دکتر دانشدوست درباره المان همای رحمت میدان غدیر توضیح داد: قرار بود پرنده همای رحمت، حالت سکون نداشته باشد و همواره متحرک و پویا بهنظر بیاید. به همین منظور دو طرف پل را نقش موجدار طراحی کردم.
فاطمه عباسی در زمان جنگ پرستان مجروحان بود، سوادی نداشت که خاطراتش با رزمندگان را در دفتری ثبت کند، اما آن قدر عزیز بود که مجروحان جنگ، دفتری به او بدهند و خاطراتشان را برایش بنویسند.
مادر شهیدان علی و غلامرضا نامی نگاهی به قاب شهدایش میاندازد و ادامه میدهد: به غیر از هشت فرزندم که در کودکی رفتند، سه فرزند بزرگ کردم که دوتای آنها را خدا پیش خودش برد.
سازمان اتوبوسرانی مشهد سال ۴۴ با هفت دستگاه اتوبوس، ۱۴ شوفر واحد (اتوبوسران) افتتاح شد که غلامرضا ظهوریان نجاریثانی به عنوان کمک راننده و درحالی که تنها ۱۵ سال داشت، جذب سازمان شد.
سمیه سادات حسینی فرزند شهیدی است که شاید هیچ خاطره روشنی از پدرش در ذهن ندارد. اما حالا پیکر پدرش بعد از ۳۱ سال دوری به شهرش برگشته و در شهر دررود به خاک سپرده شده است.
برات شیری، مردِ گاریدارِ محله پروین اعتصامی همان واقف زمینِ مسجد امامحسین(ع) در محله بهارستان است که همه هموغمش آباد کردن خانه خدا و در کنارش تامین رفاه مردمِ محروم است.
بیست سال است که عوارض بمباران شیمیایی، تن علی اکبر غنیمی را زخم، گوش راستش را ناشنوا و چشمانش را تار و او و همسرش را برای همیشه از نعمت داشتن فرزند محروم کرده است.
مهدی آهنگری جانباز شیمیایی و مربی آینهکاری در سازمان فنیوحرفهای است که چهل چراغی را به مناسب صدمین سالگرد تولد امام خمینی (ره) ساخت و به مرقد ایشان هدیه کرد.
فرمانده گروهان، خبرِ قطعی شهادت محمدجواد را به من داد. به خانه برگشتم؛ ولی چیزی نگفتم. تصمیم گرفتم تا پیداشدن پیکر محمدجواد، از این موضوع چیزی به خانوادهام نگویم.
زهره صداقتسلطانآبادی خیاطی ماهر و یک کارآفرین است که تولیدات کارگاهش را به کشورهای عربی و شرق آسیا صادر میکند و برای ۲ هزار بانوی سرپرست خانوار ایجاد اشتغال کرده است.