
آنطور که میگویند نخستین سرشماریهای نظاممند در جهان، به دوران هخامنشیان و بهویژه داریوش یکم بازمیگردد. این سرشماریها با اهداف مالیاتی، نظامی و برنامهریزی مالی انجام میشد و شامل جمعآوری اطلاعاتی درباره جمعیت، ثروت، مزارع و منابع هر ناحیه در بخشهایی از آسیا، آفریقا و اروپا بود. این اقدامات پایههای اولیه آمارگیری در ایران را شکل دادند تا اینکه در دوره ناصرالدینشاه قاجار نخستین سرشماریهای رسمی آغاز شد.
نخستینبار در سال ۱۲۲۹ خورشیدی شمارش جمعیت، منازل و ساختمانهای تهران انجام گرفت. سپس در سال ۱۲۳۶ خورشیدی دستورالعمل جامعی برای سرشماری نفوس، منابع مالی و اقتصادی به حاکمان ولایتها صادر شد که شامل شمارش جمعیت، خانوارها، مسکن و داراییها بود، اما بهدلیل مشکلات فنی، اجرای کامل آن به تعویق افتاد.
سال ۱۲۴۷ خورشیدی میرزاعبدالغفار نجمالدوله، آموزگار ریاضیات مدرسه دارالفنون، با بهرهگیری از روشهای نوین، سرشماری نسبتا دقیقی از جمعیت تهران انجام داد؛ این سرشماری براساس تقسیمبندی شهر به مناطق مختلف و شمارش خانهها و افراد انجام شد و جمعیت تهران را حدود ۱۵۵هزار نفر برآورد کرد، اما اگر بخواهیم از دقیقترین سرشماری ایران در دوره قاجار یاد کنیم، باید به سراغ سرشماری دقیق و خانهبهخانه زینالعابدینمیرزای قاجار در مشهد برویم که در اوایل سال ۱۲۹۶ قمری (حدود ۱۲۵۷ خورشیدی) پایان یافت.
او با مراجعه به هر خانه در شش محله اصلی مشهد، اطلاعات جامعی را از نفوس، ترکیب طبقاتی، مشاغل و وضعیت اقتصادی هر فرد مشهدی ثبت کرد. همین سرشماری او که نتایجش را در کتابی با نام «نفوس ارض اقدس» ثبت کرد، پایهگذار آمارگیریهای مدرن در ایران محسوب میشود.
اولین سرشماری شناختهشده در جهان در حدود سال۳۸۰۰ پیش از میلاد مربوط به امپراتوری بابِل است که نهتنها تعداد افراد بلکه دامها و منابعی مانند کره، عسل، شیر، پشم و سبزیجات را نیز شمارش میکردند و دادهها را روی لوحهای سفالی ثبت میکردند.
این سرشماریها معمولا هر شش یا هفت سال یکبار انجام میشد، اما از نظر دادههای جمعیتی، قدیمیترین سرشماری با دادههای حفظشده، مربوط به دودمان هان چین در سال ۲ میلادی است که جمعیت زیر سلطه این امپراتوری را حدود ۵۷.۷میلیون نفر در ۱۲.۴میلیون خانوار ثبت کرده است. این سرشماری از نظر دقت و جامعیت، یکی از اولین نمونههای آماری دقیق در تاریخ بشر بهشمار میرود.
در دوران روم باستان نیز سرشماریهایی هرپنجسالیکبار انجام میشده که هدف اصلی آنها تعیین مالیات و ثبت اموال شهروندان بوده است. این سنت احتمالا از قرن ششم پیش از میلاد توسط پادشاه روم، سرویس تولیوس، آغاز شده است؛ بااینحال اگر بخواهیم سرشماریهای مدرن را در نظر بگیریم، سرشماری ایسلند در سال ۱۷۰۳ میلادی بهعنوان اولین سرشماری ملی مدرن شناخته میشود و پس از آن، سرشماری ایالات متحده در سال ۱۷۹۰ میلادی و انگلستان در سال ۱۸۰۱ میلادی هستند که مبنای بسیاری از سرشماریهای امروزی قرار گرفتهاند.
