سیدمهدی سیدقطبی| روزنامهنگاری در خراسان در دوره قاجار با انتشار روزنامه «ادب» به مدیرمسئولی و نگارندگی ادیبالممالکفراهانی در ۴رمضان۱۳۱۸ (۴دی۱۲۷۹) در مشهد آغاز و تا پایان این دوره تاریخی، یعنی تا سال ۱۳۴۴قمری (۱۳۰۴خورشیدی) حدود چهل روزنامه و مجله در این خطه چاپ و منتشر شده است.
از این میان، اما تنها یک نشریه روزانه به نام «شرق ایران» است که به صاحبامتیازی، مدیرمسئولی و سردبیری رفعتالتولیه از کارکنان آستانهمقدسه، بیشترین و معتبرترین اخبار درباره آستانقدس را انتشار داده است؛ ازاینجهت روزنامه «شرق ایران» که انتشارش در اواخر سال۱۳۳۳قمری (پاییز۱۲۹۴خورشیدی) در مشهد شروع شد، بهترین و موثقترین منبع اطلاعاتی عمومی در خصوص آستان قدسرضوی در دوره قاجار محسوب میشود. در این گزارش نگاهی داشتهایم به این روزنامه و برخی از مهمترین اخبارش.
در مجموع روزنامه «شرق ایران» یکی از روزنامههای بسیار مهم عصر مشروطه است که بیشترین حجم اخبار را از آستانه پوشش داده است. این نشریه در دوره تولیت مرتضیقلیخان بهشدت اوضاع آستانه را نقد، اما در دوره تولیت ظهیرالاسلام، نقدهای معتدلتری چاپ میکند.
تصویری از مرتضیقلیخانطباطبایی نائینی در دوره پهلوی اول. عملکرد او که چهار دوره متولی آستانقدس بود، بسیار مورد انتقاد روزنامه «شرق ایران» بود.
متأسفانه بهدلیل در دست نبودن بسیاری از شمارههای روزنامه، موضعگیری آن درباره چالشهای بزرگی مثل گمشدن قرآن روی ضریح مطهر در دوره ظهیرالاسلام بهطور مستند مشخص نیست؛ درحالیکه طبق اسناد موجود مشخص است که رفعتالتولیه در ماجرای گمشدن این قرآن اقدامات تولیت را تمجید و پیداشدن آن را از اقدامات مثبت متولی میداند. از نظر «گلشن آزادی»، از روزنامهنگاران بنام مشهدی، نوشتههای روزنامه «شرق ایران» است که زمینه اصلاحات بعدی آستانه -بهویژه کشیکهای آستانه- را به وجود میآورد.
نام کامل رفعتالتولیه، میرزا آقا الحسینی امیر شهیدی است که برای سالها از صاحبمنصبان کشیکی آستانقدس (فراشباشی ثالث) است و همه خانوادهاش نیز در آستانه صاحب پست و رتبه هستند. او نهتنها صاحبامتیاز «شرق ایران» است که مدیرمسئولی، سردبیری و حتی نویسندگی برخی اخبار آن را نیز برعهده دارد.
بیشترین اخباری که از آستانقدس در این نشریه درج شده است، به قلم خود رفعتالتولیه است. او همچنین از طرفداران کلنلپسیان است، برای همین پس از شهادت پسیان (۱۱مهر۱۳۰۰) دستگیر میشود، اما با فرار و پناهنده شدن در حرم، نجات پیدا میکند.
شرق ایران در اواخر صفر۱۳۴۰قمری (اوایل آبان۱۳۰۰) پس از شش سال انتشار تعطیل میشود و رفعتالتولیه پس از این تعطیلی به ناچار چندماهی از صحنه مطبوعات دور میماند تا زمانی که احمد بهمنیار (احمد دهقان) امتیاز روزنامه «فکر آزاد» را میگیرد و از او دعوت میکند تا مدیرمسئولی این روزنامه را عهدهدار شود؛ نخستین شماره «فکر آزاد» ۲۴ شوال۱۳۴۰ (۲۹ خرداد۱۳۰۱) منتشر میشود.
این همکاری دو سال دوام دارد تا اینکه بهمنیار عازم تهران میشود و «فکر آزاد» را هم با خود میبرد تا نخستین شماره سال سوم این نشریه را در روز چهارشنبه، ۲۰عقرب (مهر) ۱۳۰۳ در تهران طبع کند.
