کد خبر: ۱۱۳۹
۱۳ مرداد ۱۴۰۰ - ۰۰:۰۰

تاریخ ورود برق به مشهد و چشم روشنی برای شهر

سال 1258 کارخانه برق کوچکی به وسیله «میرزا علی خان امین‌الدوله» که آن موقع «امین‌الملک» لقب داشته در مجمع‌الصنایع جنب خیابان باب همایون تأسیس می‌شود و ناصرالدین‌شاه در رمضان همین سال با روشن کردن چراغی آن کارخانه را افتتاح می‌کند. او چندی بعد در محرم چشم عزاداران تکیه دولت را با این برق روشنی می‌بخشد تا بر شکوه مراسم شبیه‌خوانی شهیدان دشت کربلا بیفزاید. مدتی پس از این هم کاخ گلستان را چراغ برقی نور می‌دهد، اما یکی از نخستین مکان‌هایی که در ایران به صورت رسمی، برق‌کشی می‌شود، آستان مبارک خورشید هشتم است.

پایتخت، سال ۱۲۵۸ خورشیدی: کارخانه برق کوچکی به وسیله «میرزا علی خان امین‌الدوله» که آن موقع «امین‌الملک» لقب داشته در مجمع‌الصنایع جنب خیابان باب همایون تأسیس می‌شود و ناصرالدین‌شاه در رمضان همین سال با روشن کردن چراغی آن کارخانه را افتتاح می‌کند. او چندی بعد در محرم چشم عزاداران گردآمده در تکیه دولت را با این برق روشنی می‌بخشد تا بر شکوه مراسم شبیه‌خوانی شهیدان دشت کربلا بیفزاید.

مدتی پس از این هم کاخ گلستان را چراغ برقی نور می‌دهد، اما یکی از نخستین مکان‌هایی که در ایران به صورت رسمی، برق‌کشی می‌شود، آستان مبارک خورشید هشتم است. فرا رسیدن «روز ملی صنعت برق در ایران» سبب شده تا به بازخوانی تاریخ ورود برق به مشهد بپردازیم و از روزگاری بگوییم که لامپ‌ها چشم شهر را روشن کرده‌اند.

 

روشنایی حرم با قندیل‌های نقره

ابن بطوطه در شرح سفرش به مشهد در قرن هشتم هجری، از قندیل‌های نقره‌ای نام می‌برد که از سقف مقبره امام رضا (ع) آویزان بوده است. پس از آن در قرن نهم هجری، شاهرخ تیموری قندیلی را که از ۳ هزار مثقال طلا ساخته شده بود، بر سبیل نذر به حرم مطهر رضوی اهدا می‌کند تا از سقف گنبد آویخته شود. شاه عباس صفوی هم در سال ۱۰۱۰ هجری قمری دستور می‌دهد در گنبد مطهر روزنه‌ای بگشایند، زیرا در اثر سوختن مداوم شمع‌ها و پیه‌سوز‌ها دود بسیاری داخل حرم و قبه مطهر را فرا می‌گرفته است. اسناد این دوره همچنین از نوعی سوخت‌های ویژه مانند شمع‌های کافوری خوشبو و شمع‌های مومی حکایت دارند.

افزون بر این در وقف‌نامه‌های مهم بسیاری مانند وقف‌نامه «مرتضی قلی بیک» و وقف‌نامه «شاه سلطان حسین صفوی» بر خرید و اهدای شمع برای روشنایی حرم و روضه‌های مبارک تأکید شده است. بر اساس اسناد موجود، گویا چراغ‌های لاله‌ای هم بعد‌ها و در عهد افشاری برای روشنایی حرم مطهر استفاده می‌شوند. در یکی از اسناد این دوره از «ابراهیم روشنگر» نامی یاد شده که مبلغی را برای روشن نگاهداشتن لاله‌ها اهدا کرده است.

