کد خبر: ۱۲۲۱۶
۱۳ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۲:۰۰
پایان سینمایی پرافتخارترین متخصص خنثی‌سازی بمب

پایان سینمایی پرافتخارترین متخصص خنثی‌سازی بمب

جواد شریفی‌راد که با خنثی کردن بیش از هزار و ۷۰۰بمب از پرافتخا‌رترین افراد در نیروی هوایی با تخصص تخریب و خنثی‌سازی بود، سر صحنه فیلم‌برداری فیلم مسعود ده‌نمکی جان باخت.

زندگی بعضی آدم‌ها را قبول کنیم یا نه، باور داشته باشیم یا نه، حتی به آن ایمان بیاوریم یا نه، سبک عجیبی دارد و با همه زندگی‌های اطراف ما فرق دارد. زندگی این آدم‌ها با همه سختی‌ها و عجیب‌وغریب بودنش متفاوت است. این تفاوت آن‌قدر زیاد هست که به چشم بیاید و بخواهد بماند و ماندگار شود.

این نوع متفاوت زندگی کردن اصلا دلیل بر این نیست که زندگی این آدم‌ها شیرین نباشد. آنها به اندازه ما و حتی خیلی بیشتر از همه ما از لحظه‌های سخت، لذت کافی را می‌برند و با همین لذت، زندگی را تمام می‌کنند.

کم نیستند جوان‌هایی که وقتی به سنی می‌رسند، می‌فهمند باید نوع دیگری از زندگی را تجربه کنند و برای این جور دیگر تجربه کردن کم نمی‌گذارند، می‌روند آن را همان‌طور که دوست دارند، می‌سازند و تجربه می‌کنند. آدم‌هایی که وقتی جایشان در کوچه و محله خالی می‌ماند، بیشتر به چشم می‌آیند.

شاید هنوز خیلی‌ها ندانند که جواد شریفی‌راد روزگار کودکی و نوجوانی‌اش را در یکی از کوچه‌های محله رضائیه گذرانده، با بچه‌های همین محله کودکی کرده، پا به توپ شده، مدرسه رفته، درس خوانده و بعد مسیر متفاوتی را برای خود انتخاب کرده؛ مسیری که او را ویژه و خاص کرده است و حالا جا دارد یک جا ا‌ز محله، به نام و یادش بماند. چیزی که ابراهیم شریفی، ماشاءا... شاهمرادی‌زاده و همه کسانی می‌خواهند که سال‌ها مهربانی و لبخند جواد را تجربه کرده‌اند.

 

یک سکانس متفاوت

جواد شریفی‌راد در سریال‌ها و فیلم‌های مختلفی به عنوان مدیر جلوه‌های ویژه حضور داشت و سال گذشته بر سر یکی از سکانس‌های فیلم معراجی‌ها به همراه چندنفر از عوامل دیگر به دنبال انفجار خودروی حامل مواد منفجره جان خود را ا‌ز دست داد.

حادثه زمانی رخ داد که بر سر صحنه فیلم جدید مسعود ده‌نمکی، جواد شریفی‌راد قصد داشت با استفاده از بنزین، انفجاری بزرگ ایجاد کند. انفجار ایجادشده و ترکش‌های اتومبیل منفجرشده، به اتومبیل جواد شریفی که در نزدیکی محل انفجار پارک بود، اصابت کرد. در اثر این حادثه جواد شریفی که در نزدیکی اتومبیل خود بود، به همراه عباس رنجبر، مدیر شهرک سینمایی دفاع مقدس کشته شد.

/

 

چهره ویژه در سینما و ارتش

جواد شریفی‌راد به عنوان یکی از متخصصان خنثی‌سازی بمب، چهره ویژه‌ای در سینمای ما دارد. وی با شروع جنگ تحمیلی وارد این عرصه شد. اولین اقدام عملی او کشف و خنثی‌سازی بمب‌های عمل‌نکرده‌ای بود که در اولین تجاوز سراسری هواپیما‌های عراقی به ۱۰ مرکز نظامی ایران از جمله پایگاه یکم شکاری مهرآباد صورت گرفت. درحقیقت او اولین تجربه علمی، عملی و جنگی خود را در این زمینه آغاز کرد و پس از چندین ساعت کار و تلاش به همراه دیگر همکارانش اقدام به خنثی‌سازی تمام بمب‌های رهاشده و عمل‌نکرده در رمپ پروازی و آشیانه هواپیما‌ها نمود.

