالا جزو فضای سبز پیاده‌رو‌ها شده‌اند، جلوه کار را دوچندان کرده است. صدای بوق خودرو‌ها نمی‌گذارد بیشتر از این از دیدن پیاده‌رو‌های زیبا لذت ببریم.

درست برعکس میدان امام‌حسین (ع) و ورودی خیابان خواجه‌ربیع که به‌دلیل خانه‌ها و مغازه‌های عقب‌نشینی نکرده ترافیک ایجاد می‌شود، اینجا به ظاهر مشکل عقب‌نشینی ندارد، اما بازهم رفت‌وآمد‌های خودرو‌ها به‌کندی انجام می‌شود.

این یعنی وقتی بخواهید سراغ ابزارفروش‌های راسته ۲۲ بهمن بروید و از آنها میخ، پیچ، انبردست، فرغون، سرند، اره، دریل یا ابزاری دیگر بخرید یا مانند ما قصد تهیه گزارش داشته باشید؛ باید شانس بیاورید و جای خالی گیرتان بیاید یا اینکه دوبله پارک کنید و راه عبور دیگران را ببندید.

کاسبی به سبک قدیم

شاید ۳۵سال پیش که محمد باقریان‌کاظم‌آبادی تصمیم گرفت در جاده کلات یا همین بولوار ۲۲ بهمن امروزی، مغازه رنگ‌وابزارفروشی بزند، خودش هم فکرش را نمی‌کرد روزی اینجا بورس این شغل شود و بیش از ۱۵ مغازه‌دار همگی در کنار هم به این کار بپردازند. به‌قول خودش، کلی خاک خورده است تا آبادی را به این محله ببیند.

۳۵سال پیش محمد باقریان‌کاظم‌آبادی تصمیم گرفت در جاده کلات مغازه رنگ‌وابزارفروشی بزند

در اوایل کار او، جاده کلات خاکی بود و بیشتر مردم کشاورزی می‌کردند، اما بعداز شروع پروژه جاده کلات، کم‌کم به‌جای سبزی و میوه، خانه‌های کوچک و بزرگ در زمین‌ها سبز شدند و محله بهمن شکل گرفت. هنوز هم مشتری‌های قدیمی زیادی از روستا‌های جاده کلات گرفته تا شهرک صنعتی از اول صبح به مغازه‌اش رفت‌وآمد دارند. پسرش هم کار او را ادامه می‌دهد و با هم مغازه را می‌گردانند.

این کاسب ۷۳ ساله می‌گوید: ما به سبک قدیمی‌ها کار می‌کنیم. در قدیم دوستی و صداقت و درستی بین کاسب‌ها بیشتر بود. من با بیشتر مشتری‌هایم دوست بودم، اما الان اعتماد در میان مردم کم و کلاه‌برداری‌ها هم زیاد شده است. من و پسرم مشتری‌هایی داریم که با زبان‌بازی جنس نسیه می‌برند؛ بی‌آنکه دیگر از پرداخت پول آن خبری شود!

 

پسر در جای پدر 

هادی مریخی هم جای پدرش را در این کار گرفته است؛ پدرش دومین کسی بود که در این بولوار مغازه رنگ و ابزارفروشی راه انداخت. آنها هم از ساکنان قدیمی این محدوده هستند و از سال۷۲ این شغل را دارند. بعد از این ۲۰ سال، حالا علاوه‌بر ساکنان این محدوده و کارکنان کارگاه‌های صنعتی، از دیگر نقاط شهر هم مشتری دارد.

موفقیت او باعث شده است که پسرعمویش هم وارد این کار شود و کمی پایین‌تر از دکان او مغازه بزند. مریخی با این موضوع که مغازه‌های زیادی کنارش با او رقابت کنند، کاملاً موافق است، او می‌گوید: وقتی در جایی بورس یک کالا ایجاد شود، کسی نمی‌تواند قیمت‌ها را به دلخواه خود کم یا زیاد کند؛ همین باعث اقبال مردم می‌شود و مشتری‌ها بیشتر سراغ ما می‌آیند. فروش ما از زمانی‌که رقبا بیشتر شده‌اند، نه‌تنها کم نشده، افزایش هم داشته است.

 

بولوار ۲۲ بهمن راسته ابزارفروش‌های مشهد است

 

گرانی دلار شود سبب خیر

امیر پورحسین، جوان دیگری است که راه پدر را ادامه می‌دهد. او پنج سالی است که روبه‌روی مغازه پدرش، فروشگاه رنگ و ابزارفروشی زده است؛ البته خودش می‌گوید با پدرش رفاقت می‌کند و نه رقابت. او از آن کاسب‌هایی نیست که از همه‌چیز می‌نالند و می‌گویند فروش نداریم و مشتری کم است و... او از کارش راضی است.

وقتی می‌پرسیم چند درصد از اجناسش چینی است، مکثی می‌کند و می‌گوید که بیش از نصف اجناسی که می‌فروشد در کشور چین تولید شده است. به اعتقاد او جنس‌های ایرانی کیفیت بهتری دارند و خریداران، فریفته ارزانی کالاهای چینی می‌شوند: قیمت‌ها یکی‌دو ماهی است که ثابت مانده است و کم‌وبیش برخی گران یا ارزان می‌شوند.

به‌هرحال در سال گذشته با گران‌شدن دلار، جنس‌های ایرانی حرف بیشتری برای گفتن دارند. برخی محصولات مانند لاستیک، بلبرینگ و چسب ایرانی نسبت به مشابه خارجی واقعاً‌ کیفیت بهتری دارند و هنوز هم حرف اول را می‌زنند.

