خیلی از اهالی او را «علی اطلاعاتی» و «خبرنگار محله» صدا میزنند. اما «علی حیدرنیا» نه روزنامهنگار است و نه خبرنگار، فقط یک آرایشگر قدیمی است که سعی میکند از اخبار روز و حال همسایهها خبر داشته باشد.
محله رده قدمتی بیش از۲۵۰سال دارد و تا ۳۵سال پیش جزو زمینهای پیرامونی مشهد حساب میشد. قلعه قدیمی رده دارای حدود هشتاد خانوار و شامل سه ده بهنامهای قلعه نو، قلعه گنابادیها و قلعه کهنه بوده است.این محله در سمت راست بولوارشمالی طبرسی و ضلع شمالشرقی میدان فجر و بزرگراه شهید بابانظر قرار گرفته است.

خیابان شهیدبابانظر ۶ جایی است که همسایهها دستکم هفتهای دو بار یکدیگر را میبینند و روزهای شنبه برای فراهمکردن مقدمات یک دورهمی مؤمنانه به وسعت صدنفر و یکشنبهها برای بهثمررساندن نیتهایی از جنس امید و حاجت.
همسایهها برای بردن سالخوردگان به زیارت امامرضا(ع) بانی میشوند. پیداکردن این خادمان سخت نیست؛ بهویژه اگر از اهالی مسجد ولیعصر (عج) در میثم شمالی۴ جویایشان شوی.
با حمایت اهالی محله رده از بیبیزهره قاسمزاده، ۹۶ معتاد به زندگی برگشتهاند. کارتنخوابها برای رهایی از مرداب اعتیاد، به حسینیهای مزین به نام علمدار دشت کربلا، پناه میآورند.
خانم حلمی میگوید: شناسایی نیازمندان بخشی از کار گروه جهادی ماست. خانهبهخانه سر میزنیم و پساز شناسایی نیازها مثل تأمین دارو، جهیزیه، سیسمونی و... با خیران ارتباط میگیریم و لوازم موردنیازشان را تهیه میکنیم.
بعد از یک ماه کار گروهی، قالی تمام میشود. اگرچه که این کار طاقتفرسا سختیهای زیادی دارد اما قصه شروع و اوج و پایان این قالی مثل هر قصه جذابی، آنها را تا پایان کار پای خود نگه میدارد