بعد از این اتفاق رفعتالتولیه دوباره از صحنه مطبوعات خارج میشود و دیگر از او خبری نیست تا در روز چهارشنبه، ۶مرداد۱۳۲۷خورشیدی، فوت میکند. گلشن آزادی که سالها همکار رفعتالتولیه بوده است، چند روز بعد دو صفحه از نشریه خودش را به مقالهای درباره او اختصاص میدهد و از افکار سیاسی و اجتماعی او میگوید و اینکه «معتقد به آزادیخواهی و وطنپرستی بود.»
«روزنامه» عنوانی عمومی است برای هر نشریهای که در روزگار قدیم منتشر میشده است؛ ازاینجهت «شرق ایران» که هفتهای یک مرتبه طبع و نشر میشود، در عمر ششسالواندی خود، از۱۳۳۳تا۱۳۴۰قمری موفق میشود حدود سیصد شماره چاپ کند که شمارههای پراکندهای از آن تاکنون بهدستآمده است. بیشترین شماره این نشریه (تعداد ۸۳شماره)، هماکنون در کتابخانه آستانقدسرضوی موجود است.
روزنامه «شرق ایران» کارش را در سرای ملکالتجار در بالاخیابان شروع میکند و با تیراژ سیصد نسخه و چاپ سربی در چاپخانه خراسان منتشر میشود. بنا بر اطلاعاتی که از شماره۴۰ این نشریه منتشره در ۲۰بهمن ۱۲۹۴ بهدست میآید، قیمت هر تکنسخه آن در سال اول پنج شاهی است، اما این قیمت برای اطفال مدارس مشهد خیلی کمتر است و آنها میتوانند هر نسخه را پس از کسر ثلث قیمت آن دریافت کنند.
دیگرمشهدیها هم میتوانند با دوازده تا بیست قران اشتراک سالیانه آن را داشته باشند. مشخص نیست این تفاوت قیمت مربوط به محل سکونت آنهاست یا مسئله دیگری در آن دخیل است؛ بههرترتیب آنها با این مبلغ میتوانستهاند کل نسخههای چاپشده در یک سال را داشته باشند. در دیگر شهرهای داخلی ایران هزینه اشتراک سالانه بین چهارده تا ۲۵ قران است و در خارج کشور هم باید بین سه تا پنج منات برای این مدت بپردازند. بهای اعلانات یا همان تبلیغات هم در این روزنامه برای هر سطر یک قران است.
«شرق ایران» خود را جریدهای سیاسی، علمی، ادبی، اخلاقی و اخباری معرفی میکند؛ برای همین در بسیاری از مقالههای خود به اوضاع سیاسی و اجتماعی ایران پرداخته است. در «شرقایران» علاوه بر اخبار داخلی، اخبار کشورهای آسیایی و اروپایی و جنگ جهانی اول نیز نوشته شده است.
این نشریه همچنین به واسطه حضور بیگانگان آزادی ایران را در خطر میداند؛ لذا از مسئولان کشوری درخواست برخورد قاطع با آنها را دارد؛ علاوهبراین طرفدار کارگران است و خود را وابسته به حزب ملیون میداند که بیش از هرچیز «رویهای ضدانگلیسی» دارد.
این رویه را میتوان در یکی از گزارشهای کنسولگری انگلیس در مشهد نیز دید. در یکی از این گزارشها آمده است که «روزنامه شرق ایران، ایرانیانی را که به کنسولگری رفتوآمد دارند، به مرگ تهدید میکند.»
در بخش اخبار، «شرق ایران» علاوه بر اخبار مشهد و سایر شهرهای خراسان، گاهی اوقات وقایع آستانقدس را نیز پیگیری میکند و برخی از رویدادهای آن را مینویسد. این رویه را نمیتوان در هیچیک از نشریههای منتشره مشهد در دوره قاجار دید؛ ازاینرو «شرق ایران» را میتوان بهترین و موثقترین منبع اطلاعاتی عمومی در خصوص آستانقدسرضوی در دوره قاجار بهحساب آورد.
«شرق ایران» در سالهای آخر شاهنشاهی قاجار چاپ میشود. در این دوره وضعیت آستانهمقدسهرضوی، همچون وضعیت دیگر نقاط کشور، نابسامان است و متولیان آن پیدرپی عوض میشوند. در دوره انتشار همین روزنامه، تولیت حرم مدام بین ظهیرالاسلام و مرتضیقلیخانطباطبایی نائینی ردوبدل میشود. آستانه نیز با چالشهای متعددی روبهروست و حتی بسیاری از خدام و کارکنان آن به وضع نابسامان معترضاند.
