محمدرضا تقیپور که بیشتر سالهای جوانیاش را در جنگ گذرانده و جانباز شده، رزمیکار و مقامدار رشتههای تیراندازی و کوهنوردی است. او کار فرهنگی و خادمی مسجد را به تمام مشاغل رده بالا به ترجیح داده است.
دیوانهای حافظ و سعدی و میرزادۀ عشقی جزو جدانشدنی مغازۀ کفاشی استاد محمد است و در زمانهای بیکاریاش، ناخنکی به هرکدامشان میزند و به قول خودش کیف میکند.
مادر شهیدان رجبپور تعریف میکند: گوشی تلفن را کنارم گذاشته و منتظر بودم که محمد زنگ بزند. از خستگی خوابم برد. در خواب دیدم که پدرش درحالیکه تاج گلی به سرش گذاشته، وارد خانه شد.
از حدود سال ۸۷، سازمان فردوسهای شهرداری مشهدخاکسپاری در آرامستان قرقی و سیسآباد را ممنوع کرد، با این حال گزارشهای مردمی حاکی از آن است که هنوز اموات در این قبرستان قدیمی به صورت غیرمجاز دفن میشوند.
حسن رأفتی میگوید: اینکه جیوه و چند مایع دیگر با چه میزانی و درصدی باید با هم ترکیب شوند، تا شیشه به آینه تبدیل شود، جزو اسرار آینهسازها بود. همیشه این کار را در پستوی مغازه انجام میدادند.
محمدحسین جعفری هنرمند نقاش و مجسمهسازی است که با وجود معلولیت «خانه هنر افغانستان» را در گلشهر تاسیس کرد. او همچنین«اتحادیه معلولین و جانبازان افغانستان» و«باشگاه غدیر» را بنا کرد.
دارالقرآن «پیامبر اعظم (ص)» را آموزشوپرورش ناحیه ۲ در یک منزل وقفی بنا کرده است. این دارالقرآن دراین سالها توانسته است هزاران قرآنآموز را جذب فعالیتهای قرآنی کند.
در گشتوگذاری ساده، نوشته روی یک سنگ قبر در آرامستان قدیمی خواجه ربیع توجه ما را به خودش جلب کرد: میرحسین حسینی؛ فرزند میرزاکوچک خان جنگلی! درحالیکه شنیده بودیم که میرزا اصلا هیچ بچهای نداشته است.
میرزا ابراهیم صحافباشی مؤسس اولین سینمای عمومی ایران است که برخی روایت میکنند در باغ نادری مشهد دفن است و روایتی دیگر محل مقبره او را هندوستان میداند.