کمبود مدرسه مهمترین معضل روستای به شهر پیوسته «مشهد قلی» است. به سراغ هر کس میرویم، انگشت اشاره اش را به سمت مدرسه میگیرد و راهنمایی مان میکند که سراغ مدیر مدرسه برویم. میگویند او فقط مدیر مدرسه نیست، امین محله هم هست. پا به حیاط مدرسه میگذاریم و علیاکبر سیدی که به دلیل دغدغهها و کارراه اندازی هایش بیشتر نقش یک معتمد را در محل دارد، با روی گشاده به استقبالمان میآید.
مدرسه او ۳۰۰ دانش آموز را در ۲ شیفت صبح و بعدازظهر در خود جای داده است؛ بااین حال کم بودن تعداد کلاسهای درس، نگرانی تعداد زیادی از اهالی است که فرزندانشان از ثبت نام در این مدرسه بازماندهاند.
در حقیقت متناسب نبودن مدارس با تعداد دانش آموزان مهمترین معضل این روزهای محله مشهدقلی است که بسیاری از خانوادهها را سرگردان کرده است. آنها نگران فرزندانشان هستند که قرار است به مدرسه آن طرف جاده بروند که میگویند هم خیلی دور است و هم برخی دانش آموزان آنجا به بزهکاری کشیده شدهاند.
مادر یکی از دانش آموزان که در مدرسه حضور دارد، هنوز لب به صحبت باز نکرده، اشک هایش سرازیر میشود:۲ ماه است که کارم رفت و آمد به این مدرسه شده است تا پسرم همین جا ثبت نام شود. قرار بود دست کم یکی دو کلاس به این مدرسه اضافه شود، اما نیمه کاره باقی مانده است.
ما نزدیک این مدرسه هستیم، اما فرزندم باید به مدرسه آن طرف جاده برود که هم رفت و آمدش خطرناک است و هم بارها از بچهها شنیدهایم که برخی دانش آموزان آنجا ناس به مدرسه میآورند. به خدا با هزار بدبختی وکارگری برای تحصیل بچه هایمان هزینه میکنیم، از نان شبمان میزنیم تا شاید اینها به جایی برسند ورنج هایی را که ما از سر بی اطلاعی و بی سوادی کشیدهایم نکشند، اما متأسفانه انگار بعضی مدارس، دیگر از دست رفتهاند و نظارتی بر آنها نیست!
مدیر مدرسه ملاحظه میکند به راحتی کلمه ناس به کار نرود. او میگوید وجود برخی آسیبها را در محیطهای آموزشی نمیتوان انکار کرد؛ اگر دانش آموزی در اینجا ناس با خود بیاورد جای دیگر دانش آموزان ماده مخدر دیگری به مدرسه میبرند و این ربطی به مدارس کم برخوردار و حاشیه شهر ندارد بلکه موضوعی است که این روزها برخی مراکز آموزشی با آن دست به گریباناند.
سیدی ادامه میدهد: اینجا ۶ کلاس بیشتر نداریم و اگر خانوادهای همسایه دیوار به دیوار مدرسه هم باشد، از ثبت نام فرزندش معذوریم، زیرا دانش آموزان قبلی برای ثبت نام در اولویت هستند. این در حالی است که فوندانسیون یک طبقه دیگر بالای مدرسه آماده است و اگر ۶ کلاس به کلاسهای فعلی اضافه شود، مشکلات تا حد زیادی برطرف میشود.
یکی دیگر از ساکنان مشهدقلی نیز که به جمع ما پیوسته است به قدمت چهل ساله یکی از مدارس در خیابان علیزاده ۱۰، اشاره میکند که سطح آن ۶۰ تا ۷۰ سانتی متر از خیابان پایینتر است. «اگر بارندگیها منجر به سیل شود، خدا میداند چه اتفاقی برای دانش آموزان به ویژه دخترها میافتد!»
به گفته حسینی، فرسودگی مدارس و نداشتن فضای فیزیکی متناسب با جمعیت دانش آموزان یکی از چالشهای مهم این محله است، به طوری که از توس ۶۹تا توس ۸۱ تعداد مدارس برای دانشآموزان ابتدایی کم است.
«شهرداری کوچهها را آسفالت و جدول کشی نمیکند. از زمانی که یادمان میآید اهالی در گرد و غبار زندگی کردهاند. برای همین پیش پاافتادهترین نیازمان هم اینجا تبدیل به رؤیایی دست نیافتنی شده است!» اینها را ولی یکی از دانش آموزان بیان میکند تا به لزوم آسفالت محدوده بیرون مدرسه اشاره کند: با وجود نامه نگاریهای متعدد، حتی وعده آسفالت یک طرف فضای خاکی مدرسه را هم عملی نکردهاند و این در حالی است که با کوچکترین وزش بادی خاک همه جا را فرا میگیرد. حالا اگر بارندگی شود که دیگر قوز بالا قوز است!