 

کاسب خوش‌برخورد و باصفا

به‌سراغ پدر امیر می‌رویم. ۱۵سال است که به این حرفه مشغول است و از قدیمی‌های این کار محسوب می‌شود. خنده‌روبودن و خوش‌برخوردی او واقعاً آدم را جذب می‌کند. تقی پورحسین قبلاً مغازه رنگ‌آمیزی ماشین داشته است؛‌ ولی ریه‌هایش آسیب می‌بیند و پزشک به او اجازه نمی‌دهد تا کارش را ادامه دهد.

این می‌شود که به جمع رنگ‌وابزارفروش‌ها می‌پیوندد. از دلیل جدایی پسرش که می‌پرسم، با خنده و شوخی می‌گوید: وقتی از خدمت سربازی آمد، تصمیم گرفت خودش مغازه‌ای جداگانه بزند. پسرم از من بهتر کار می‌کند و زرنگ‌تر است. آن طرف خیابان که در مسیر رفت به سمت شهرک صنعتی و کلات است، مغازه باز کرد. مغازه‌های آن طرف خیابان به همین دلیل فروششان بیشتر است.

 

خوش حسابی، مهم ترین سرمایه

پورحسین دلیل استقبال از این کار را تخصصی‌نبودنش می‌داند:‌ شغل ما مثل سوپرمارکت‌هاست. جنس را به قیمتی می‌خریم و با کمی سود می‌فروشیم؛ این سادگی باعث شده تا کارمان راه‌دست همه باشد؛ البته برای اینکه در آن موفق باشی، خوش‌حسابی شرط اول است.

من پول آن‌چنانی نداشتم که به پسرم بدهم، اما اعتبارم بیشتر از پول برای پسرم کارگشا بوده است. روزی که امیر می‌خواست نخستین جنس‌هایش را برای مغازه خود بخرد، با نمایندگی یکی از برندهای رنگ تماس گرفت. ‌رنگ‌فروش قبل از اینکه به او جوابی بدهد، به من زنگ زد تا ببیند پسرم را تأیید و ضمانت می‌کنم یا نه. وقتی گفتم پسرم هم مثل من است، تمام سفارش امیر را بی‌کم‌وکاست به او داد؛ چون کسانی‌که با من کار می‌کنند می‌دانند پورحسین وقتی قولی بدهد، سر وقت به آن عمل خواهد کرد.

 

بولوار ۲۲ بهمن راسته ابزارفروش‌های مشهد است

 

پای حرف یکی دیگر از جوان‌ترها

انگار همه کاسب‌ها از قدیمی‌های همین محدوده بولوار ۲۲ بهمن هستند. هاشم بامداد هم پایین خانه پدری‌اش، مغازه دارد؛ البته شش سال بیشتر نیست که وارد این حرفه شده است. او به‌جای رفتن به دانشگاه، شغل آزاد را انتخاب می‌کند.

بعداز تجربه‌کردن دو سه کار مختلف، چند نفر از دوستانش که خودشان قبلاً در صنف رنگ و ابزار کار می‌کرده‌اند، به او پیشنهاد می‌دهند که این شغل را انتخاب کند. خودش می‌گوید در این چهارپنج‌سال اخیر فروشنده‌ها بیشتر و دست در کار زیاد شده است. به‌هرحال حالا رقابت ایجاب می‌کند که بیشتر مغازه‌داران از ۷صبح تا ۹شب یک‌سره کار کنند تا سهم بیشتری از خرید‌های مشتریان نصیبشان شود.

 

مشکل اصلی مغازه داران

او هم مانند دیگر رنگ‌وابزارفروش‌های حاشیه بولوار ۲۲ بهمن، ترافیک را مهم‌ترین مشکل این محدوده می‌داند: کاش وقتی درحال بازسازی پیاده‌رو بودند، کمی به عرض خیابان اضافه می‌شد. خواهرم در شورای اجتماعی محله بهمن حضور دارد. با او درباره این مشکل صحبت کردم تا به مسئولان بازتاب دهد، اما عملاً اتفاقی نیفتاد.

به‌جز روز‌های عادی که جای پارک در این بولوار کم پیدا می‌شود، روز‌های جمعه هم همیشه راه‌بندان است. وقتی مشتری‌ام نتواند جلوی مغازه من پارک کند، می‌رود جلوتر و از کس دیگری خرید می‌کند. برای همین می‌گویم این موضوع در فروش ما اثر دارد. مشکل فقط این نیست. عرض پیاده‌رو نسبت به فضای سبزی که ایجاد کرده‌اند، کم است. دیشب آقایی خواسته یا ناخواسته به خانمی تنه زد و همین مسئله باعث شد که دعوا شود!

 

چرا بولوار ۲۲ بهمن؟

برای اینکه با فضای راسته رنگ‌وابزارفروشی‌ها بیشتر مأنوس شویم، بد ندیدیم صحبت‌های یکی از مشتریان این بازار را هم بشنویم. علی احترامی همراه مادرش به خرید آمده‌اند. بست‌های میله پرده را که در دستش ببینی، معلوم می‌شود چرا به بازار آمده است.

در نزدیکی خانه‌شان هم ابزارفروشی هست، اما همیشه برای خرید ابزار یا رنگ به بولوار ۲۲ بهمن می‌آید؛ برای اینکه بتواند قیمت‌ها را بداند و جنس به‌قیمت و باکیفیت بخرد. او دلیل مهم دیگری هم دارد: ابزارفروشی‌های اینجا جنسشان جور است؛ محال است وسیله‌ای بخواهی و اینجا گیر نیاوری.

 

* این گزارش یکشنبه، ۲۸ مهر ۹۲ در شماره ۷۶ شهرآرامحله منطقه ۳ چاپ شده است.

آوا و نمــــــای شهر
03:44