نهضت آمارگیری در ایران عهد ناصری هم گویا از زمان صدارت میرزا حسینخان سپهسالار (۱۲۸۸ تا ۱۲۹۷ قمری) جدی شده است؛ چون نوشتهاند که وی از حامیان جدی سرشماری نفوس و مسکن کشور بوده و طی حکمی از همه نوکران و خدمه دولت خویش خواسته است که «هر کسی در قریهای که ساکن است، اعم از غریبه و بومی، از مرد و زن و صغیر و کبیر، خواه طفل شیرخوار گهواره باشد یا آنکه پیرمرد صدساله، خواه غنی باشد و صاحب ملک و علاقه و زارع و کاسب و خوشنشین و عمله و بیگانه و صحیح الاعضا و شل و لنگ و یک چشم، زن باشد یا مرد، زن بیشوهر باشد یا طفل یتیم بیپدرومادر، رعیت قدیم قریه یا جدیدی که از جای دیگر آمده باشد، به هر صنف و صنعت که باشد، مشخص نمایند. تا ممکن است بر وجه تحقیق، و الا از روی تخمین سنوسال آنها را بنویسند و از این حکم احدی مستثنا نیست.»
اولین سرشماری که مطابق این دستورالعمل انجام شده متعلق به سال ۱۲۶۹ است که تنها بهدستآوردن تعداد منازل مسکونی و دیگر واحدهای صنفی و تولیدی داخل بارو و دروازههای شهر تهران را مدنظر داشته است بیآنکه رقمی از جمعیت و نفوس تهران بدهد.
براساس آمار این سرشماری کل ابواب مسکونی و شغلی تهران ۱۲ هزارو ۷۷۲ باب بوده که از مجموع ۷ هزارو ۸۷۲ باب تعداد ابواب منازل یا واحدهای مسکونی تهران و ۴ هزارو ۲۲۰ باب دکان بهدستآمده است.
در این آمارگیری نام همه صاحبان منازل مسکونی و واحدهای شغلی به تفکیک محلات پنجگانه تهران نوشته شده است، اما نه بهصورت آماری و جدولی، بلکه بهصورت خطی و منثور.
دومین آمارگیری کشور از نظر زمانی سال ۱۲۸۳ قمری توسط کدخدایان محلات پنجگانه شهر مشهد صورتگرفته که در ۲۸ماه رجب همین سال به تعداد کلی ۱۱ هزارو۸۸ خانه مسکونی و شغلی از سوی کدخدایان ارض اقدس تأیید و امضا شده است. طبق اسناد بهجامانده در آن سال، آنطور که کدخدا مددبیک، کدخدای محله سرشور، گفته است، در این محله ۷ هزارو ۲۸۶ دربند وجود داشته است.
همچنین در محله سراب به گفته کدخدا غلامرضا ۸۳۹ دربند، در محله چهارباغ ۲۹۱ دربند، در محله نوغان به گفته کدخدا حاجییعقوب یکهزارو ۳۸۴ دربند و در محله خیابان سفلی (پایینخیابان) به گفته کربلایی رحیم کدخدا یکهزارو۲۸۸ دربند وجود داشته است. طی این سرشماری همچنین ۱۶۷ باب مسجد و ۱۹ باب مدرسه و ۴۷ باب حمام و ۵۶ آبانبار برای کل مشهد ثبت شده است.
شش ماه پس از این آمارگیری، ناصرالدینشاه برای نخستینبار به خراسان آمده و در ماه صفر سال۱۲۸۴قمری (۱۲۴۵خورشیدی) وارد مشهد شده است. کدخدایان آماری تقریبی را از جمعیت شهر به او ارائه کردهاند که نشان میداده واحدهای شغلی ۳ هزارو۴۸۸ باب، خانههای مسکونی ۷ هزارو ۶۰۰ باب و جمعیت مشهد حدود ۶۰ هزار نفر است. آمارگیری بعدی توسط «میرزاعبدالغفار نجمالدوله» در تهران و به سال ۱۲۸۴ قمری صورتگرفته است که علاوه بر تعداد ابواب یا واحدهای مسکونی و شغلی داخل و بیرون تهران، جمعیت کل شهر را هم گزارش داده است.
