۵ اردیبهشت ۱۳۱۹ خورشیدی روزی است که مردم ایران توانستند با باز کردن پیچ رادیو، شنونده صداهای ماندگار بسیاری باشند. صداهایی که حالا ۷۴ سال است بخشی از خاطرات همه ما را شیرین کرده است.
اسناد تاریخی میگویند، رادیو پس از ورود به ایران، ۹ سال طول کشیده تا به شهر امامرضا (ع) راه یابد. روزنامه آفتابشرق و دیگر جراید استان در ۱۳ دی ۱۳۲۸ خبر افتتاح رادیوی مشهد را منعکس میکنند؛ البته آن جعبه صدا، راه دورودرازی را باید میپیمود تا به نقطه اتکاپذیر برسد.
حدود هشتاد سال پیش اوضاع مشهد آنقدر بههمریخته بود که روسها میتوانستند هرکاری که دلشان میخواهد، انجام بدهند. آنها حتی پیش از اینکه مشهد صاحب وسیله ارتباطجمعی شود، بروبیایی داشتند و رادیو تأسیس میکردند. ارتش سرخ در سالهای اشغال مشهد برنامههایی را از ساعت ۱۲ تا ۱۴ از این رادیو مخابره میکرد که کسی از محتوای آن خبری ندارد.
در اسناد بهجامانده درباره رادیو روسها آمده است که آنها در سال ۱۳۲۳ خورشیدی از مدیر کارخانه برق مشهد میخواهند روزی دو ساعت نیروی برق موردنیاز این دستگاه را تأمین کنند، با این حال روسها در تاریخ ۱۲ اسفند ۱۳۲۴ از مشهد خارج میشوند و کار تنها ایستگاه رادیویی مشهد که البته در تصرف روسها بوده، همینجا به پایان میرسد.
چهار سال بعد، لشکر خراسان با خرید و نصب یک دستگاه فرستنده رادیویی، اتفاق تازهای را برای مشهد رقم میزند و رادیولشکر ۱۹ شهریور ۱۳۲۸ افتتاح میشود. این رادیو روی موج کوتاه و به مدت یک ساعت (حوالی ساعت ۸ شب) صداهایی را پخش میکند که در شب اول، شامل نطق افتتاحیه سرتیپ حسین میهن، سنتورنوازی عباس فرامرز، اخبار منطقه لشکرو... بوده است.
در شبهای دیگر تلاوت قرآن هم در ابتدا و انتهای برنامه جامیگیرد. عباس فرامرز که نخستین موسیقی را در رادیومشهد نواخته است، در خاطراتش میگوید: «زمانی که رادیو در مهمانسرای ارتش بود، نظامیها رفتوآمد میکردند و شلوغ بود. موقع اجرای برنامه یکهو کسی وارد میشد و میگفت دست نگه دارید، جناب سرهنگ میخواهد آواز بخواند. ما برنامه را قطع میکردیم و بعد او میآمد و نمیتوانست آواز بخواند.»
این یعنی در این دوره افزونبر نبود تجهیزات و امکانات، باید شلختگی و بینظمی را هم به ویژگیهای رادیو که بهصورت ابتدایی اداره میشد، افزود.
البته هر تصوری که از یک ایستگاه رادیویی دارید، با توصیف رادیومشهد درهم میریزد. خبری از استودیوهای تروتمیز و میکروفونهای مجهز نبود. همه امکانات این رادیو یک اتاق بود که دیوارهای آن را با پتوهای سربازی پوشانده بودند تا از طنین صدا پیشگیری کنند. در این اتاق پتوپیچشده یک میکروفون و یک ضبط صوت قرار داشت.
روزنامه آفتابشرق و دیگر جراید استان ۱۳ دی ۱۳۲۸ شرح کاملی درباره افتتاح این رادیو آوردهاند که خلاصه آن چنین است: «استاندار خراسان در افتتاحیه رادیو حاضر شد. مجلس باشکوهی در ساعت۳ و نیم روز ۱۲ دی آن سال در باشگاه لشکر خراسان برگزار شد و رادیومشهد ساعت ۱۶ با اعلام رسمی آغاز به کار کرد.»