«محمد رضا فراش‌باشی» نیز در سندی که به سال ۱۱۸۲ هجری قمری سیاهه شده، در یک مقاطعه‌نامه* پذیرفته که سوخت مورد نیاز برای روشنایی حرم و عمارت‌های آن را به مدت ۳ سال کامل با مبلغ ۶۰۰ تومان بر عهده بگیرد. در یکی از شروط این مقاطعه‌نامه آمده است:

«چنانچه موم نایاب شود، رضا فراشباشی موظف است راتبه دور ضریح را با موم و بقیه را با پیه روشن کند، اما مقدار پیه باید دوبرابر مقدار شمع‌های قید شده باشد.»
در قدیمی‌ترین سند دوره قاجار به سال ۱۲۵۰ هجری قمری نیز از تهیه شمع گلدار برای روشنایی حرم صحبت کرده‌اند. در سال‌های پس از آن هم، استفاده از شمع‌های گچی و مومی برای قسمت‌های بالا و دور ضریح معمول می‌شود. همه این اسناد و روایت‌ها، حکایت از اهمیت روشنایی در حرم مطهر رضوی دارند، آن‌چنان که در مشهد شغلی به نام شمع‌فروشی را رواج می‌دهد که تا همین یک دهه پیش هم می‌شد نشانه‌های آنان را در اطراف حرم دید.

این افراد به زائران شمع نذری می‌فروختند و جالب‌تر اینکه بخش عمده‌ای از روشنایی حرم پس از موقوفات، به وسیله همین نذر‌های قلمی کوچک تأمین می‌شده است. به طور قطع همین مهم هم سبب می‌شود تا بعد‌ها نخستین مکانی که در مشهد برق‌کشی شود، حرم و روضه‌های مبارکه آن باشد. طبق مکتوبات تاریخی، مظفرالدین‌شاه قاجار وقتی در سال ۱۳۱۸ هجری قصد بازگشت از اروپا را دارد، در مسیر عبورش دو روزی را در باکو توقف می‌کند. او در این شهر با صنعت برق آشنا شده و دستور می‌دهد تا موتور برقی برای تأمین روشنایی حرم مطهر حضرت رضا (ع) به مبلغ ۸ هزارتومان خریداری شود. این موتور ۱۲ اسب بخار قدرت داشته و می‌توانسته تا ۱۱۰ ولتاژ برق را تولید کند.
 

چشم‌روشنی برای شهر
ریسه برق در این تصویر از گلدسته حرم کاملا پیداست - ۱۳۱۵

 

دکل انگلیسی

مرحوم غلامحسین بقیعی در شرح خاطراتش وقتی می‌خواهد از روشنایی و ورود برق به مشهد بنویسد، این‌طور تعریف می‌کند:
«بعد از کال قره‌خان و دروازه ارگ و پل فردوس به جز زمین وسیعی به نام میدان دوچرخه و قبرستان روس‌ها و باغ بزرگ میرزا یحیی و یک چهاردیواری خوفناک که به آن دیوانه‌خانه می‌گفتند، هیچ چیز دیگری به چشم نمی‌خورد. وقتی از پشت دیوار بلند دیوانه‌خانه می‌گذشتم از شنیدن سر و صدا و ناله دیوانه‌ها مو به تنم راست می‌شد. شنیده بودم آن‌ها را مثل حیوانات وحشی به زنجیر می‌کشند و با شلاق می‌زنند.

در این مسیر دکل‌های بزرگ چوبی بدون سیم وجود داشت که هروقت از دایی‌ام درباره آن‌ها می‌پرسیدم، نمی‌توانست پاسخی بدهد و فقط می‌گفت: «هیچ‌کس از کار این انگلیسی‌ها سردر نمی‌آورد.» دایی‌ام روزگاری ژاندارم و زیر دست کلنل محمدتقی‌خان پسیان بود. در زمانه او، برای نخستین‌بار در شهرمان، خیابانی (کوچه ارگ) سنگفرش می‌شود و چند لامپ برق هم در میدان آن روشن می‌کنند.
 

حیدر برقی در راه خراسان

برایم گفته‌اند که «حیدرخان عمواغلی» نامی برای روشنایی حرم‌امام رضا (ع) یک دستگاه موتور برق از بادکوبه آورده و در کوچه چهارباغ دایر کرده است. در دوره کلنل محمدتقی‌خان پسیان از موتور، یک رشته سیم به طور موقت و نمایشی به میدان ارگ می‌کشند و روشنایی را به خیابان هدیه می‌دهند والا در آن ایام در هیچ نقطه شهر چراغ برق وجود نداشته است. خاطرم هست همه روزه چراغچی‌های بلدیه هر کدام با یک نردبان و یک چلیک کوچک لوله‌دار پر نفت و یک قیف، راه می‌افتادند توی کوچه و محله‌ها.