بیرون از مدرسه زمین چمن کوچکی را نشانمان میدهند که فقط یک سرسره وسط آن، جا خوش کرده است. محمد و رضا که ۹ و ۱۰ ساله هستند، میگویند:بعد از سالها یک پارک برایمان احداث کردهاند که نه تاب دارد و نه آب خوری و نه سرویس بهداشتی!
بااین حال میگویند بعدازظهرها این محل خیلی شلوغ میشود و جای سوزن انداختن نیست. اما مرد میان سالی با ۳ فرزند همراهش نزدیکمان میآید و میگوید: از ساعت ۱۰ شب به بعد، حتی مردها جرئت ندارند از اینجا عبور کنند، چه برسد به زن و بچه هایمان! چندسال پیش به دادگستری هم شکایت کردیم که این زمینها را تعیین تکلیف کند، اما اتفاقی نیفتاد!
دورتادور این محل زمین خالی و رهاشده به چشم میخورد، اما بچههای محله حتی یک زمین ورزشی هم ندارند! این را محمد میگوید و ادامه میدهد: خودمان با بیل و کلنگ محدودهای را تا حدی هموار کردیم تا بعضی وقتها بتوانیم با دوستانمان فوتبال بازی کنیم، اما بچههای بزرگتر نمیگذارند اینجا بازی کنیم و به زور بیرونمان میکنند.
میگویند «سگ دعوا» هم اینجا سرگرمی مرسومی است که در نبود امکانات تفریحی و رفاهی در میان جوانها و نوجوانهای این محل جای خودش را باز کرده است. همچنان که یکی از نوجوانان محل میگوید: از سر بیکاری و نداشتن جایی برای تخلیه هیجانات، گاهی بعضی بچهها سگها را به جان هم میاندازند که حسابی درگیر میشوند و این تفر یحی برای گذراندن زمان میشود.
از سویی دانش آموزان با اینکه هیچ فضایی برای بازی و تفریح ندارند، اما درگیر دغدغه بزرگ تری به نام امنیت هستند. آنها نگران دیوارهای کوتاه مدرسه هستند که هر کسی به راحتی میتواند از آن بالا برود. همین طور سگهای ولگرد که تعدادشان هم کم نیست که برخی باغداران تولههای همین سگها را برای نگهبانی میبرند. گاهی هم دانش آموزان هنگام رفت و آمد به مدرسه نمیتوانند از حمله این سگها فرار کنند و برخی را سگها گاز میگیرند.
خانم جوانی که به سراغش میرویم به وسعت زمینهای رهاشده اطراف توس ۸۱ اشاره میکند تا معضل دیگری را نشانمان دهد: معتادان و کارتن خوابها با درست کردن بیغوله هایی، فضای امنی برای انواع خلاف کاریهای خود یافتهاند.
همین چند روز پیش بود تعدادی از اینها با چوب و شیشه به جان هم افتادند و طبق معمول پلیس زمانی رسید که دیگر کار از کار گذشته بود. اگر یک اتاقک کلانتری اینجا میزدند، خیلی خوب بود. دستکم گشتهای پلیس بیشتر رفت و آمد کنند تا بزهکاران این قدر خیالشان راحت نباشد.
اسدی، از دیگر ساکنان کمبود اتوبوس را به عنوان یکی از معضلات مهم محلهشان مطرح میکند. به گفته او هیچ خط اتوبوسی از اینجا عبور نمیکند. میگوید: برای رفتن به حرم باید خود را به میدان فردوسی برسانیم و از آنجا نیم ساعت پیاده روی کنیم تا بتوانیم سوار خط «۲۰۵» شویم. سهم ما از حمل و نقل عمومی فقط یک دستگاه ون است که رفت و آمدش حساب و کتاب خاصی ندارد و همیشه هم شلوغ است.
اسدی همچنین میگوید: اگو را تا وسط کوچه یعنی تا علیزاده ۶ آوردند و از بیست متری به پایین دیگر اجرا نشد. تجمع آبهای سطحی در قسمتی از زمینهای انتهای مشهدقلی سبب بوی نامطبوع و آلودگیهای فراوان شده است.
دقیقا رو به روی مدرسه پسرانه، ستونی بنا شده که روی آن عبارت «پایان محدوده شهری» حک شده است.
پیرمردی سیه چرده و لاغراندام که خانه اش درست بعد از این ستون قرار گرفته است میگوید: «پایان محدوده شهری» در جایی که این همه انسان زندگی میکنند پتک محکمی است که سال هاست بر سر ما کوبیده شده، ما از «روستا» مانده و از «شهر» رانده شدهایم! گاز و برق داریم، اما آب نداریم! هزینه قبوض را شهری حساب میکنند، اما ارائه و کیفیت آن غیرشهری است و سال هاست با یک نخ آب که از شیر خانه میآید سر کردهایم.