بر اساس این آمارگیری کل رعیت و سپاهی ساکن تهران ۱۵۵هزارو۷۳۶ نفر اعلام شده که بهصورت خانهبهخانه و کوچهبهکوچه به دست آمده است. پس از اینهاست که نوبت به زینالعابدین میرزا و سرشماری دقیق او در اوایل سال ۱۲۹۶ قمری و زمان والیگری رکنالدوله (برادر ناصرالدینشاه) رسیده است.
زینالعابدین میرزای قاجار در مقدمه کتاب «نفوس ارض اقدس» خود را اینگونه معرفی کرده است: «بنده کمترین، زینالعابدین ابن مرحوم شاهزاده حاجی محمدولی میرزا، تربیتیافته مدرسه مبارکه دارالفنون، از خانهزادان حقیقی دولت جاویدانشان و چاکران نواب معظم والا.»
او نوشته است: «این کتابی است مشتمل بر عدد و سکنه مشهد رضوی مفصلا و مشروحا از مرد و زن کوچک و بزرگ پیر و جوان کور و بینا فقیر و توانگر، عارف و عامی، گمنام و نامی، با ضبط جمیع حرفهها و صنعتها و عدد منازل و مساکن ایشان که بر حسب امر قدر قرر اقدس همایون شاهنشاه جمجاه فریدونفر ابوالمظفر... و نواب مستطاب اشرف ارفع والا رکنالدوله العلیه العالیه والی و فرمانفرمای مملکت خراسان و سیستان فراهم آمده و مرتب گشته.»
از زینالعابدینمیرزا چیز زیادی در دست نیست، اما ظاهرا تا سالها بعد همچنان در ملازمت رکنالدوله و یار و معین او در بسیاری از امور مهم و فنی بوده است. در سفری که رکنالدوله به سال ۱۲۹۹ هجری قمری از مشهد به سرخس و زورآباد و تربتجام و تربتحیدریه داشته و از دوم ماه رجب آن سال تا نوزدهم شعبان به درازا کشیده، زینالعابدین میرزا، رکنالدوله را همراهی میکرده است.
منشی رکنالدوله که گزارش سفر را مینوشته است در آغاز و ذیل فهرست نام «کارگزاران ایالت» خراسان که والی را همراهی میکردهاند ابتدا جناب مستشارالملک، پیشکار مملکت خراسان، را نوشته و در ردیف ششم نام زینالعابدین میرزای آجودان اردو را آورده است.
براساس همین گزارش پس از آنکه اردو از مشهد عازم سرخس شده است، حسبالامر رکنالدوله مقرر شده است که زینالعابدین میرزا، آجودان اردو که از تربیتیافتگان مدرسه دارالفنون است، اردوی والا را بعدها در منازل عرض راه بر وفق هندسه جنگی طرح نموده و منصوب دارد.»
در سرخس نیز به زینالعابدین میرزای آجودان اردو امر شده است که نقشه سرخس قدیمی و سرخس ناصری و محکمه قوشیدخانی را با مقیاس صحیح بردارد و «مشارالیه، حسبالمقرر نقشهها را برداشته، به نظر والا رسانید و مطبوع افتاد.»
در زورآباد نیز آنطور که منشی والی نوشته، ابتدا هیئتی مأمور رسیدگی به احوال ترکمانان سالور شدهاند که در محل خرابههای شهر پیشین زورآباد سکونت داشتهاند. در این هیئت هم زینالعابدین میرزا حضور داشته که مقرر شده است به «قلعه زورآباد روند و ملاحظه خرابی آن را نموده و خرج آبادی آن را برآورد کرده، نقشه درستی کشیده به نظر والا برسانند.»