در کنار تک تک مَردَنگی‌هایی که به دیوار بعضی نقاط بازار و شاه کوچه‌ها نصب بود، نردبان می‌زدند، سپس با ظرف نفت بالا می‌رفتند، ابتدا دور مَردَنگی را با لُنگی که روی دوش خود داشتند، تمیز می‌کردند و سپس، نفت می‌ریختند و می‌رفتند. قبل از غروب آفتاب نیز دوباره با نردبان در همان مسیر حرکت می‌کردند و یکایک چراغ‌ها را با کبریت می‌افروختند. سوای این خود اهالی محله‌ها به اسم خیرات و مبرات و نذر و نیاز، یک شمع، چراغ پیه‌سوز، چراغ نفتی یا چراغ موشی در جا‌های خیلی تاریک خیابان می‌گذاشتند تا کمی روشن شود.

چشم‌روشنی برای شهر
نمونه‌ای از اولین موتور تامین برق آستان قدس رضوی

 

۲ هزار تومان، یک امتیاز برق

محمد حسین تقوی گیلانی، نویسنده کتاب «مشهد قدیم» هم درباره ورود برق به مشهد می‌گوید: «در دوران کودکی من هنوز برقی در کار نبود یا اگر بود در قسمت کوچکی از شهر و ابتدا در حرم مطهر حضرت رضا (ع) و سپس در جا‌هایی مانند استانداری و خانه‌های بعضی از رجال، اشراف و سرمایه‌دار مانند حاجی ملک، قریشی، امیرتیمور کلالی و امثالهم یافت می‌شد، البته خاطرم هست ابتدا کارخانه کوچکی در یکی از کوچه‌های بالاخیابان مشهد راه انداخته بودند که به حرم حضرت رضا (ع) برق برساند و آن کوچه تا سال‌ها به کوچه «چراغ برق» معروف بود که در طرح تعریض اطراف حرم مطهر تخریب شد.

چند سال بعد کارخانه کوچک دیگری هم در خیابان طبرسی راه افتاد که مردم آن را «برق طبرسی» نامیده بودند. این کارخانه بود تا اینکه مدتی چند از آن، یک کارخانه برق دیگر هم در انتهای بازار سرشور (خیابان تهران) به همت بازاری‌های مشهد تأسیس شد که به آن «برق بازار» می‌گفتند، البته ناگفته نماند که این کارخانه‌ها تا سال ۱۳۴۰ خورشیدی، فقط برق مکان‌های مشخصی مانند همان حرم یا بازار را تأمین می‌کردند و مردم برق نداشتند.

وقتی کارخانه برق دولتی تأسیس شد، ابتدا مرکز آن در فلکه برق فعلی قرار داشت که خارج شهر بود. آن ایام تعدادی از خیابان‌ها را برق‌کشی کردند و دستور داده شد امتیاز برق به مردم عادی هم داده شود آن هم با دریافت مبلغ ۲ هزار تومان برای هر امتیاز. این مبلغ در آن روزگار برای مردم عادی خیلی زیاد بود و با حقوق یک ماه ۲۰ کارمند برابری می‌کرد. برای همین بیشتر مردم نتوانستند امتیاز برق بگیرند. بعد‌ها با بیشتر شدن امکانات دولتی و ارزان درآمدن وسایل برق‌کشی برای دولت، تصویب کردند که حق امتیاز ۲ هزار تومان به یک‌صد تومان کاهش پیدا کند. با این تخفیف بسیاری از خانه‌ها به مرور صاحب برق شدند.»

