هرسال در مناسبت اربعین و ایام شهادت حضرترضا (ع)، حال و هوای منطقه ۵ با حضور زائران، رنگوبوی معنوی میگیرد. اهالی منطقه۵ که در تمام سال بهخاطر نزدیکبودن به حرم مطهر از این فیض به اندازه کافی بهره میبرند، در این مناسبتها سهم خود را از ثواب میزبانی از زائران امامرضا (ع) برمیدارند.
این مشارکتها به یکیدو محله منطقه۵ محدود نیست و همه در رقابتی معنوی از یکدیگر پیشی میگیرند؛ مثل علیرضا اکرامیفر، ساکن گلشهر که داستانی شنیدنی دارد از نیمهشبی که برای یافتن زائر به کوچه و خیابان زد یا محمدرضا قربانی که حلاوت پذیرایی شیعیان عراق در مسیر اربعین، چنان در دلش نشسته که تصمیم گرفته است خودش و خانوادهاش، زائران حضرت رضا (ع) را به خانهشان دعوت کنند در محله سجادیه.
احد بمباردی در محله رضائیه هرسال به شیوه خودش، میزبان زائران است و فکر بکری کرده است که آن را جلو مغازهاش اجرا میکند. اهالی مهرآباد، حسینآباد، رضائیه و دیگر محلات منطقه ۵ از این قافله میزبانی عقب نماندهاند و هر سال حق همسایگی با امام هشتم را در حد توان ادا میکنند.
گلشهر محدودهای دور، اما همزمان نزدیک به حرم مطهر محسوب میشود، از این نظر که شاید نیمساعتی با حرم فاصله داشته باشد؛ اما دل ساکنانش پیش امام رضا (ع) است. همین است که زائران امام را، چون میهمان خود میشمارند و از آنها پذیرایی میکنند.
علیرضا اکرامی، خادم افتخاری حرم مطهر و ساکن محله ثامن گلشهر، یکی از آنهاست که طبقه پایین منزلش را شبیه حسینیهای کوچک آماده کرده برای زائران. او میگوید: این طبقه از خانه، آشپزخانه، حمام و سرویس بهداشتی مجزا هم دارد و مناسب پذیرایی از مهمان است. در ایام مختلف مانند عید نوروز، دهه اول محرم و دهه آخر صفر به خیابان میروم و دست زائری را میگیرم و به منزلمان میآورم تا چند روزی افتخار پذیراییشان را داشته باشیم.
او داستانهای زیادی از این میزبانی رایگان دارد، اما شیرینترینش همان نیمهشبی است که بیقرار میشود و بهدنبال زائران از خانه بیرون میزند. آقاعلیرضا میگوید: چندسال پیش شب قبل از سالروز شهادت امامرضا (ع) به دلم افتاد که بیرون بروم و دست زائری را بگیرم و به منزل بیاورم. ساعت از ۱۲شب گذشته بود. ابتدا به پنجراه پایینخیابان و بعد به فلکه آب رفتم، اما کسی به چشمم نیامد که دنبال جا و مکان باشد.
بعد به بولوار فرودگاه رفتم، ولی آنجا هم کسی را پیدا نکردم. در خیابانها میچرخیدم و تصمیم گرفتم بروم و از پلیسراه سمت شرق مشهد شروع کنم. آنجا خودرویی بین زائران پیاده، غذای گرم توزیع میکرد. جلو رفتم و او پرسید «چند زائر داری؟» من هم ناخودآگاه گفتم «چهارتا.» غذاها را گرفتم و دوباره راه افتادم.
این بار نزدیک میدان پانزدهخرداد، فردی را دیدم که از خودرو پیاده شده بود و رو به حرممطهر زارزار گریه میکرد. خانواده او هم در خودروشان نشسته بودند. جلو رفتم و آنها را به منزل دعوت کردم. اتفاقا چهارنفر بودند. آن خانواده سیرجانی بودند و تمام عصر و شب را بهدنبال منزلی یا سوئیتی ارزانقیمت گشته بودند، اما جایی پیدا نکرده و بیجاومکان مانده بودند توی شهر امام رضا (ع). باورش نمیشد یکی به رایگان او را دعوت کرده است. چند روزی مهمان ما بودند و ما هم افتخار داشتیم که به زائر امامرضا (ع) خدمت کنیم.
محله سجادیه، در فاصله بیستدقیقهای حرم مطهر، اما کمی دور از هیاهوی خیابانهای منتهی به آن است. این محله آدمهای باصفا و مخلصی دارد که بسیاری از آنها، منازلشان را رایگان دراختیار زائران دهه آخر صفر قرار میدهند. یکی از این افراد محمدرضا قربانی، خادم افتخاری حرم مطهر است.
او درباره همسایگی آقا میگوید: آرامشی را که در زندگی نیاز داشتم، زندگی در جوار مرقد امامرضا (ع) به من داده است. به برکت این همسایگی همیشه در مشکلات، پناهگاهی داشتهام. متعاقبا وقتی زائر امام به مشهد میآید، کلبه کوچک ما دراختیارشان خواهد بود.