پس از گزارش مزبور بوده که والی خراسان خود زینالعابدین میرزا را موظف و مأمور کرده است تا «نقشه ارگی که دارای ۱۰ برج و دو دروازه و یک باستیان مشرف به شهر و عمارت حاکمنشین و سربازخانه و قورخانه و آبانبار و مسجد و حمام و خیابانها و باغچهها باشد، فراهم آورد. وی نقشه مزبور را تهیه و تقدیم حضور والی کرد که این طرح پسندیده خاطر والا گردید و امر به احداث آن شد.»
ارگ مزبور اکنون در مجاورت شهر صالحآباد و با نام شهر خرابه زورآباد باقی و برجاست که شعور سیاسی و قوه ادراک نظامی زینالعابدین مزبور را هم مینمایاند.
سرشماری زینالعابدین میرزا باوجود اهمیت و دقت، تا سال ۱۳۸۲ خورشیدی و تصحیحی که مهدی سیدی، محقق و نویسنده مشهدی، از آن منتشر کرد، تقریبا ناشناخته باقی ماند. تنها یک نسخه خطی از نتایج این سرشماری با نام «نفوس ارض اقدس» در ۱۱۴ صفحه با تذهیب و تزیینات فراوان در کتابخانه مجلس شورای اسلامی نگهداری میشود.
آنطور که سیدی، مصحح کتاب «نفوس ارض اقدس»، نوشته است: بلافاصله پس از سفر رکنالدوله به سرخس و زورآباد، ناصرالدینشاه دومیـن سـفـر خـود بـه خراسان را آغاز کرده و در سال ۱۳۰۰ قمری به مشهد رسیده است. صنیعالدوله نیز در همین سفر با همراهیکردن شاه گروهی را گماشته تا تاریخ و جغرافیای تاریخی شهر مشهد را تدوین کنند که حاصل آن با نام «مطلعالشمس» مشهورترین و معتبرترین کتاب درباره شهر مشهد است.
نکته جالبتوجه آن است که زینالعابدین میرزا، آمارنامهاش را پیش از صنیعالدوله نوشته ولی حاصل کار را از نظر او دور نگاه داشته است؛ دلیل این مدعا آن است که نویسنده مطلعالشمس بهطور دقیق نتوانسته است خبری از جمعیت مشهد ارائه دهد و تنها با «تخمین» جمعیت شهر را «زیاده از ۵۰ هزار نفر» نوشته است.
بدین علت گمان میرود که زینالعابدین میرزا به عمد و در رقابت با هممدرسهدارالفنونی خود که عموما حاصل کار دیگران را به نام خویش در میآورده است، نتیجه آمارگیری چهار سال پیش خود از مشهد را در دسترس صنیعالدوله قرار نداده است. بههرروی کار شیرینی که زینالعابدین میرزای فرهیخته درباره مشهد انجام داده، اولین آمارگیری دقیق از شهری است که دیگران بارها آرزوی آن را داشته، اما در حسرتش ماندهاند.
زینالعابدین میرزای قاجار از اواخر سال ۱۲۹۵ قمری تا اوایل ۱۲۹۶ قمری (سه ماه) با مراجعه به خانه به خانه مشهد، اطلاعات دقیق نفوس را ثبت کرده که شامل نام صاحبخانه، تعداد ساکنان به تفکیک مرد، زن، پیر، جوان، پسر، دختر و شیرخوار است.
در این آمارگیری، علاوه بر جمعیت، اطلاعاتی نیز درباره تعداد مساجد، مدارس، کاروانسراها، تکیهها و آبانبارهای شهر ارائه شده است. این سرشماری شامل شش محله اصلی مشهد بود: نوغان، سرشور، عیدگاه، سراب، پایینخیابان و بالاخیابان. براساس سرشماری او جمعیت کل مشهد ۵۷هزارو۲۸۷ نفر و تعداد خانهها ۷هزارو۶۶۷ باب ثبت شده است.
