کد خبر: ۱۰۱۹۰
۱۵ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۵:۱۶
نرم‌افزار‌های آقای روحانی

نرم‌افزار‌های آقای روحانی

حجت‌الاسلام علیزاده معتقد است جذب جوان‌ها به مسجد، نیازمند راه‌های نوینی است. یکی از راهکاری امام جماعت مسجد تاجرآباد تولید نرم‌افزار با محتوای مذهبی است.

آن روز که پایش را در مسجد مخروبه تاجرآباد گذاشت، معلوم نبود قرار است چه تصمیم مهمی بگیرد؛ آیا بماند و همه اینها را بسازد؟ مسجد را آباد کند؟ با جوان‌های سرگردان این محل که هرکدام فرقه و مذهب خودشان را دارند و فرهنگی متفاوت، چه کند؟ چطور پنج، شش‌نفری را که برای نمازجماعت به مسجد می‌آیند، چهل، پنجاه‌نفر بکند؟

اینها سوالاتی بود که در ذهنش می‌نشست و اصلا انتظار دوری نبود اگر همان‌جا پا پس می‌کشید و می‌رفت، اما در همان لحظه تصمیم گرفت و ماند. ماند تا آباد کند؛ اول مسجد را بعد هرچیزی را که در توانش بود، از نو بسازد. شد روحانی تاجرآبادی که خیابان‌هایش، آدم را یاد کشور پاکستان می‌اندازد.

اصلا آن محل به‌خاطر وجود فِرَق مذهبی گوناگون و فرهنگ‌های متفاوت و ساکنان شهر‌های مختلف سیستان‌وبلوچستان به‌خصوص چلو‌ها در بین مردم به پاکستان دوم معروف است. بیشتر مغازه‌ها و خانه‌های این محدوده در اختیار همین افراد است. حاج‌آقا علیزاده چهار سال پیش همه اینها را دید و تصمیم به ماندن و ساختن گرفت. کار سختی بود، اما کوله‌بار تجربه او راهی متفاوت جلوی پایش گذاشت.

 

بازسازی مسجد

بیشتر فضای مسجد، مخروبه بود و بخشی از آن نیز به زباله‌دانی تبدیل شده بود. حاج‌آقا علیزاده در اولین اقدام بعد از ورودش تصمیم می‌گیرد پیگیر بازسازی مسجد شود. رایزنی با شهرداری و سایر نهاد‌ها برای بازسازی مسجد و آوردن برخی تجهیزات به آنجا، از اتفاق‌هایی است که در مدتی کوتاه، مسجد مهدیه را سروسامان می‌دهد و فضای مناسبی به آن می‌بخشد، تاجایی‌که تعداد نمازگزاران مسجد افزایش می‌یابد و کلاس‌های قرآنی در آنجا رونق می‌گیرد.

 اما این کلاس‌های قرآنی نباید بی‌ثمر برگزار شود؛ چراکه بسیاری از بانوان محل حتی توانایی روخوانی هم ندارند، از این‌رو حاج‌آقا علیزاده به همراه همسرش طرحی را اجرا می‌کند که بر مبنای آن، یک صفحه قرآن بار‌ها تکرار می‌شود و بانوان کاملا روخوانی را می‌آموزند؛ طرحی ساده، اما ابتکاری و موثر در یادگیری روخوانی قرآن برای بانوان حتی آنها که سواد خواندن و نوشتن ندارند یا از اشتباه خواندن خجالت می‌کشند.

 

او که از سال ۷۹ به تولید نرم‌افزار‌ مشغول بوده، تصمیم می‌گیرد در حوزه جذب جوان‌ها به مسجد، نرم‌افزار‌ تولید کند

میانبری به نام نرم‌افزار

رشد شبکه‌های اجتماعی و ایجاد فضا‌های مجازی در شرایطی که اجرای برنامه‌های فرهنگی، دیگر تکراری شده است و سخنرانی‌ها و منبر رفتن‌های طولانی دیگر پاسخ‌گوی جوان‌ها نیست، جرقه‌ای در ذهن حجت‌الاسلام علیزاده روشن می‌کند و آن، استفاده از علم الکترونیک است که در گذشته، آن را آموخته است. همین می‌شود که وی شروع به تولید نرم‌افزار‌های مختلف می‌کند. او که از سال ۷۹ به تولید نرم‌افزار‌های ویندوزی مشغول بوده و علمش را داشته است، تصمیم می‌گیرد در حوزه جذب جوان‌ها به مسجد، نرم‌افزار‌هایی تولید کند و در اختیار آنها قرار دهد.

