
در دل محله پرجمعیت حسینآباد، جایی که زندگی جنبوجوش بیشتری دارد، تنها یک مرکز فرهنگی ویژه بانوان وجود دارد؛ کانون فرهنگی عترت. اینجا، جایی برای یادگیری، همدلی و ساختن آیندهای روشنتر است.
مدیریت این کانون را فاطمه پرورش برعهده دارد و با همراهی پانصد عضو ثبتنامی فعال، چراغ فعالیتهای فرهنگی، تربیتی و اجتماعی را در محله روشن نگه داشته است. در مسجد پنجتن آلعبا (ع)، نهتنها مراسم مذهبی و جشن برگزار میشود، بلکه زنان و دختران محله در کلاسهای کانون، فرصتی برای رشد، آموزش و مشارکت در امور عامالمنفعه پیدا میکنند.
اینجا فقط یک کانون نیست؛ یک نقطه امید است، تلاشی برای بهترشدن، برای محلهای که باوجود جمعیت زیاد، تنها همین یک فضا را برای بانوان دارد. اما این محدودیت، انگیزهای شده است تا فعالیتهای کانون گستردهتر و اثرگذارتر از همیشه باشد.
اعضای کانون، با اشتیاق در برنامهها شرکت میکنند. آنها اینجا را نهتنها بهعنوان یک مرکز فرهنگی، بلکه بهعنوان خانهای دوم میبینند؛ جایی که میتوانند استعدادهای خود را کشف کنند، مهارتهای جدید بیاموزند و درکنار همدلی و حمایت دیگران، به خودباوری برسند.
این اشتیاق و مشارکت فعال اعضا، تأثیرات مثبتی بر فضای محله گذاشته است. زنان و دختران حسینآباد، با حضور در کانون، نهتنها به توانمندسازی فردی دست یافتهاند، بلکه در بهبود فضای اجتماعی محله نیز نقشآفرینی کردهاند.
علی اسماعیلپور، همسر خانم پرورش، از چهرههای فعال و مؤثر در محله خود است. او علاوهبر برگزاری کلاسهای روخوانی قرآن برای نوجوانان در کانون عترت، بهعنوان دبیر قرارگاه جهادی شهیداسماعیلپور نیز فعالیت میکند.
این قرارگاه با همکاری تشکلهای مردمی منطقه، سالهاست که در عرصههای مختلف اجتماعی و فرهنگی حضور پررنگی دارد. پیش از این، برنامههایی مانند برگزاری یادوارههای شهدا را سازماندهی میکرد، اما از زمان شیوع کرونا، بیشتر تمرکز خود را بر فعالیتهای اقتصادی و معیشتی معطوف کرده است. ازجمله این فعالیتها میتوان به توزیع بستههای معیشتی، تهیه جهیزیه برای نوعروسان و کمک به نیازمندان اشاره کرد.
علی اسماعیلپور بر این باور است که فعالیتهای جهادی و فرهنگی باید همسو و همجهت پیش بروند تا محله به پیشرفت و تعالی برسد. او تلاش میکند با ایجاد هماهنگی بین کانون عترت و قرارگاه جهادی، گامهای مؤثری درجهت بهبود شرایط اجتماعی و فرهنگی محله بردارد.
علی رغم داشتن چهارفرزند قدونیمقد و مشغلههای زندگی، فاطمه پرورش، هرروزش را وقف کانون فرهنگی عترت میکند. او بهنوعی کلیددار مسجد پنجتنآلعبا (ع) شده است. هفتسال از زمانیکه مدیریت کانون را به عهده گرفته است، میگذرد و در این مدت ثابت کرده است که تواناییهایش در خدمت جامعهای است که برای پیشرفت و تعالی به تلاشهای او نیاز دارد.
فاطمه پرورش مدرک کارشناسیارشد آموزش ابتدایی دارد، اما علاقهمندشدنش به کار فرهنگی به سالها پیش برمیگردد. پانزدهسال قبل، او در محله حسینآباد بهعنوان مربی مهد قرآن فعالیت میکرد. مدتی هم در شهرستان تایباد همراه همسرش، مؤسسهای قرآنی برای بچهها راهاندازی کرد.
پساز بازگشت به مشهد، فاطمه خانم جذب کانون بانوان عترت شد؛ کانونی که در سال۱۳۷۵ توسط دو خواهر، زهرا و مرضیه شیرین، تأسیس شده بود. اما باگذشت زمان، این دو خواهر از کانون جدا شدند و هفتسال پیش، فاطمه پرورش، مسئولیت امور آن را برعهده گرفت.
