کد خبر: ۱۰۳۷۱
۰۵ مهر ۱۴۰۳ - ۰۱:۰۰

قصه سنگ مزارهای داخل تکیه کرمانی‌ها چیست؟

تکیه کرمانی‌ها در آن روزگار که می‌شد پیکری را در جایی به‌جز آرامستان‌ها دفن کرد، همسایه دیواربه‌دیوار قبرستان «قبر میر» بوده است. عاشقان سیدالشهدا(ع) دوست داشتند در حیاط تکیه‌ به خاک سپرده شود.

کمال خجندی| در همه ایام محرم و صفر، حیاط تکیه کرمانی‌ها به‌وسیله قالی‌های نیمدار قدیمی فرش شده است. محرم و صفر که تمام شود و ربیع الاول از راه برسد، قالی‌ها را جمع می‌کنند و می‌برند داخل انبار تکیه. آن‌وقت سنگ‌قبر آنهایی که در حیاط تکیه خاک شده‌اند، دوباره پیدا می‌شود؛ آنهایی که وصیت کرده‌اند تا همان‌جایی به خاک سپرده شوند که یک عمر مشتری چای روضه‌اش بوده‌اند.

تکیه کرمانی‌ها البته در آن روزگار که می‌شد پیکری را در جایی به‌جز آرامستان‌ها دفن کرد، همسایه دیواربه‌دیوار قبرستان «قبر میر» بوده است. پس چندان غریب نیست اگر کسی بخواهد قدری آن‌طرف‌تر از آرامستان عمومی شهر، در حیاط تکیه‌ای به خاک سپرده شود. البته که اصل داستان این تدفین‌ها نشئت‌گرفته از عشق و ارادت به ساحت مقدس سیدالشهدا (ع) بوده است.

 

قصه سنگ مزارهای داخل تکیه کرمانی‌ها چیست؟

 

داستان مادر سخاوتی‌ها

قصه تدفین‌های تکیه کرمانی‌ها از دختر واقف بخشی از زمین تکیه آغاز می‌شود. چنان‌که در سنگ وقف‌نامه تکیه که هنوز بر دیوار تکیه نصب است، «آکربلایی محمد» فرزند «آعلی‌محمد کرمانی» «یک دربند دکان بقالی که واقع است در قبر میر و...» را وقف می‌کند برای تکیه کرمانی‌ها.

این مغازه در حاشیه معبری که تکیه کرمانی‌ها را دور می‌زند، سرپا بود. در همین زمان، احتمالا حوالی ۱۵۰ سال پیش، «مصطفی سخاوتی» جوان کاری و کوشایی است که از کرمان آمده و در همان محله‌ای ساکن شده است که قوم و خویش‌های دور و نزدیکش ساکن هستند؛ جایی دور و بر قبر میر.

او دختر آقاکربلایی‌محمد را به همسری می‌گیرد و می‌شود داماد خانواده. مصطفی سخاوتی در خانه‌ای که آن‌قدر‌ها از قبر میر و تکیه کرمانی‌ها دور نبوده است، کارگاه قالی‌بافی هم علم می‌کند؛ پیشه‌ای که بسیاری از کرمانی‌های مقیم مشهد به آن اشتغال داشته‌اند.

در آن سال‌ها کرمانی‌ها در مشهد عمده کار پشم ریسی و نخ‌تابی را هم در دست داشته‌اند. زن‌ها به‌عنوان اشتغالی خانگی، پشم‌ها را نخ می‌کرده‌اند و اجرتی می‌گرفته‌اند. نخ‌ها در دکان‌های رنگرزی رنگ می‌گرفته و می‌آمده است به قالی‌باف‌خانه‌ها تا بشود فرش‌های نفیس دست‌باف و برود به حجره‌های بازار فرش.

مصطفی سخاوتی، داماد خانواده واقف (بخشی از) تکیه، خیلی زود می‌شود آدم سرشناس تولید قالی در مشهد. قالی‌های تولیدشده در کارگاه‌های او در ردیف فرش‌های نامی مشهد، مثل فرش‌های «زین‌اوغلی» قرار می‌گیرد؛ فرش‌هایی که با عنوان تجاری «سخاوتی» و بعد‌ها در دوره پسر ارشدش، حاج‌محمد سخاوتی، با نام تجاری «م. سخاوتی» تولید می‌شوند.

او در همین سال‌ها آشنایی و همکاری فراوانی با آستان قدس‌رضوی دارد. تولیتگری او در تکیه کرمانی‌ها که در آن سال‌ها پایگاه مهم عزاداری در مشهد بوده، او را به چهره سرشناس شهر و امین مردم بدل کرده است.

در فضای تکیه کرمانی‌ها سردابی وجود دارد که محل دفن سه شخصیت مرتبط با تکیه است

جایگاه حاج‌مصطفی سخاوتی تا آنجا بوده است که هنگام درگذشتش در سال ۱۳۲۸، شهر سیاه‌پوش می‌شود و جمعیت عظیمی از مردم مشهد، مسئولان دوایر دولتی و خدام آستان قدس‌رضوی برای تشییع‌جنازه‌اش به خیابان می‌آیند.