او اکنون حدود ۱۲ نرم‌افزار در موضوعات مختلف تولید کرده و در اختیار اقشار مختلف مردم گذاشته است. در این نرم‌افزارها، احادیث مختلفی در زمینه‌های متفاوت از احکام گرفته تا شهرشناسی و... گردآوری شده است و کاربران به‌راحتی می‌توانند از آنها در گوشی‌های خود استفاده کنند. علیزاده با بیان اینکه باید به‌دنبال راه‌های نوین و جذابی برای جذب جوان‌ها به مسجد بود، می‌گوید: فکر می‌کنم امروز باید با زبان خودِ جوان‌ها و نوجوان‌ها با آنها حرف زد؛ به‌خصوص با توجه به آسیب‌های اجتماعی فراوان در محلات حاشیه‌ای، نمی‌توان انتظار داشت که جوان‌ها بیایند پای سخنرانی‌ها بنشینند.

اما می‌توان آنها را با استفاده از شبکه‌های اجتماعی و بازی‌های کامپیوتری مناسب و... به سمت هدف مدنظر سوق داد؛ به‌عنوان مثال «جنگ با داعش»، بازی‌ای بود که ما آن را در اختیار جوان‌های این محل قرار دادیم و خیلی‌ها را از همین طریق، جذب مسجد کردیم.

 

نرم‌افزار‌های آقای روحانی

 

تلاش می‌کنیم فضای دوستی و اتحاد ایجاد کنیم

او درباره برخی ویژگی‌های شهرک شهیدباهنر می‌گوید: شهرک شهیدباهنر، منطقه‌ای تلفیقی از دو حیث مذهبی و فرهنگی است که متاسفانه این امر تبدیل به یک آسیب اجتماعی شده است. ما در بُعد مذهبی تلاش می‌کنیم برادری خودمان را ثابت کنیم؛ یعنی تاکید می‌کنیم رفتارمان بامحبت باشد تا تفاوت‌های مذهبی، موجب تنش در بین مردم نشود، از این‌رو با برگزاری برنامه‌های هفته وحدت، محافل انس با قرآن، گفتگوی چهره‌به‌چهره، گره‌گشایی از خانواده‌های اهل سنت و... زمینه‌ای برای دوستی و اتحاد فراهم می‌آوریم که امیدواریم این روند، دوطرفه و همیشگی باشد، اما در بعد فرهنگی امیدواریم به‌خصوص در شهرداری، برنامه‌های هدفمندی در این راستا به اجرا دربیاید.

 

کار فرهنگی در اینجا متفاوت است

علیزاده ادامه می‌دهد: با توجه به اینکه در استان‌ها و مناطق مختلف کشور، کار‌های فرهنگی متنوعی انجام داده‌ام و با طیف‌های مختلفی از مردم سروکار داشته‌ام، می‌توانم بگویم که کار فرهنگی در این شهرک بسیار متفاوت از جا‌های دیگر است؛ چراکه اولا بسیاری از مردم ساکن در این محدوده از استان‌های جنوبی و همچنین از کشور افغانستان هستند با فرهنگ‌هایی کاملا متفاوت. ثانیا خود اهالیِ بومی شهرک، از مناطق مختلف کشور هستند با گویش و فرهنگی متفاوت.

ثالثا بافت این شهرک، ترکیبی از شهر و روستاست و حتی خود شهرداری در خدمات‌دهی به شهروندان دچار تردید است. رعایت نشدن بهداشت محیط از مسائل بسیار دردناک در این منطقه است که به‌ویژه با فروش دام زنده در مغازه‌ها به‌چشم می‌خورد و مشکلات بهداشتی فراوان و بوی تعفن در معابر ایجاد می‌کند. فقر شدید مالی، از دیگر مسائل بسیار مهم ساکنان این منطقه است که موانعی بر سر راه کار‌های فرهنگی ایجاد می‌کند.

 

نرم‌افزار‌های آقای روحانی

 

روز‌هایی که برای یک لیتر نفت مانده بودیم

او همچنین درباره سختی کار و زندگی در مناطق حاشیه‌ای می‌گوید: اولین رسالت مبلّغ دینی، تبلیغ در خانواده‌هاست و ازآنجاکه مردم به عملکرد خانواده مبلغ دینی اهمیت می‌دهند، سبک زندگی آن مبلغ دینی نیز مهم است. ساده‌زیستی و تحمل سختی‌ها از موضوعاتی است که مردم به آن توجه می‌کنند. خوشبختانه خانواده من این موضوع را به‌خوبی درک کردند و مرا همراهی می‌کنند.

خیلی‌وقت‌ها در شرایط بسیار سختی زندگی کرده‌ایم. روز‌هایی بوده که یک لیتر نفت برای گرم کردن خودمان در زمستان نداشتیم و در آن زمان با وجود اینکه یک نفر حاضر شده بود برایمان ۲۰۰ لیتر نفت بیاورد، این پیشنهاد را قبول نکردم و گفتم اگر می‌توانید برای همه ساکنان، این مقدار نفت را بیاورید، به ما هم بدهید. اینها باعث شده امروز که چهار سالی از سکونتمان در تاجرآباد می‌گذرد، سختی‌های زندگی در این محل را به‌راحتی تحمل و خودمان را با مردم اینجا همراه کنیم.

