کد خبر: ۱۱۹۹۹
۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۱:۰۰
خبرنگار کوچک محله پنجتن از تجربه‌های شیرینش می‌گوید

خبرنگار کوچک محله پنجتن از تجربه‌های شیرینش می‌گوید

عارفه عزتی از زمانی‌که خبرنگاران تلویزیونی را تماشا می‌کرد، به این حرفه علاقه‌مند شد. او حالا یک‌سالی می‌شود که عضو خبرگزاری دانش‌آموزی پاناست و به قول خودش تجربه‌هایی هیجان‌انگیز در کارنامه‌اش ثبت کرده است.

برای برخی آدم‌ها، جرقه علاقه‌شان به یک شغل از همان سال‌های ابتدایی زندگی زده می‌شود. عارفه عزتی، کودک ده‌ساله محله پنجتن از زمانی‌که خبرنگاران تلویزیونی را تماشا می‌کرد، به این حرفه علاقه‌مند شد.

او حالا یک‌سالی می‌شود که عضو خبرگزاری دانش‌آموزی پاناست و به قول خودش تجربه‌هایی هیجان‌انگیز در کارنامه‌اش ثبت کرده است؛ از مصاحبه با مدیر مدرسه که شاید هم‌کلام شدن با او برای بسیاری از دانش‌آموزان دشوار باشد تا گزارشگری در مراسم افطاری مسجد محله‌شان.

 

- چگونه با خبرگزاری پانا آشنا و از چه زمانی با آن همکاری می‌کنی؟

حدود یک‌سال پیش بود که یک پوستر در اداره آموزش‌وپرورش دیدم و متوجه شدم می‌توانم به این خبرگزاری بپیوندم. همان موقع تصمیم گرفتم که ثبت نام کنم. خبرنگاران را قبلا در تلویزیون دیده بودم و خیلی به کارشان علاقه داشتم.

- اولین کاری که بعد از عضویت در خبرگزاری انجام دادی، چه بود؟

شرکت در کلاس‌های آموزشی اولیه. چند جلسه کلاس در مناطق مختلف مثل کلاهدوز و توس برگزار شد و با اینکه راه دور بود، با پدر و مادرم به آنجا می‌رفتم. کلاس‌ها را با اتوبوس یا موتور پدرم می‌رفتیم. آن کلاس‌ها کمک کرد تا با اصول اولیه خبرنگاری آشنا شوم.

- اولین تجربه خبرنگاری‌ات چه بود؟

گزارش پروژه «آغاز مهر» مدرسه بود که با مدیر مصاحبه کردم. برایم خیلی هیجان‌انگیز بود، چون احساس می‌کردم شبیه گزارشگر‌های تلویزیون شده‌ام.

- تجربه تهیه گزارش در فضای عمومی مثلا خیابان را هم داشته‌ای؟

یکی از تجربه‌های مهم من، تهیه گزارش از حضور یک پزشک برای ویزیت رایگان در مسجد بود. البته نتوانستم آن را در جایی منتشر کنم. در مدرسه هم بار‌ها با دانش‌آموزان و مدیران مصاحبه کرده‌ام.

- در کجا فعالیت فرهنگی داشته‌ای؟

بیشتر در مسجد فاطمه‌الزهرا (س) در خیابان پنجتن۴۷. در ماه رمضان گذشته، در افطاری‌های ساده که برگزار می‌شد، گزارش‌های مختلفی تهیه کردم. تقریبا هرشب گزارش تهیه کردم و آنها را برای کانال شهرآرامحله فرستادم و آنجا با نام خودم منتشر شد.

- خانواده‌ات چه نقشی در مسیر خبرنگا‌رشدنت داشته‌اند؟

پدر و مادرم همیشه همراهم بودند. در مسیر کلاس‌ها به آنها می‌گفتم خدا کند قبول شوم و در پاسخ همیشه به من امیدواری می‌دادند. در خانه هم تشویقم می‌کردند. حتی فامیل هم وقتی من را می‌دیدند، با احترام و افتخار می‌گفتند «خانم خبرنگار!».

- تا قبل از ورود به پانا تصورت از خبرنگاری چه بود و چه تفاوتی با واقعیت داشت؟

سختی‌هایی دارد، ولی وقتی علاقه داشته باشی، همه‌چیز آسان‌تر می‌شود. متوجه شدم بیشتر از آنچه فکر می‌کردم، این کار را دوست دارم. حالا هم به چیزی رسیده‌ام که علاقه داشتم.

- به نظر خودت خبرنگار موفق چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد؟

اول از همه علاقه و بعد اعتمادبه‌نفس. اگر این دو مورد را داشته باشد، با تلاش می‌تواند به آرزوهایش برسد.

- دوست داری در آینده چه جایگاهی در دنیای رسانه داشته باشی؟

دلم می‌خواهد در آینده خبرنگار صداوسیما شوم و بتوانم در رسانه ملی فعالیت کنم. هدفم این است که این مسیر را تا بزرگ‌سالی ادامه بدهم و به موفقیت‌های بیشتر برسم.

 

* این گزارش یکشنبه ۱۴ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۴ در شماره ۶۱۳ شهرآرامحله منطقه ۳ و ۴ چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44