پیکر حاج‌مصطفی سخاوتی را با اعزاز و اکرام فراوان در محل منبر تکیه کرمانی‌ها به خاک می‌سپارند. اما پیش از او، همسرش، دختر آقاکربلایی‌محمد، در حیاط تکیه به خاک سپرده شده‌است. در بازسازی‌های متعدد تکیه، سنگ‌قبر‌ها تغییر می‌کند. در سنگی که حالا بر مزار دختر آقاکربلایی‌محمد نصب است، از او با عنوان «مادر سخاوتی‌ها» یاد شده است.

جای قبری برای هندو

سنت دفن در سرداب از سنت‌های ریشه‌دار است. رسم بوده است قبر را جایی پایین‌تر از سطح زمین، در اتاقکی زیرزمین‌مانند حفر کنند و پیکر درگذشتگان را در آن فضا به خاک بسپارند. بسیاری از سرداب‌ها بعد‌ها در تغییرات شیوه معماری، مدفون مانده و صورت قبر به سطح زمین منتقل شده؛ درحالی‌که اصل قبر جایی پایین‌تر است. در فضای تکیه کرمانی‌ها هم سردابی وجود دارد که محل دفن سه شخصیت مرتبط با تکیه است.

اولی‌شان مرحوم «مولوی نبی‌بخش بدیع‌الزمان هندی» است. «مولوی ضیا‌ء‌الدین» از علمای سرشناس منطقه «مبارک‌پور» در ایالت اوتار پرادش در شمال هند بوده است؛ هم‌عصر علمای دوره قاجار. فرزند او، مولوی نبی‌بخش، در آغاز جوانی در اثر شور و حالی که داشته، تصمیم به مهاجرت و کسب علم گرفته است.

او محضر بسیاری از علمای هند و پاکستان را درک می‌کند و در ادامه سیر و سلوک و تزکیه و تعالی، تصمیم می‌گیرد در مشهد در جوار عالم‌آل‌محمد (ع) ساکن شود. او عمرش را در مشهد به تدریس و تألیف می‌گذراند و دست‌کم دوازده اثر در تبیین معارف اهل‌بیت (ع) به نگارش درمی‌آورد.

کتاب‌های «در اسرار ذبح عظیم» که شرحی بر وقایع کربلاست و «مهدی شیعه» که درباره جایگاه حضرت ولی‌عصر (عج) در منابع شیعی است، ازجمله همین کتاب‌ها هستند.

تدفین‌های تکیه کرمانی‌ها از دختر واقف بخشی از زمین تکیه آغاز می‌شود

مولوی نبی‌بخش بدیع‌الزمان هندی، روحانی سرشناس شهر بوده است؛ آن‌قدر که وقتی در شعبان ۱۳۶۷ قمری، برابر با روز جمعه ۲۱ خرداد ۱۳۲۷ خورشیدی درمی‌گذرد، مرحوم دکتر قاسم رسا، ملک‌الشعرای وقت آستان‌قدس‌رضوی، این قطعه را در سوگ او می‌سراید:

فغان که رفت گران‌مایه گوهری از دست/ فغان که رونق بازار اهل علم شکست// چو رخت بست نبی‌بخش مولوی ز جهان/ دری زمانه ز در‌های علم و دانش بست// چو با ولای علی (ع) آرمیده در دل خاک/ به زیر سایه لطفش ز رنج محنت رست// چو طبع، خامه برآورد و از خرد پرسید/ ز سال رحلت آن عالم خدای‌پرست// بگفت در مه شعبان شتافت سوی جنان/ چو هفت سال گذشت از هزار و سیصد و شصت پیکر مولوی نبی‌بخش را بنا به وصیت خودش در سرداب تکیه کرمانی‌ها به خاک می‌سپارند؛ جایی در حیاط تکیه.

با وجود آنکه حالا صورت قبر مولوی از سرداب به سطح حیاط منتقل شده، دریچه ورودی به سرداب هنوز باقی است.

قصه سنگ مزارهای داخل تکیه کرمانی‌ها چیست؟

 

آخرین سنگ قبر تکیه

از مولوی نبی‌بخش چند پسر باقی مانده است؛ ازجمله عبدالجواد مولوی که استاد بسیاری از مداحان نام‌دار مشهدی بوده است. عبدالعلی مولوی هم دیگرفرزند مولوی نبی‌بخش بوده که شوال ۱۴۰۹ قمری، برابر با اردیبهشت ۱۳۶۸ در کنار پدر، در سرداب تکیه کرمانی‌ها به خاک سپرده شده است. سرداب تکیه کرمانی‌ها یک قبر دیگر هم دارد که قبر مرحوم غلامحسین محرابیان، معروف به غلامحسین قاسم است؛ یکی دیگر از بانیان تکیه کرمانی‌ها.


خادمی که در تکیه ماند

بعد‌ها پیکر دو پسر از پسر‌های حاج‌مصطفی به نام‌های «حاج‌محمد سخاوتی» و «حاج‌رضا سخاوتی» هم در کنار پدر، در تکیه کرمانی‌ها به خاک سپرده می‌شود؛ و نیز پیکر مرحوم «حاج‌امیر نصرالله نیا» کوره‌دار قدیمی مشهد و از بانیان بنا، و مرحوم «حاج‌آقا مسلمان‌زاده» که خادم خدوم تکیه بوده است.


* این گزارش پنج‌شنبه ۵ مهرماه ۱۴۰۳ در شماره ۵۶۲ شهرآرامحله منطقه ثامن چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44