
مشهد امروز، از محلات و روستاهای متعددی تشکیل شده است که بسیاری از آنها سالهایی نهچندان دور برای دفن اموات خودشان آرامستان جدا داشتند. همزمان با افزایش جمعیت و رشد شهرها بسیاری از این روستاها تبدیل به مناطق شهری شدند، ولی آن گورستانها همچنان کاربری خود را حفظ کردند و هرازچندگاهی، باوجود غیرقانونیبودن، بعضی از مردم اقدام به دفن اموات خودشان میکنند.
از حدود سالهای هشتاد و هفت، هشتاد و هشت سازمان فردوسهای شهرداری مشهد با شناسایی این آرامستانهای غیرمجاز، اقدام به حصارکشی و محافظت از آنها کرد تا دیگر چنین کاری تکرار نشود.
با این حال گزارشهای مردمی حاکی از آن است که هنوز اموات در قبرستان قدیمی قرقی به صورت غیرمجاز دفن میشوند و حتی در سیسآباد نیز پس از سال ۸۸ همچنان این اتفاق افتاده است و کسی جلوی این حرکت غیرقانونی را نمیگیرد.
نخستین آرامستانی که تصمیم میگیریم به آن سر بزنیم، قبرستان سیسآباد است. سازمان فردوسهای شهرداری مشهد همان زمان که اینجا و چند جای دیگر مانند آرامستانهای شهرک قدس و اسماعیلآباد را غیرمجاز خواند، اقدام به حصارکشی دور آنها کرد تا دستکم از فضای مسکونی شهری جدا شوند.
وارد کوچهای خاکی میشویم و پس از دور زدن تقریباً نیمی از قبرستان، در ورودی را پیدا میکنیم. هرچقدر سر میچرخانیم اثری از انتظامات نمیبینیم. حتی پس از گذشت چیزی حدود چهلوپنج دقیقه باز هم از کسی بهعنوان نگهبان خبری نیست و هر کسی که متوفی داشته باشد، بهراحتی و بدون هیچ مزاحمتی میتواند او را دفن کند.
بیشتر سنگ قبرها قدیمیاند و در آنها نمونههایی از سدۀ پیش گرفته تا دهههای شصت و هفتاد و اواخر دهه هشتاد سدۀ کنونی خورشیدی دیده میشود. این نشان میدهد پس از سختگیریهای مقطعی سازمان فردوسها اقبالی به دفن اموات در اینجا نبوده است.
در این میان شش هفت سنگ قبر جدیدتر توجۀ ما را به خودش جلب میکند. از تاریخ درگذشتها کمی متعجب میشویم. یا هشتاد و نه است یا نود! اینکه اینها چگونه از فیلتر رد شدهاند و سر از این آرامستان درآوردهاند، خودش جای سؤال دارد.
اهالی این محدوده میگویند چند سالی میشود که دیگر این قبرستان متروکه شده است و کسی مرده برای دفن اینجا نمیآورد، چون مجوز صادر نمیشود. البته بیشترشان به این موضوع اشاره میکنند که دوست دارند در روستای آبا و اجدادیشان مدفون شوند، نه بهشترضا (ع)!
راهمان را به سمت بولوار حکمت و روستای قرقی سابق ادامه میدهیم. با راهنمایی یکی دونفر از اهالی بالاخره آرامستان را پیدا میکنیم. روی دیوار سیمانی آرامستان، همان جملۀ معروف سازمان فردوسها نوشته شده است که دفن هرگونه اموات در این آرامستان، هم آثار بد زیست محیطی و اجتماعی دارد و هم اینکه پروژههای شهری و توسعهای را سی سال عقب میاندازد.
(البته معلوم نیست چه کسی این هشدار شهرداری روی دیوار را مخدوش کرده است.) با اینکه این محدوده از سال ۹۲ جزو مناطق شهری شمرده میشود و بنا به گفتۀ مسئولان سازمان فردوسها دفن اموات در قبرستان آن ممنوع است، خبری از نرده و حصار آجری و نگهبان برای آرامستان نیست.
همانطور که مشغول راهرفتن در این آرامستان قدیمی و شاید تاریخی هستیم با دیدن سنگقبرهایی که صاحبانشان کمتر از یکسال پیش فوت کردهاند و همچنین دو سه قبر تازه که شاید مربوط به یک هفتۀ پیش باشد، متوجه میشویم که اینجا مثل چهار آرامستان مجاز مشهد کاملا فعال است. با وجود همۀ این شواهد شک میکنیم که نکند قبرستان قرقی غیرمجاز نیست و برای دفن در آن مجوز صادر میشود!