سر صحنه فیلم ده‌نمکی، جواد شریفی‌راد قصد داشت با استفاده از بنزین، انفجاری بزرگ ایجاد کند که حادثه بدی رخ داد

 

متخصص در تخریب بمب

شریفی‌راد در آخرین مصاحبه‌اش که از برنامه تلویزیونی «کمی متفاوت» به طور زنده پخش می‌شد، در پاسخ به این سوال مجری برنامه که از او پرسید تا حالا چه تعداد از بمب‌های عمل‌نشده را خنثی کرده‌اید، گفت: «درمجموع آمار دقیقی از میزان خنثی کردن بمب‌هایم ندارم، اما از مأموریت‌های ثبت‌شده بیش از هزار و ۷۵۲ بار در طول ۸سال دفاع مقدس برای خنثی کردن بمب، موشک، راکت و مهمات هوایی در ماموریت‌های مختلف، به مناطق مرزی و شهر‌های گوناگون اعزام شده‌ام.»

وی با خنثی کردن بیش از هزار و ۷۰۰بمب و موشک راکت و مهمات هوایی در طول سال‌های دفاع مقدس، از پرافتخا‌رترین و فعال‌ترین افراد در نیروی هوایی با تخصص تخریب و خنثی‌سازی بود.

 

جایی از تهران و شهر‌های کشور نبود که بمب یا مهمات هواییِ عمل‌نکرده داشته باشد و جواد در آنجا حضور نداشته باشد. این باور خیلی از هنرمندان و متخصصان فن است که جواد، علم را با تخصص آموخته بود و با مطالعه و کنکاش در این حرفه در صدد کشف نایافته‌های این تخصص بود.

گفت‌و‌گو با خانواده شریفی‌راد کار سختی نیست. با تمام دردی که از فقدانی بزرگ می‌کشند، قبول می‌کنند درباره جواد حرف بزنند. هرچند که می‌دانند درباره او و زندگی‌اش سایت‌های مختلف نوشته‌اند، اما دوست دارند تکرار کنند که جواد یک قهرمان برای محله، شهر و کشورش بود، در حالی که هیچ‌کجا نشان و تندیسی از او مشاهده نمی‌شود.

محمد‌ابراهیم شریفی‌راد هیچ ابایی ندارد ا‌ز اینکه به عنوان برادر بزرگ اعتراف کند که جواد را دیوانه‌وار دوست داشته و حالا هم تعجب می‌کند که چطور چندماه ندیدن او را تاب آورده است.

ابراهیم تعریف می‌کند: دست‌کم ۱۰‌سال ا‌ز خاطرات محله زندگی‌شان در وحدت را خوب به یادش مانده است. می‌گوید: پدرم ناراحت بود که چرا جواد دبیرستان نظام را ترک کرده و به نیروی هوایی رفته است، اما جواد تصمیم خود را گرفته بود و سال‌۵۵ به عنوان درجه‌دا‌ر استخدام شد و همان اوایل در رشته مهمات، تخصص گرفت. از همان اوایل به عنوان متخصص خنثی‌سازی بمب و موشک در نیروی هوایی خدمت می‌کرد و چندین‌بار در زمان جنگ مجروح شد.

چهره سینمایی که در دوران جنگ 1752 ماموریت خنثی کردن بمب رفت

 

دیداری که به‌یادماندنی شد

وی ادامه می‌دهد: برادرم یک سال پیش از شهادت به مشهد آمد. چندروزی که در مشهد بود، آخرین دیدارش با دوستان دوران تحصیل و بچه‌های محله بود؛ دیداری که به‌یادماندنی شد و همه خاطرات دوران کودکی را زنده کرد. درباره کارش با کسی حرف نمی‌زد و همیشه مسائل امنیتی را رعایت می‌کرد.

برای او کار جزئی از خدمت به کشور و ملت بود. در قاموس او و هم‌قطارانش کار مهم‌تر ا‌ز هر چیزی بود؛ حالا مهم نبود جبهه جنگ باشد یا جبهه ایثار...