«مشهدقلی» روزگاری روستای مهمی در بین روستاهای اطرافش بوده و خیلی از خدمات از همین جا به روستاهای اطراف میرسیده است و به همین دلیل هم مردمان آن محدوده نام مشهدقلی، به معنای مشهد کوچک را بر روی آن گذاشتهاند. این روستا که در سال ۸۰ و در جریان افزوده شدن برخی روستاهای اطراف به مشهد، در محدوده شهری قرار گرفته، امروز در توس ۸۱ واقع شده است.
برای رسیدن به این محله باید به انتهای بولوار توس برویم که شکل و شمایل زندگی روستایی در خیابانهای خاکی، ساخت و سازهای غیراصولی و زمینهای رها شده فراوان در آن محدوده بیشتر به چشم میآید.
مدیر روابط عمومی آموزش و پرورش خراسان رضوی با بیان این که آموزش و پرورش با چالشی مهم یعنی مسأله نیروی انسانی دست به گریبان است، میگوید برای آغاز سال تحصیلی با کمبود نزدیک به ۱۶ هزار نفر نیرو مواجهیم که با پیگیریهای انجام شده از طریق وزارتخانه و استانداری تلاش کردهایم این موضوع را حل کنیم، زیرا نباید حتی یک کلاس ما بدون معلم باقی بماند!
به گفته مهدی مجیدی فر بهسازی و ایجاد فضای آموزشی جدید و اضافه کردن کلاسهای درس چه از طریق دیوارکشی و چه به صورت اتاقک که برخی از اهالی خواستار آن هستند، جزو وظایف اداره کل نوسازی مدارس است و در اختیارات آموزش و پرورش نیست. اما نکته مهم این است که هر کلاس جدید نیازمند نیروی انسانی متناسب است. اینکه فضایی ایجاد شود بدون معلم، بی تردید بر حجم مشکلات میافزاید و بنابراین بیشتر به دنبال این هستیم که همین وضعیت موجود را به گونهای مدیریت کنیم.
در ادامه سراغ مدیرکل نوسازی مدارس خراسان رضوی میرویم که در پاسخ به گله شهروندان محدوده توس ۸۱ از کمبود مدرسه، به جمعیت بسیار بالای این محدوده اشاره میکند و میگوید: با وجود اینکه همین امسال چندپروژه با کمک خیران در محدوده توس داشتیم، اما جمعیت رو به گسترش سبب میشود همیشه در این محدوده کمبود مدرسه و کلاس درس مطرح باشد.
جاسم حسین پور درباره مدرسهای در توس ۸۱ که مدیرش اعلام کرده بود «فونداسیون طبقه بالای آن آماده است که در صورت احداث، ۶ کلاس درس به آن افزوده خواهد شد، اما تاکنون این کار عملی نشده است»، وعده پیگیری اختصاصی این موضوع را میدهد تا این کلاسها برای مهر امسال آماده شوند.
از آنجا که زمینهای رها شده ظرفیت خوبی برای احداث مدرسه محسوب میشوند با محمدرضاحسین نژاد، معاون شهرسازیومعماری شهرداری مشهد، تماس میگیریم. او اعلام آمادگی میکند در صورت اقدام آموزش و پرورش برای احداث مدرسه، در صورتی که زمین مورد نظر کاربری آموزشی نداشته باشد، در این زمینه همکاریهای لازم را داشته باشد تا امور برای ساخت مدرسه تسهیل شود.
سرهنگ اکبر آقابیگی، رئیس پلیس مشهد، نیز درباره درخواست ساکنان مشهدقلی برای راه اندازی کیوسک کلانتری در این محله اعتبارات محدود را مطرح میکند و بااین حال میگوید: باید از نزدیک وضعیت را بررسی کنیم و درصورتی که این نیاز تأیید شود، وارد عمل میشویم.
به گفته او که وعده بازدید از توس ۸۱ را به اهالی میدهد، پلیس دغدغه دارد و به طور مرتب و شبانه روزی گشت زنی میکند. او ادامه میدهد: میتوانیم ظرف ۲۴ ساعت تمام کارتن خوابهای سطح شهر را جمع آوری کنیم و تحویل کمپها بدهیم، اما بعد از آن چه میشود؟ در حال حاضر کمپها پُر هستند و همه سازمانهای مربوط از جمله شهرداری در حد ظرفیت و امکاناتشان کمک و همراهی کردهاند.
در پایان از شهردار منطقه ۲ میخواهیم درباره معضل زمینهای بلاتکلیف و رهاشده آن محدوده و مشکلات ناشی از آنها پاسخ دهد. جلال قربانی بافقی با بیان اینکه نیازمند تهیه اطلاعات کاملی درباره زمینهای رها شده آن محدوده است، اعلام میکند پس از بررسیهای لازم، به دغدغه شهروندان در این زمینه و دیگر مشکلاتشان در زمینه آسفالت پاسخ میگوید که این پاسخها را در روزهای آینده منتشر خواهیم کرد.
* این گزارش دوشنبه ۱۱ شهریورماه ۱۳۹۸ در شماره ۲۹۱۳ روزنامه شهرآرا صفحه تریبون چاپ شده است.