مردم همچنین به سه گروه اقتصادی «متمول»، «متوسط» و «فقیر» تقسیم شدهاند که اکثریتشان در گروه متوسط و پیشهوران (صانعین) قرار دارند؛ همچنین از نظر وابستگی به دستگاه حکومتی، جمعیت به «نوکر دولت و آستانه»، «رعایا» و «صانعین» تقسیم شده است که صانعین بیشترین جمعیت را دارند. از نظر مشاغل هم عمده مشهدیها در دسته پیشهوران و کشاورزان قرار گرفتهاند.
نخستین قانون رسمی سرشماری در ایران در سال ۱۳۰۷ خورشیدی تصویب شد. در این سال، با تصویب «قانون سجل احوال»، دولت موظف شد هر ۱۰ سال یک بار سرشماری عمومی انجام دهد، اما نخستین سرشماری رسمی بر اساس این قانون، در سال ۱۳۱۸ خورشیدی آغاز شد. این سرشماری ابتدا بهصورت آزمایشی در شهر کاشان اجرا شد، سپس در سایر شهرها گسترش یافت.
در این روز، مردم ملزم بودند در خانه بمانند و مأموران سرشماری اطلاعات را جمعآوری کردند. اولین سرشماری سراسری و مدرن ایران در دوره پهلوی دوم بود که از ۱۰ تا ۲۵ آبان ۱۳۳۵ در سراسر کشور انجام شد. این سرشماری با مشارکت بیش از ۲۶ هزار مأمور سرشماری و سرپرست، جمعیت کل ایران را حدود ۱۸میلیونو۹۵۴هزار نفر ثبت کرد.
این سرشماری تفکیکهای دقیقتری از جمعیت شهری و روستایی، جنسیت و تراکم جمعیت ارائه داد و مبنای برنامهریزیهای توسعهای قرار گرفت. پس از آن، سرشماریها بهصورت منظم هر ۱۰ سال یک بار برگزار شدند تا اینکه از سال ۱۳۸۶ خورشیدی دوره سرشماریها به پنج سال کاهش یافت و سازمان آمار ایران با استفاده از فناوریهای نوین، این فرایند را بهبود بخشید.
محله نوغان
ویژگی: قدیمیترین محله، محل سکونت سادات، علما و خادمان حرم؛ خانههای وقفی و اجارهای فراوان؛ جمعیت متشکل از طبقات متوسط و متمول.
محله سراب
ویژگی: محل سکونت اعیان، سادات، طبیبان و اهل فرهنگ؛ باغها و خانههای وقفی متعدد؛ درصد اغنیا بالا و فقرا کم.
محله سرشور
ویژگی: جمعیت متنوع؛ محل استقرار مشاغل خدماتی و صنایع کوچک؛ ترکیب اجتماعی متوسط؛ دارای خانههای وقفی و مساجد متعدد.
عیدگاه
ویژگی: مرکز اصلی یهودیان مشهد (۱۱۱ خانواده یهودی) و محل زندگی ثروتمندان؛ بیشترین تعداد ثروتمند و کمترین فقیر؛ دارای واحدهای تجاری پررونق.
محله پایینخیابان
ویژگی: پرجمعیتترین و فقیرنشینترین محله؛ بیشترین تعداد خانه و کمترین فضای سبز؛ عمده ساکنان کشاورز و کارگر.
محله بالاخیابان
ویژگی:جمعیت متوسط با ترکیب طبقاتی متنوع؛ وجود باغها و قناتهای فراوان؛ برخی خانهها و باغات بزرگ؛ ترکیب اجتماعی متنوع.
برگرفته از:
کتاب نفوس ارض اقدس «نوشته زینالعابدین میرزای قاجار با تصحیح و اضافات مهدی سیدی
* این گزارش سهشنبه ۳۰ اردیبهشتماه ۱۴۰۴ در شماره ۴۴۹۴ روزنامه شهرآرا صفحه تاریخ و هویت چاپ شده است.