برای اینکه شکمان برطرف شود، بهطور ناشناس با دفتر اداری آرامستان بهشترضا (ع) تماس میگیریم و میگوییم: «قصد داریم یکی از بستگانمان که فوت کرده است، در قبرستان واقع در حکمت ۶۲ دفن کنیم.
آیا مجوز صادر میشود؟» مسئول پشت خط هم که گویا تابهحال چندینبار به این سؤال پاسخ داده است، با قاطعیت به ما جواب میدهد که اصلا چنین آرامستانی در مشهد و حتی روستاهای اطراف در سیستم ما ثبت نشده است و مشخصاً دفن در این قبرستان غیرمجاز است و ما نمیتوانیم آمبولانس برای حمل مرده در اختیارتان قرار دهیم. مسئولان آرامستان بهشترضوان هم دقیقاً همین پاسخ را به ما میدهند و تکرار میکنند که اینکار غیرمجاز است.
با سازمان فردوسهای شهرداری تماس میگیریم تا ببینیم چطور میشود که قبرستانی غیرمجاز باشد، ولی دفن در آن صورت بگیرد. حسین دشتبان مسئول روابط عمومی این سازمان به شهرآرامحله میگوید: «بهشت رضا (ع)، بهشت رضوان، خواجهربیع و قبرستان موقوفۀ بحرآباد تنها آرامستانهای مجاز مشهد برای دفن اموات هستند و دیگر آرامستانها غیرمجاز شمرده میشوند.
سازمان فردوسها برای جلوگیری از دفن در این مکانها اقدام به نردهکشی اطراف آنها کرده و حتی نگهبان و انتظامات گذاشته است تا از هرگونه دفن غیرمجاز جلوگیری کنند. به هرحال اگر مردم مستنداتی دال بر تخلف همکاران ما در بخشهای گوناگون در این موضوع دارند، به دست ما برسانند تا برخورد لازم را به عمل آوریم.».
اینکه اموات چگونه سر از آرامستان قُرقی درمیآورند برای ما تبدیل به معما میشود! با وجود اینکه خیلی از اهالی از پاسخ دادن به پرسش ما به شکلهای مختلف طفره میروند، از لابهلای صحبتهای برخی میفهمیم که یا اموات را در خانهها غسل میدهند و کفن میکنند یا مجوز دفن را برای روستاهای اطراف میگیرند و بعد در قبرستان قرقی دفن میکنند.
بیشتر شهروندانی که اصرار دارند تا امواتشان را در این آرامستانهای غیرمجاز دفن کنند، وقتی با پاسخ منفی مسئولان روبهرو میشوند یا اینکه انتظامات و نگهبانان قبرستانها اجازۀ دفن نمیدهند، میگویند مگر چه اتفاقی میافتد؟
باید دانست بیشتر این آرامستانها در مناطقی قرار گرفتهاند که در مقایسه با دیگر مناطق شهر کمتر توسعه یافتهاند و در سالهای آینده قرار است طرحهای توسعهای در آنها اجرا شود. بر پایه قاعدهای شهری، قبرهایی که بیش از ۳۰ سال از عمرشان گذشته باشد، با اجازۀ حاکم شرع میتوانند تخریب شوند.
مانند آرامستان گلشور امروز تبدیل به بوستان شده است؛ یا بخشی از آرامستان قدیمی سمزقند در طرح توسعۀ خیابان آیتا... عبادی تخریب شد و حتی قبرستان قتلگاه خیابان طبرسی هم امروز تبدیل به فضای سبز حرم مطهر شده است.
حالا با وجود این قبرهای جدید جریان توسعۀ این مناطق ۳۰ سال به عقب خواهد افتاد. جدای از این مسئله، دفن اموات در آرامستانهای شهرداری طبق آییننامۀ بهداشتی وزارت بهداشت انجام میگیرد تا احتمال انتقال آلودگی از فرد مرده به انسان زنده از بین برود.
در آییننامه حتی میزان عمق قبر هم مشخص شده است. اما در قبرستانهای غیرمجاز هیچیک از این ضوابط رعایت نمیشود و باعث میشود که خطرات بهداشتی شدیدی آن محدوده را تهدید کند و اگر در این میان کسی به دلیل یک بیماری مسری فوت کرده باشد، امکان انتقال آن بیماری به دیگران وجود دارد.
هجوم جانوران موذی به زمینها و منازل اطراف و تأثیرات روانی و افسردگی افرادی که در کنار این آرامستانها زندگی میکنند. از جمله دلایلی هستند مبنی بر چرایی ممنوعیت دفن در آرامستانهای غیرمجاز داخل شهر.