رفعتالتولیه که از سالها قبل برای جراید مختلفی، چون خورشید، توس و نوبهار مطلب نوشته است، روزنامه «شرق ایران» را تأسیس میکند تا علاوه بر اخبار ملی و محلی، فضایی رسانهای را برای اصرار بر اصلاحات در آستانه نیز ایجاد کند.
شمارههای موجود «شرق ایران» و خاطرات گلشن آزادی به ما میگوید که رفعتالتولیه از روزی که در سال۱۲۹۴خورشیدی مدیر روزنامه شده است، یکتنه و بیپروا فریاد اصلاحخواهی را بلند کرده، مخصوصا، چون خودش از صاحبمنصبان آستانقدس بوده است و به خرابی تشکیلات آستانه واقف بوده، اصلاحات این آستان را وجهه همت قرار داده و مقالات مؤثر بلیغی نوشته است.
گلشن آزادی میگوید: در همان سنواتی که املاک و منافع آستانه مانند گوشت قربانی مورد استفاده عدهای از سران آستانه بود، او املاک موروثی خود را میفروخت و صرف انتشار روزنامهای میکرد که از آن جز فریاد اصلاحخواهی و وطنپرستی چیزی شنیده نمیشد.
تصویری از علیاکبر آزادی، متخلص به گلشنِ آزادی، در ۲۳ سالگی؛ درست زمانی که سردبیری نشریه «فکر آزاد» را بر عهدهداشت. رفعتالتولیه هم در همین دوره، مدیرمسئول این نشریه بود. اطلاعاتی که ما امروز از رفعتالتولیه داریم، برگرفته از مقاله او در روزنامه آزادی است.
هیچ تصویری از رفعتالتولیه در دست نیست و جز شناسنامه روزنامه «شرق ایران»، تنها جایی که میتوان از او نامی یافت، اسناد مالی آستان قدس است. در این اسناد نام رفعتالتولیه در میان مواجببگیران آستانه دیده میشود.
تولیت
تغییر متولی آستانقدس در سالهای آخر قاجار یکی از دلایل بیثباتی در اصلاحات و تشکیلات آستانه است و چالشها در حرم و موقوفاتش مرتبا بیشتر میشود. در این دوره «شرق ایران» که نقدهایش را باتوجهبه قانون مشروطه با آزادی بیشتر قلم میزند، متولیان را زیر ذرهبین دارد و بهطورمرتب درباره آن مینویسد. این نشریه در جمادیالاول۱۳۳۷ در نقدی بر اقدامات مرتضیقلیطباطبایی چنین مینویسد:
«نظری به آستانقدس: باز موقع آنتریک و اغفال مردم فرارسیده... امروز کار آستانه به جایی رسیده که هر مسلمان غیرتمندی به حال حاضر آن رقت مینماید. امروز دیگر نمیشود به نام اصلاح ثلث حقوق موهومی خادم فقیر و فراش فقیر را کسر گذاشته بهعنوان تکلف، انعام و هزاران عناوین دیگر به چهار نفر گردنکلفت داده برای ادامه خرابکاریهای خود پارتی و طرفدار درست نمود. زحمت نکشید. کارها طور دیگری است.
حتی همان خادم و فراش فقیر هم میدانند و فهمیدهاند که آستانه به این حرفهای پوچ اصلاح نمیشود. هیچگاه موظفین آستانه از عهده اصلاح برنخواهند آمد...ای مردم بدبخت گول نخورید. کسی که آستانه مقدسه رضوی علیهالسلام را به این روز سیاه نشانیده، اصلاحکن نخواهد بود، فقط خیال دارد به اظهار حس اصلاحطلبی شما را اغفال کرده، وقت خود را بگذارند.
ای خدام اگر مرض ندارید و واقعا به حال آستانه رقت کرده، میخواهید آستانه اصلاح شده و فقرای آستانه از صدمات و فشارهای چپاولچیها خلاص شوند از دولت تمنا کنید، درخواست نمایید و بههرترتیب و شکلی ممکن است دولت را مجبور کنید اصلاحات و رفع خرابیهای آستانه را به عهده یک قهرمان شجاع، یک مرد کارآزموده، یک نفر بیطمع فعالی مانند ایالت محبوب خراسان واگذار کرده و او آستانه را اصلاح شده بخواهد و الا روزبهروز کارها بدتر و سختتر شده، در سنه آتیه هم چیزی بهجا نخواهد بود.»