هرکس هرچه در توان دارد، از کوچکترین کار تا درشتترینها هرچه میتواند باید انجام دهد که زائران احساس غربت نکنند
آقامحمدرضا همزمان با اوج سنت پذیرایی شیعیان عراقی در مسیر نجف تا کربلا، به فکرش خطور کرده است که در حد توان میزبان زائران پیاده امامرضا (ع) باشد. او میگوید: حدود ۱۰سالی میشود که هرسال در ایام شهادت امامرضا (ع) مهمانانی از روستاهای نزدیک فریمان به منزلمان تشریف میآورند. این مهمانان که چند روز در مسیر هستند، تنها شب شهادت را در منزل ما میمانند و فردا به مکانی دیگر میروند، اما همان یک شب ما را از فیض حضور معنویشان بهرهمند میکنند. آنها شب شهادت روضهخوانی و سینهزنی دارند که بسیار معنوی و تأثیرگذار است. حس و حالشان غیرقابلوصف و بسیار روحانی است.
او هم خاطرات بسیاری دارد از توفیقاتی که بهواسطه خدمت به این زائران نصیبش شده است. میگوید: چند سال پیش با همسرم به همراه زوجی دیگر راهی پیادهروی اربعین شده بودیم. در راه برگشت، عجله داشتیم که زودتر برسیم مشهد که مهمانان شهرستانیمان که برای شهادت امامرضا (ع) به مشهد میآیند پشت در نمانند.
ساعت۷ صبح حوالی سبزوار ناگهان خودرو ما منحرف شد و چپ کردیم. نمیدانم ماشین چقدر روی سقف کشیده شد، اما قبل از رسیدن بقیه زائران اربعین که در جاده بودند و برای کمک دویده بودند، از ماشین خارج شدیم. آسیب جدی هم ندیده بودیم. باور دارم علت آنکه آسیب جدی ندیده بودیم، لطف خدا و امام رضا (ع) و این مسئله بود که ما باید برای پذیرایی زائرانش آماده میشدیم.
محله مهرآباد هم آدم باصفا کم ندارد. مسیر تشرف زائران پیادهای که از سمت سرخس میآیند، از کنار این محله میگذرد و مهدیه مهرآباد هم معمولا استراحتگاه زائران است. علاوهبر مهدیه، بسیاری از اهالی منازلشان را دراختیار این زوار قرار میدهند. برخی سالهاست این سنت را بهجا میآورند و برخی هم بهتازگی به جمع میزبانان زائران پیاده افزوده شدهاند؛ مثل علی افروخته که سال گذشته ۱۰روز میزبان اهوازیهای خونگرم بوده است.
او میگوید: در دهه آخر ماه صفر سال گذشته، خانواده منزل نبودند و شرایطی فراهم بود که میتوانستم میزبان زائران باشم. پانزدهزائر اهوازی آمدند و ۱۰روز مهمان ما بودند. ابتدا میخواستند هزینه بپردازند که گفتم «من تنها بهشرط صلواتی بودن، مهمان قبول میکنم.» گفتم «اگر از زوار امامرضا (ع)، آن هم در این ایام پول بگیرم، دیگر با چه رویی به حرم مطهر بروم.»
او ادامه میدهد: از تکتکشان تشکر کردم که خانه من را برای اقامت انتخاب کردهاند. به آنها گفتم که «خدا روی من را دیده و شانس در خانهام را زده است که شما تشریف آوردهاید.» خدا را شکر به سلامت هم به شهرشان برگشتند. بعد از آن چندباری هم تماس گرفتند و در ارتباط هستیم. از آنها خواستهام امسال هم اگر مسافر مشهد بودند، مهمان ما باشند.
وقتی از علیآقا دلیل این کارش را میپرسم، فقط یک جمله میگوید؛ «در اصل همگی مهمان امامرضا (ع) هستیم؛ چه ما و چه این عزیزان.»
به تبعیت از دیگر محلات منطقه۵، محله حسینآباد و بهخصوص بخش بولوار شهیدعباسپور و شهدای تاکسیرانی آن هم هرسال محل تجمع موکبها و خیمههای خدماترسانی به زائران پیاده است. خانههای زیادی در این محله بهرایگان میزبان زائران پیاده است، عین خانه غلامرضا نظامدوست که هرساله درش به روی زائران باز است، اما دوست ندارد زیاد درباره این میزبانی صحبت کند.
به اصرار ما با اکراه میگوید: تنها از باب وظیفه میگویم که چندسالی میزبان زائران امامرضا (ع) بودهایم. هرجا هرطور از دستم بربیاید، نوکری زائران آقا را میکنم. زائران از شهرهای مختلف تشریف میآورند. معمولا پسرم به پنجراه پایینخیابان میرود و زائران را به خانهمان در بولوار تاکسیرانی دعوت میکند.