چشم‌روشنی برای شهر
کارخانه برق و نخستین کارمندان آن

 

شماعی‌ها و لامپا‌سازی

آن‌طور که محمد حسین تقوی گیلانی تعریف می‌کند، پیش از آمدن برق، چراغ‌های نفتی می‌سوختند و شمع محفل و روشنای خانه عوام بودند: «آن روزگار چند خانواده در مشهد زندگی می‌کردند که نام فامیلشان «شماعی» بود. این اسم را از شغل و حرفه خود که ساخت و توزیع شمع بود به یادگار داشتند و همین‌ها هم شمع مورد نیاز مردم مشهد را تأمین می‌کردند. بعد‌ها پیش از آمدن برق، چراغ‌های نفتی باب شد که اقسام مختلفی داشتند و شامل لامپا، گردسوز، فانوس و چراغ زنبوری می‌شدند که مشهدی‌ها به آن چراغ توری می‌گفتند، البته مصرف لامپا بیشتر، زیرا «گردسوز» و «چراغ زنبوری» به نسبت اعیانی‌تر و گران‌تر بود و خیلی‌ها هزینه آن را نداشتند و اگر هم داشتند تنها هنگام میهمانی‌هایشان از آن استفاده می‌کردند.

با رواج لامپا شیشه‌گری هم که یکی از کار‌های قدیم مشهدی‌ها بود، در گوشه و کنار رونق گرفت. صاحبان این مشاغل در این ایام شیشه لامپا تولید می‌کردند. حرم مطهر رضوی هم پیش از آنکه با برق روشن شود، دارای چلچراغ‌های متعدد با خانه و جاشمعی بود که در داخل خانه‌هایش شمع می‌گذاشتند. غروب هر روز خدام حرم نردبان‌های متحرکی را با خود حمل کرده و این نردبان‌ها را در زیر هر یک از چلچراغ‌ها قرار داده، بالا می‌رفتند و شمع‌های تازه را جایگزین شمع‌های سوخته می‌کردند. شمع‌های جدید تا هر وقت دوام داشتند می‌سوختند و صبح فردا این کار دوباره تکرار می‌شد.»

چشم‌روشنی برای شهر
تیرک‌های چراغ برق در کنار نهر نادری - دهه ۳۰ خورشیدی

 

 

روشنایی حرم با برق

اما نخستین موتور برقی که از سوی شاه قاجار خریداری می‌شود به وسیله «حاج میرزا محمود میلانی» معروف به «رضایوف» که از بازرگانان تبریز بود، به مشهد می‌رسد. او، چون در آن دوران حرفه‌ای با نام مهندسی برق در مشهد وجود نداشته، اندکی پس از خرید موتور برق، دست فردی به نام حیدرخان عمواقلی معروف به حیدرخان برقی را که دیپلمه رشته برق در قفقاز بوده، می‌گیرد و با خود به مشهد می‌آورد تا کار روشنایی حرم لنگ نماند. این موتور در سال ۱۲۷۹ خورشیدی، در بالا خیابان، نزدیک بست علیا نصب و ارمغان آن برای روشنایی حرم و بنا‌های زیر مجموعه آن استفاده می‌شود. چند سال پس از این، فرد دیگری به نام
«حاج امیر رضوی» معروف به «چراغ‌برقی» یک موتور دیگر خریده و در کنار موتور نخستین نصب می‌کند.

در دوره نیابت اسدی نیز دو مولد برق دیگر برای تأمین روشنایی مشهد خریده می‌شود که اولی را در عمارت شیرو خورشید (خیابان ارگ) راه‌اندازی می‌کنند تا برق مورد نیاز سینما‌های این محدوده را تأمین کند. دومین مولد هم گویا در خیابان طبرسی مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرد. ناگفته نماند که حیدرخان عمواقلی یک سال و اندی پس از ورودش به خراسان، راهی تهران شده و در نخستین کارخانه برق تهران که متعلق به «حاج حسین آقا امین‌الضرب» بوده استخدام می‌شود.