همچنین در این جشن، پیام شاهرخ، رئیس ادارهکل انتشارات و تبلیغات آن زمان، بهصورت ضبطشده از رادیو، پخش شده است که میگوید: «هممیهنان عزیز خراسان! در این موقع که اداره انتشارات و تبلیغات استان نهم تأسیس میشود، با کمک ارتش میتوانیم رادیومشهد را بهکار اندازیم.. پرواضح است که هر دستگاهی در مراحل اولیه خود نمیتواند کامل باشد، ولی اطمینان داشته باشید که آنچه از قوه ما ساخته است، برای تکمیل اداره تبلیغات استان نهم به عمل خواهد آمد.»
عبدالحسین آموزگار (مدیرمسئول روزنامه آفتابشرق در آن زمان) هم که نخستین رئیس اداره انتشاراتوتبلیغات خراسان بوده است، در پایان مراسم توضیح میدهد: «با مساعدت و همکاری ارتش و اولیای محترم لشکر خراسان و سعی سازمان انتشاراتوتبلیغات استان نهم، مردم میتوانند همهروزه از ساعت ۱۶ تا ۱۸ روی موج کوتاه ۵/۳۶ متر، برابر ۸ هزارو ۲۰۰ کیلوسیل در ثانیه از برنامههای رادیومشهد استفاده کنند.»
البته آن ایرادهایی که شاهرخ در افتتاحیه از آن صحبت میکند، خیلی زود خودش را نشان میدهد و فقط چند ماه کافی است تا صدای رسانههای مکتوب در باب ناکارآمدی رادیو بلند شود؛ سوم اسفند، آموزگار نخستین تذکر را از رئیس ادارهکل انتشارات و تبلیغات بهخاطر نواقص دستگاه فرستنده و تشکیلات اداری این استان دریافت میکند. معلوم میشود مشهد برای پوشش بهتر برنامهها به یک فرستنده قوی نیاز دارد که باید از تهران درخواست کنند.
آموزگار نیز قول تکمیل وسایل و رفع نواقص را میدهد. طبق گزارش روزنامه خراسان، او در ۱۹ شهریور ۱۳۲۹ به تهران میرود تا تلاش کند اوضاع رادیومشهد را بهبود ببخشد؛ البته از رادیویی که با وسایل عاریهای رادیولشکر شروع به کار کرده بود و بودجه درستوحسابی نداشت، نباید انتظار زیادی هم میداشت.
در این تاریخ، روزنامه خراسان در حمایت از آموزگار مینویسد: «حدود هشت ماه از افتتاح رادیومشهد میگذرد. یک دستگاه ناقص رادیو، بدون بودجه وسیله کامل پخش صدا در مشهد تأسیس یافته است و تاکنون بر اثر پشتکار و جدیت ایشان برنامه اجرا نموده است.»
اوضاع این موج رادیویی، خوب پیش نمیرود، تاجاییکه هفده ماه بعد کار به تعطیلی میکشد و خرداد ۱۳۳۰ همزمان با ماه مبارک رمضان درحالیکه همه منتظر بودند برنامه مناسبی در این ماه پخش شود، صدا در سکوت فرو میرود.
محمدجواد غفوریان که در دهه ۳۰ با این سازمان همکاری میکرده، درباره آن دوران، نابسامانی رادیو و ناچیزبودن دستمزدهامیگوید: «رادیومشهد هفت یا هشت نفر کارمند رسمی داشت و هنرمندانی مانند آقایان منتظمی (نوازنده تار)، فرامرز (نوازنده سنتور)، رضا درمان، دلشادی، آلداوود، صنعتی و من بهصورت قراردادی با آن همکاری داشتیم. حقوق من برای هر سه جلسه آوازخوانی ۱۰ تومان بود.»
در این برش زمانی، تبلیغات به کمک اوضاع بد رادیومشهد میآید؛ در نخستین روز دومین ماه بهار، اولین آگهی تبلیغاتی در رادیو پخش میشود تا هزینههای آن را تأمین کند. بالاخره روزهای خوش رادیو فرامیرسد. فرستنده رادیومشهد به کوچه هتلپارس (ساختمان شهربانی سابق) منتقل میشود و قدرت فرستنده آن به هشتصد وات افزایش مییابد.