کمی گفتوگو با دیگر اعضای کانون کافی است تا بفهمیم که او نهتنها نقش یک مدیر، بلکه یک مادر مهربان برای اعضای کانون را داشته است؛ بانویی که با شور و اشتیاق خود، نهتنها فضای کانون، بلکه دلهای بسیاری را روشن کرده است.
اینها چیزهایی است که فاطمه پرورش همان ابتدا، پیش از آنکه از کانون بگوید، با ما در میان میگذارد. بعد، کلید را میچرخاند و در مسجد کوچک محله را باز میکند. قرار است از نزدیک ببینیم که اینجا چه میگذرد.
در طبقه دوم مسجد، در اتاقی کوچک، کلاس مهد قرآن درحال برگزاری است. این مهد از سال۱۳۹۷ راه افتاده و حالا چهل کودک از محله در آن ثبتنام کردهاند. متقاضیان بیشترند، اما فضای کافی برای پذیرششان وجود ندارد.
سمیه خسرویفر، مربی پیشدبستانی و مربی حفظ قرآن کودکان که سه سال است در اینجا فعالیت میکند، با اشتیاق درباره کارشان توضیح میدهد: اینجا بچهها طی دو ساعت، ریاضی، قرآن، ورزش و نقاشی یاد میگیرند تا برای مدرسه آماده شوند.
برای مهد تبلیغ نکردهاند، فقط در جلسات فرهنگی و مذهبی آن را معرفی کردهاند، اما هرسال استقبال عالی است. مادرها هزینه کمتری میپردازند و کودکانشان در فضایی شاد و سازنده، کنار همسالانشان، مهارتهای پیش از مدرسه را میآموزند. آنها فقط برای کودکان برنامه ندارند؛ جامعه هدفشان گستردهتر است و نوجوانان را هم شامل میشود.
دو سالی میشود که «پاتوق دختران» در کانون راه افتاده است و حالا دختران نُه تا هفدهساله محله را دور هم جمع میکند. برنامههای متنوعی برایشان در نظر گرفتهاند؛ از کلاسهای هنری مثل گلدوزی، بافتنی و کیکپزی گرفته تا دورههای طراحی چهره و سیاهقلم که این روزها از محبوبترین کلاسهای کانون بین دخترهاست.
مهد قرآن از سال۱۳۹۷ راه افتاده و چهل کودک از محله در آن ثبتنام کردهاند
اما فعالیتهای دختران اینجا فقط به کلاسهای هنری ختم نمیشود. آنها نقش پررنگی در برگزاری جشنها و مراسم مذهبی هم دارند. عطیه خسرو فروز، متولد ۱۳۷۰، یکی از فعالان قدیمی مسجد است که خودش سالها پیش در همین برنامهها شرکت میکرده است.
حالا در بخش پشتیبانی کمک میکند تا کارها به بهترین شکل پیش برود. از جشن نیمه شعبان مثال میزند؛ دخترهای کانون با همکاری جشن را برگزار کردهاند. دم در مسجد ایستگاه صلواتی زدهاند، چای و شیرینی پخش کردهاند و داخل مسجد، مسابقه و بازی راه انداختهاند.
پرورش درباره این فعالیتها میگوید: دخترها اینجا مهارتشان را تقویت میکنند و کار گروهی را یاد میگیرند.
در گوشه دیگر مسجد، گروهی از بانوان گرد سخنران جمع شدهاند و بادقت به صحبتهایش گوش میدهند. هرازگاهی یکی از آنها سؤالی میپرسد و گفتوگویی شکل میگیرد. این جلسات هفتگی، یکی از برنامههای ثابت کانون عترت است و مادران محله از متقاضیان جدی آن هستند.
برای بانوان، کلاسهای متعددی درنظر گرفته شده است؛ جلسات جزءخوانی قرآن، تفسیر صحیفه سجادیه و نهجالبلاغه از برنامههای ثابت کانون است. اما یکی از محبوبترین دورهها، کلاسهای «ترنم زندگی» است که در آن درباره تربیت فرزند، همسرداری و مهارتهای کنترل هیجان صحبت میشود.