میدیدم زائران صبح زود دربهدر بهدنبال آبجوش و چای هستند. تصمیم گرفتم یک سماور جلو مغازه بگذارم
تعریف میکند که زائران بعداز برگشتن به شهرشان احوالپرس او هستند و با هم درارتباطاند. او حرفش را با این جملات پایان میدهد: ما همسایه امامرضا (ع) هستیم و وظیفهمان پذیرایی از زائران ایشان است. خوشحالی ما وقتی است که زائرانش با رضایت و خوشحالی از در خانه ما بیرون بروند.
محله رضائیه نزدیکترین محله منطقه۵ به حرم مطهر است. اهالی این محله با حال و هوای زیارت خو گرفتهاند و هرساله در این ایام چشمانتظار زائران هستند. احمد بمباردی ساکن محله رضائیه یکی از آنهاست که از چند سال پیش برای رفاه زائران در بوستان وحدت موکب میزند و سماور بزرگی را هم جلو مغازهاش میگذارد تا زائران همیشه آبجوش صلواتی داشته باشند.
او میگوید: مغازه من نزدیک فضای سبز مقابل فرهنگسرای امت قرار دارد. این مکان محل کمپکردن و استراحت زائران است، ازجمله در سالروز شهادتامامرضا (ع) که این مکان مملو از زائران میشود. سالهای قبل میدیدم که زائران صبح زود دربهدر بهدنبال آبجوش و چای هستند. برای همین تصمیم گرفتم یک سماور بزرگ برقی جلو مغازه بگذارم یا اگر نیاز به حمام داشتند، به منزل راهنماییشان میکردم. این کار را هرسال انجام میدهم.
احمدآقا معتقد است «همانطورکه میرویم کربلا و به آن شیوه فوقالعاده پذیرایی میشویم، زائر امامرضا (ع) هم باید در مشهد عزت و احترام شود.»
علی خوازع، یکی دیگر از ساکنان محله رضائیه، کارهای مختلفی برای پذیرایی از زائران انجام میدهد. سالهاست که او و اعضای هیئت شیفتگان امامزمان (عج) در محل هیئت به زائران جا میدهند. برای نمونه هرسال هیئتی از بجنورد که حدود دویستنفر میشوند، نزدیک به ایام دهه آخر صفر میآیند و مهمانشان میشوند. علاوهبراین، تا همین چندسال پیش که ایام عزیمت زائران با فصول سرد سال مصادف میشد، برای زائران آش و سوپ میپختند و پشت وانت به مسیر پیادهروی در جاده میبردند. او و اعضای هیئت شیفتگان امامزمان (عج) امسال هم قرار است در خیابان شارستان موکبی برپا کنند و آنجا به زائران پیاده خدمات بدهند.
خود علیآقا نانواست و از همین تخصص هم برای زائران مایه گذاشته است. او میگوید: به نظر من، هرکس هرچه در توان دارد، از کوچکترین کار تا درشتترینها هرچه میتواند باید انجام دهد، چون بهویژه زائران روز شهادت امامرضا (ع) حس و حال معنوی دیگری دارند و نباید در مشهد احساس غربت کنند.
حدود ۱۰سالی میشود که در ایام دهه آخر صفر هر کاری از دستم بربیاید، برای زائران انجام میدهم. چندسال پیش در ایستگاه استقبال از زائران پیاده منزلآباد (سهراه فردوسی) نان میپختم. آنجا ایستگاهی بود که چندنانوا از اصفهان، تهران و کرمان میآمدند و نان محلی میپختند. ما هم از طرف اتحادیه نانوایان میرفتیم و نانشیرمال با شیر و کنجد میپختیم که بود.
محمدرضا تقیپور، دیگر ساکن محله رضائیه، از کسانی است که افتخار میزبانی رایگان زائران را دارد. او میگوید: طبقه پایین منزل ما فضایی دارد که مناسب سکونت ۱۰نفر است. در ایام دهه آخر صفر هرسال در همین فضا میزبان زائران آقا هستیم. یکی از دوستانم در بولوار فرودگاه موکب دارد و خانواده زائران را به ما معرفی میکند. خدا را شکر از شهرهای مختلف مهمان داشتهایم.
البته خدمت آقا محمدرضا و خانوادهاش فقط به دادن جای اقامت خلاصه نمیشود و تلاش میکنند دیگر احتیاجات آنها را نیز برطرف کنند. او میگوید: برای پذیرایی هم تا جاییکه بتوانیم در خدمتشان هستیم. ما وظیفه داریم در حد توانمان به زائران امامرضا (ع) خدمت کنیم، همانند شیعیانی که در مسیر نجف تا کربلا میزبان زائران امامحسین (ع) هستند.
* این گزارش دوشنبه ۵ شهریورماه ۱۴۰۳ در شماره ۵۹۰ شهرآرامحله منطقه ۵ و ۶ چاپ شده است.