آموزگار به رادیومشهد بازمیگردد و تا سال ۳۵ در این سمت باقی میماند. ساختمان رادیو به یک ساختمان اجارهای حدفاصل چهارراهلشکر و میدان دوچرخه منتقل میشود.
طبق گزارش جراید آن زمان، پایان مهرماه کادر دفتری انتشارات و رادیوخراسان به محل جدید واقع در خیابان سیمتری چهارراهلشکر مقابل کارخانه آرد، منتقل و قرار میشود تا تکمیل ساختمان دو دستگاه استودیو، برنامه رادیو در محل سابق اجرا شود.
مدتی بعد مدیریت رادیو مشهد به امیر جاهدی سپرده میشود. او اتفاقات جالبی را برای رادیو و شهر رقم میزند. جاهدی به افزایش مخاطبان فکر میکرد؛ به همین دلیل در میدانهای شهر بلندگوهای بزرگ قوی نصب میکند تا افزونبر برنامههای روزانه رادیومشهد، برنامه صبح و ظهر رادیوتهران نیز با بلندگو در شهر پخش شود.
نخستین بلندگو در پشتبام ساختمان اداره انتشارات و رادیو نصب میشود. میدان شاه (میدان شهدا)، دروازهقوچان (میدان توحید)، میدان هنرستان، سوم اسفند (دهدی) و چهارطبقه (مدرس) نیز گزینههای بعدی برای نصب بلندگو و پخش برنامههای رادیو هستند. شاید همین اتفاق است که باعث میشود مردم بیشتر رادیو را بشناسند.
در میدانهای شهر، برنامههای رادیو که آن زمان برای مردم نوظهور و جالب است، توجه هر شنوندهای را جلب میکند. این ایجاد علاقه سبب میشود تا در مهر سال ۱۳۳۶ نخستین برنامه صبح رادیو پخش شود و از آن تاریخ، برنامههای رادیو در دو نوبت صبح و عصر به اجرا درآید.
برنامههای رادیو روزبهروز بیشتر میشود و رفتوآمد به استودیوی آن برای ضبط و پخش برنامههای جدید هر روز افزایش مییابد. این اتفاقات باعث میشود ساختمان اجارهای نتواند جواب کار رادیو را بدهد تا کارکنان، ناگزیر به ساختمان تازهای کوچ کنند.
وزارت اطلاعاتوانتشارات وقت، یک ساختمان دوطبقه در کوچه پشت ساختمان استانداری خراسان میسازد که در طبقه اول، تشکیلات اداری و در طبقه دوم آن استودیوها قرار دارد که آرشیو نوارهای برنامه نیز در آنجا نگهداری میشود. تا سال ۴۷ خورشیدی آن ساختمان دو استودیو دارد که برنامههای رادیویی در آن ساخته و پس از آن، یک اتاق دیگر اضافه میشود و قدرت فرستنده آن نیز به ۱۰ کیلو وات افزایش مییابد که آن را در باغ بیسیم نصب میکنند.
سال ۴۷، سال اوج رادیو در مشهد است، آنچنان که روزی یازده ساعت برنامه در رادیو، تولید و از ساعت ۶ بامداد تا ساعت ۲۴ پخش میشود.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، فرستنده ۱۰۰ کیلوواتی صدای جمهوری اسلامی ایران در مشهد، موسوم به فرستنده شهید هاشمینژاد در سال ۱۳۶۰ و بهدنبال آن فرستندههای بجنورد و طبس به قدرت ۱۰ کیلووات آغاز به کار میکنند و در ادامه فرستندههای سبزوار، نهبندان و فردوس و کاشمر به مجموعه فرستندههای رادیویی خراسان اضافه میشوند که درنتیجه تقریبا تمام خراسان بزرگ زیرپوشش رادیویی موج متوسط قرار میگیرد.
در دوم اردیبهشت ۱۳۷۵ مصادف با عید سعید قربان، «شبکه استانی صدای خراسان» راهاندازی و کودک نوپای رادیومشهد چنان بزرگ میشود که همه خراسان بزرگ را زیر سایه امواج خودش قرار میدهد.