گروهی دیگر از بانوان، با هم گروهی مستقل تشکیل دادهاند که آن را «گروه مواسات» مینامند. اینجا مادران باردار و دارای چندفرزند، تجربیاتشان را به اشتراک میگذارند؛ از چالشهایشان میگویند و از هم یاد میگیرند. اما برنامههای بانوان تنها به جلسات آموزشی محدود نمیشود؛ آنها هر ماه با هم به اردوهای تفریحی مثل پارک و استخر هم میروند.
با همه اینها، فاطمه یک جای خالی در کانون را حس میکند؛ نبود برنامهای برای پسران نوجوان. میگوید: فضای مسجد کوچک است و همین حالا برای اعضای خودمان هم جای کافی نداریم. اما مادرها همیشه از نبود کلاس و محیط فرهنگی مناسب برای پسرهایشان گلایه دارند.
مرضیه صالحی، متولد ۱۳۶۵
تقریبا یک سال است که در کلاسهای ترنم زندگی شرکت میکنم و تأثیر آن را در زندگیام احساس میکنم. این کلاسها به موضوعاتی مانند خودآگاهی، روابط زناشویی و فرزندپروری میپردازند و ما خانمها میتوانیم سؤالاتمان را مطرح کنیم و تجربیات خود را به اشتراک بگذاریم. ازآنجاکه فرزند نوجوان دارم، کلاسهای فرزندپروری برایم بسیار مفید بود. تازه متوجه شدم که چطور احساسات و هیجانات فرزندم را درک کنم.
دیگر خانمهای محله هم از این جلسات راضی بودند. این کلاسها باعث شد بیشتر یکدیگر را ببینیم، با هم صمیمیتر شویم و حس همدلی در محلهمان تقویت شود.
فاطمه ایرانمنش، متولد ۱۳۶۹
فرزند اولم در مهد قرآن مسجد بزرگ شد و حالا فرزند دومم هم در کلاسهای آن شرکت میکند. اینجا فضایی شاد و آرام برای بچهها فراهم کردهاند. البته فضا کوچک است و امکانات کافی برای بازی و آموزش وجود ندارد، اما مربیها با برخورد صمیمی و مهارتشان این کمبودها را جبران میکنند.
آنها به بهترین شکل با کودکان تعامل دارند و حین بازی به آنها آموزش میدهند. دلیل اشتیاق دخترم برای حضور در مهد، مربی مهربان و باتجربهای است که بهخوبی میداند چطور با بچهها ارتباط بگیرد و آنها را به یادگیری علاقهمند کند.
حمیده کرامتی، متولد سال ۱۳۶۶
سه فرزند دارم و درانتظار فرزند چهارم هستم. با گروه مواسات، کانون عترت در دوران بارداری سومم آشنا شدم؛ گروهی که مخصوص مادران دارای چندفرزند و باردار است. اینجا مادرها تجربیاتشان را به اشتراک میگذارند، به هم کمک میکنند و با هم دوست میشوند.
برنامههای بانوان تنها به جلسات آموزشی محدود نمیشود؛ آنها هر ماه با هم به اردوهای تفریحی میروند
برای من این گروه نجاتبخش بود. همین که در روزهای سخت بارداری، دوستانت احوالت را بپرسند و به دیدنت بیایند، ارزشمند است. چندفرزندی سختیهای خودش را دارد، اما وقتی با مادرانی شبیه خودت صحبت میکنی، میفهمی تنها نیستی و میتوانی از تجربیات آنها استفاده کنی.
کوثر جامی، متولد ۱۳۸۹
تابستان سال گذشته در اعتکاف علمی کانون شرکت کردم و همانجا با دختران کانون عترت آشنا شدم. دوستان زیادی پیدا کردم و عضو پاتوق دختران کانون شدم. رفتوآمدم به مسجد بیشتر شد و در کلاسهای کانون شرکت کردم. اینجا در فضایی شاد با هم صحبت میکنیم، تعامل داریم و آموزش میبینیم.
احکام و آموزههای دینی را یاد میگیریم، در کلاسهای هنری شرکت میکنیم و.... در این محله فضای تفریحی چندانی وجود ندارد، اما این پاتوق، فرصتی برای دوستی، یادگیری و سرگرمی است که خیلی کمککننده بوده است.
* این گزارش دوشنبه ۱۳ اسفندماه ۱۴۰۳ در شماره ۶۱۴ شهرآرامحله منطقه ۵ و ۶ چاپ شده است.