 

بیش از هزار و ۷۵۲ بار در  ۸ سال دفاع مقدس برای خنثی کردن بمب، موشک، راکت و مهمات هوایی اعزام شدم

با عشق، راهش را انتخاب کرده بود

خدیجه آرشی، همسر جواد شریفی‌راد، آن‌قدر صحبت درباره شریک زندگی‌اش دارد که می‌تواند ماه‌ها درباره آن حرف بزند، اما به همین اندازه کوتاه بسنده می‌کند: می‌دانستم کارش خطرناک است، اما از مسئولیت اصلی و نحوه کارش چیزی نمی‌دانستیم. شاید سال‌ها باید بگذرد تا معلوم شود جواد چه کار‌هایی می‌کرده است.

همیشه می‌گویم هر‌قدر آدم بزرگ‌تر باشد، غم ندیدن و نبودش هم بزرگ‌تر است. هرروز که می‌گذرد، غم نبودنش برای من و بچه‌ها و حتی دوستان و نزدیکانی که او را می‌شناسند، سنگین‌تر و سخت‌تر می‌شود.

وی می‌ا‌فزاید: خیلی سعی کردم او را ا‌ز کارش منصرف کنم. حاضر بودم همسرم سبزی‌فروش باشد، اما این‌همه دغدغه در زندگی‌ام نداشته باشم. خیلی هم به او اعتراض کردم، اما او کارش را با جان و دل دوست داشت. این را بار‌ها متوجه شدم و بعد ا‌ز آن قبل از اینکه به او معترض شوم، با خودم کنار آمدم که بگذارم همسرم راهی را که با عشق انتخاب کرده است، دنبال کند و آن هم زمانی بود که در یکی از مانور‌های آموزشی همراهش رفتم. من برق شادمانی را در حین انجام کار در چشمانش می‌دیدم و آنجا پی به عشقی که به کارش داشت، بردم. نمی‌دانید با چه ذوق و شوقی برای خنثی‌سازی می‌رفت و من می‌دیدم زمان بازگشت با چه حالی برمی‌گردد. من گل و خاک و فاضلاب را می‌گرفتم و او خونسردانه می‌گفت و می‌خندید.

آرشی اضافه‌ می‌کند: از مدت‌ها قبل منتظر رفتنش بودم. او تا حالا هم که مانده بود، به خاطر مردم بود و عشق به کشورش.

همسر جواد شریفی‌راد ادامه می‌دهد: جواد ساده بود و شریف و مهربان. همین بود که همه او را دوست داشتند. من مطمئنم لحظه مرگ هم لبخند به لب داشته است.

چهره سینمایی که در دوران جنگ ۱۷۰۰ بمب را خنثی کرد

 

هر جا خطر بود، جواد هم بود

مجید مجیدی هم اعتراف می‌کند: هر‌جا خطر بود، جواد هم آنجا بود. هرجا عملیات غیر‌ممکن و عملیات خنثی‌سازی بمبی عمل‌نکرده در دوران جنگ بود، جواد هم حتما حضور داشت. او یادگار‌های زیادی در سینما دارد. هر ایده‌ای که به نظر غیر ممکن بود، جواد عملی می‌کرد.

یادم است در یکی از صحنه‌های فیلم در کنار خلیج فارس بود که دریا تلاطم داشت و من می‌خواستم موج‌های بزرگ و سهمگین به ساحل بیاید.

به جواد گفتم آیا این امکان وجود دارد که جلوه‌های کامپیوتری تولید کنیم و او به من اطمینان داد که چنین چیزی امکان‌پذیر است. فقط باید فرصتی یک‌ماهه به او بدهم و او به شکلی ناباورانه تجهیزاتی ساخت که موج‌های بزرگ و عظیم را به ساحل برمی‌گرداند. ارتفاع این موج‌ها به ۴ تا ۶ متر می‌رسید. این کار همه را به وجد آورده بود. جواد عاشقانه خود را وقف کار، مردم و میهنش کرده بود.

 

* این گزارش در شماره ۱۱۲ شهرآرا محله منطقه ۵ مورخ ۱۳ مردادماه سال ۱۳۹۳ منتشر شده است.

کلمات کلیدی
آوا و نمــــــای شهر
03:44