چشم‌روشنی برای شهر
سند تامین روشنایی حرم با شمع
۱۱۸۲ هجری

 

تأسیس شرکت‌های خصوصی برق

براساس پژوهشی که غلامرضا آذری خاکستر انجام داده، نخستین کسی که در مشهد کارخانه برق را تأسیس می‌کند فردی به نام «جعفرزاده» بوده است. او نخست کارخانه برق آستان قدس، واقع در کوچه چراغ‌برق را اجاره کرده، سپس یک دستگاه مولد بلاکستون ۳۴ اسب و ۲۲۰ ولت با جریان مستقیم را خریده و در محله چهارباغ راه‌اندازی می‌کند تا برق را به خیابان نادری و بازار هدیه دهد. گویا این برق بدون کلید بوده و به صورت مستقیم از خودِ کارخانه روشن و خاموش می‌شده است.
در ادامه جعفرزاده برای اینکه بهره بیشتری از سرمایه خود ببرد، تصمیم می‌گیرد یک کارخانه آرد تأسیس کند تا از برقی که در روز تولید می‌شده هم استفاده شود. پس از آن مولد‌های دیگری نیز در گوشه‌وکنار شهر نصب و راه‌اندازی می‌شوند. از جمله یک دستگاه مولد ۱۲ اسب که در پایین‌خیابان دالان حاج سیدمحمد خباز نصب و برق تعدادی مغازه را تأمین می‌کرده و مولد دیگری به‌قدرت ۲۵ اسب نیز در عیدگاه برای تأمین برق منازل تجار منطقه که بیشتر یهودی بودند، مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرد.
برابر اسناد موجود، تا سال ۱۳۱۴ خورشیدی عمده برق مشهد در دست همین سرمایه‌داران و به صورت خصوصی تأمین می‌شده است، اما ۲ سال پس از این تاریخ، بلدیه مشهد، مالکان کارخانجات برق را ملزم می‌کند که شرکتی تشکیل دهند تا قیمت برق به یک نرخ مشخص عرضه شود.

چشم‌روشنی برای شهر
تصویری از یک مردنگی


 بلدیه و برق مشهد

با تأسیس شرکت برق خسروی در سال ۱۳۱۸ خورشیدی، پاکروان، استاندار وقت، به این شرکت دستور می‌دهد تا با شرکت عمومی برق شهر مشهد همکاری کند و مازاد برق خود را به مردم واگذار کند، اما برق مشهد در سال ۱۳۳۶ خورشیدی و در دوره شهرداری «سرهنگ سید محمد جلایی جلاء دوله» از بلدیه جدا و مستقل می‌شود. در واقع در زمان شهرداری او، بین شرکت برق خسروی و شهرداری مشهد تفاهم‌نامه‌ای نوشته و شرکتی جدید با عنوان «شرکت سهامی برق مشهد» پا می‌گیرد. در ادامه و در سال ۱۳۴۳ خورشیدی هم «شرکت برق منطقه‌ای خراسان» تشکیل و مسئولیت تأمین برق شهرستان مشهد از زیرمجموعه وظایف شهرداری خارج می‌شود. گویا این شرکت در این سال برق مشهد را با استفاده از چند دستگاه مولد دیزلی تأمین می‌کرده است.

در سال ۱۳۴۷ برای تأمین برق شهر‌های دیگر استان نیز نیروگاه حرارتی مشهد به بهره‌برداری می‌رسد. همچنین در سال ۱۳۴۹ بنا به تصمیم وزارت متبوع (آب و برق) مدیریت نیروگاه مشهد به شرکت تولید و انتقال نیروی برق ایران (توانیر) منتقل و بدین ترتیب این شرکت تا سال ۱۳۶۵ با تأمین برق شهر‌های جنوبی و چند شهر شمالی خراسان با نیروگاه‌های دیزلی تحت مدیریت خود، مسئولیت انتقال و توزیع برق در استان خراسان را عهده‌دار می‌شود. در نهایت سال ۱۳۶۶ دوباره با تصویب وزارت نیرو کلیه تأسیسات تولیدی شرکت توانیر شامل نیروگاه‌های توس، مشهد، شریعتی، شیروان و قاین به شرکت برق منطقه‌ای خراسان واگذار و این شرکت وظیفه تولید، انتقال و توزیع برق در استان را عهده‌دار و فصل جدیدی در سیمای صنعت برق خراسان گشوده و بخش‌های مختلف صنعت برق به عنوان اولین استان کشور از مدیریت واحدی برخوردار می‌شود.

*مقاطعه: واگذار کردن انجام کاری به کسی پس از تعیین دستمزد و اجرت

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44