«شرق ایران» همچنین در شماره رجب۱۳۳۶قمری (اردیبهشت۱۲۹۷) به قلم رفعتالتولیه پشتصحنه برخی تصمیمات اعضای تشکیلات آستانقدس را برملا میکند و مسئول اوضاع نامناسب را مرتضیقلیخان معرفی میکند. رفعتالتولیه در این مقاله مینویسد:
«آقایان اعضای آستانه مقدسه: چندی است آقایان اعضای آستانقدس جلساتی ترتیب داده و مشغول بعضی آنتریکها هستند. چون اغلب -بلکه تمام- این آقایان محترم مستأجرین املاک موقوفه میباشند، آخر سال که میشود با آنکه نهایت خصومت را با هم دارند، یکدیگر را اطلاع داده و تشکیل جلسات میدهند و در ضمن ملاقات مشغول تنقید تولیت وقت شده، بدون ملاحظه نسبتهای خالی از حقیقت به شخص تولیت داده، میخواهند حضرت معظم را به این واسطه تهدید کرده، از پرداخت مالالاجاره ملزمی خود معاف شوند.
چنانچه همین کسانی که امروزه متفق شدهاند آنهایی هستند که بر علیه هم سال گذشته به مرکز تلگرافات کرده، به بهانه اصلاحخواهی دزدیهای یکدیگر را گوشزد هیئت دولت نمودند، ولی نقدا جهت حیفومیل ملزمیهای خود با هم اتفاق کرده، برای انجام مقاصد سوء نسبتهای غیرواقع به آقای متولیباشی میدهند. اگر به حرکات خود ادامه دهند، بدون ملاحظه اسامی ایشان را با صورت بدهی آنها برای اطلاع عموم منتشر خواهیم کرد.»
رفعتالتولیه همچنین باتوجهبه شکایات متعددی که از وضعیت اجاره املاک آستانه در این دوره میشود، تلاش میکند با درج برخی مطالب روشنگری کند. او بارها مورد عتاب مسئولین آستانه نیز قرار میگیرد، ولی مدام در روزنامهاش داد اصلاحخواهی دارد. برای نمونه در شماره۲۶ جمادیالثانی۱۳۳۶ (۱۸فروردین۱۲۹۷) مزایده املاک آستانه و اجاره آن به افراد خاص را دلیل خرابیهای آستان میداند و مینویسد:
«نظریه به آستانقدسرضوی: مزایده املاک آستانه یا بزرگترین علت خرابیهای وارده:
آنچه تاکنون از املاک آستانه بهطور مزایده اجاره داده شده، مطلقا دو صورت داشته؛ علیالظاهر موافق با قانون مزایده و در باطن بر ضرر آستانه و صرفه مستأجر اجارهنامه مهر و به امضا رسیده است. درست تأمل کنید. جای حیرت و تأسف اینجاست. بعضی از املاک هم که اجاره آن مقتضی شده یا مستأجرین واگذار کردهاند یا خیار فسخی جهت آستانه بههم رسیده است، بدون آنکه اعلان مزایده بدهند به اشخاص معینی اجاره داده و املاک را تصرف کردهاند.»
دارالشفای آستانه که یکی از ارکان مهم و پرمراجعه این دوران است، گلایههای بسیاری از زائران و مجاوران را بهدلیل خدمات به همراه داشته است، بهنحویکه از سوی دربار بارها متولیان آستانه مورد بازخواست قرار میگیرند.
مطبوعات و اسناد از اوضاع نابسامان آن مطالب بسیار نوشتهاند. اما روزنامه «شرق ایران» در دوره تولیت ظهیرالاسلام که ظاهرا با اقداماتش موافق بوده است، درباره اوضاع دارالشفا در شماره۲۴ ربیعالثانی ۱۳۳۸ (۲۵دی۱۲۹۸) مینویسد:
دارالشفای مبارکه: «امور دارالشفای مبارکه با نهایت نظم است و بهطور دلخواه از مرضی نگهداری و پرستاری میشود. موافق اطلاعات حاصله از اثر جدیت آقای دکترمزینالسلطان دارالشفا یک منظره فرحناکی را پیدا کرده فقط نقصانی که دارد یک مبلغ کسر بودجه ماهیانه است. از اصلاحخواهی تولیت جلیله وقت چنین انتظار داریم بههر نوعی که مقتضی بدانند کسر بودجه دارالشفا را درست و آتیه آن را تأمین فرمایند.»
* این گزارش چهارشنبه ۲۳ آبانماه ۱۴۰۳ در شماره ۴۳۵۹ روزنامه شهرآرا صفحه تاریخ و هویت چاپ شده است.