 

خاطره تبلیغ در زندان

روز اولی که برای تبلیغ به زندان رفته بودم، هیچ‌گونه تجربه‌ای در این‌باره نداشتم، از این‌رو تصمیم گرفتم جستجویی در اینترنت انجام بدهم تا شاید مطلب و تجربه‌ای درباره این موضوع به‌دست بیاورم، اما برایم جالب بود که هیچ مطلبی پیدا نکردم و همین شد که با اضطراب عجیبی وارد زندان شدم و به بند نسوان رفتم.‌

نمی‌دانستم صحبت‌هایم را چطور شروع کنم و به این بانوانی که هرکدام به‌دلیلی در زندان گرفتار شده بودند، چه بگویم، با این حال تصمیم گرفتم صحبت‌هایم را با موضوعی شروع کنم که بانوان انس بیشتری با آن دارند؛ ظروف آشپزخانه. صحبت‌هایم را شروع کرده بودم که ناگهان یکی از بانوان بند نسوان درحالی‌که با صدای بلند می‌گریست، گفت: حاج‌آقا! مدت‌هاست رنگ آشپزخانه را ندیده‌ایم. همین‌طور که آن زن می‌گریست، یادم آمد که باید درقالب عاطفه و احساس، حرف دین و محبت خدا را به این افراد برسانم. به لطف خدا حضور آن روز من برای خانم‌ها راضی‌کننده بود و خیلی از آنها به پشیمانی گذشته خود اقرار کردند. خیلی از آنها همان روز تصمیم به توبه گرفتند.

آن روز من جای خالی خدا را در زندگی این افراد حس کردم و شاید همین شد که تصمیم گرفتم نرم‌افزاری خاص برای مبلغان زندان بسازم؛ نرم‌افزاری که نام آن را «سجن» گذاشتم تا بتوانم از این طریق، تجربیات خود را به سایر مبلغانی که به زندان می‌روند، انتقال دهم.

 

خاطره تبلیغ در مهدکودک

در برهه‌ای از زمان، کار کودک انجام می‌دادم و در مدارس ابتدایی، با ادبیات کودکانه سخنرانی می‌کردم. روزی مسئولان مدرسه یکی از شهرستان‌ها برای برنامه جشن تکلیف، دعوتم کردند. هنگام ورودم، مدیر آموزشگاه رو به من کرد و گفت: «حاج‌آقا! شما رو اشتباهی فرستادن!» پرسیدم: «برای چی؟» گفت که اینجا برنامه روضه نداریم. پاسخ دادم: «من که برای روضه‌خوانی نیامده‌ام. برای جشن تکلیف بچه‌ها دعوت شده‌ام.»

مدیر آموزشگاه از من عذرخواهی کرد. من متوجه شدم که ظاهر من به‌گونه‌ای بوده که به درد روضه‌خوانی می‌خورده. این تجربه باعث شد به این مسئله فکر کنم که حتی ظاهر ما با کودک حرف می‌زند و مبلغان دین ما باید ظاهر و بیان خود را با نشاط و زیبایی همراه کنند. همچنان که برای جذب کودکان به سمت اسباب‌بازی‌ها، از رنگ‌های جذاب و ادبیات کودکانه استفاده می‌شود، در امر تبلیغ هم باید همین‌گونه رفتار کرد؛ نکته‌ای که باعث شد در رفتار کودکانه من با کودکان، اثرگذر باشد.

 

تبلیغ برای نوجوانان و جوانان

ازآنجاکه برخی مساجد هیچ جاذبه ظاهری ندارد، نوجوانان و جوانان علاقه‌ای به حضور در این مکان‌های مقدس ندارند و جذب نمی‌شوند. زمانی که به این مسجد آمدیم، برای حل این مشکل و جذب جوان‌ها به مسجد، برنامه کوهپیمایی تدارک دیدیم و اعلام کردیم جوانان ثبت‌نام کنند. خوشبختانه جوان‌های زیادی ثبت‌نام کردند و برنامه کوهپیمایی برگزار شد. نکته جالب اینجا بود که در این برنامه، همان جوان‌هایی که ظاهرا اهل مسجد نبودند، در مسیر کوهپیمایی بیشترین علاقه خود را به دین نشان می‌دادند و بسیاری از مسائل دینی خود را سوال می‌کردند.

متاسفانه در بسیاری از مساجد، حصاری از بی‌توجهی ساخته‌اند که مانع رفت‌وآمد جوان‌ها می‌شود و این بزرگ‌ترین آسیب مساجد ماست. مساجدی که بخواهند فقط با روش سنتی کار کنند، بی‌شک جذابیتی نخواهند داشت، بنابراین مردم و مسئولان باید به‌منظور خارج کردن مساجد از حالت سنتی، تلاش کرده و در مقابل، مساجد را به امکانات روز ورزشی و فرهنگی مجهز کنند؛ به‌خصوص در مناطقی که فقر مالی و فرهنگی حاکم است.


* این گزارش د‌وشنبه ۱۴ تیر ۹۵ در شمـاره ۲۰۴ شهرآرامحله منطقه ۶ چاپ شده است.

کلمات کلیدی
ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44