ورزش

پله پله تا سکوی قهرمانی
قهرمان تکواندو شهرک شهید رجایی درباره ورودش به دنیای ورزش می‌گوید: در یک خانواده ورزش کار متولد شده‌ام. به همین دلیل وقتی در سال 1390 در مجاورت منزل ما یک باشگاه ورزش ی تاسیس شد پدرم من را برای ثبت نام به آنجا برد. آن روز حتی نمی‌دانستم تکواندو چه ورزش ی است اما پس از یک مدت کوتاه تمرین، نه تنها به این رشته ورزش علاقه مند شدم بلکه یک آینده درخشان را متصور شدم.
مهربانی به رنگ خون
محمدعلی اعزازی از قدیمی‌های محله پایین‌خیابان سال‌هاست اهدای خون انجام می‌دهد و کارت طلایی از سازمان انتقال خون دریافت کرده است. کارت طلایی که به اهداکنندگان بالای 100مرتبه داده می‌شود. بالای 100بار اهدا با حساب سالی چهاربار خون‌گیری! شاید بر زبان آوردن عدد 100 چندان مشکل نباشد اما اینکه 37سال پیوسته و هر فصل خودت به سازمان انتقال خون مراجعه کنی کار کمی نیست!
محمدحسین شبانی 46 مدال دارد و یک باخت تأثیرگذار!
محمدحسین که ورزش حرفه‌ای را از کودکی و با رشته ووشو شروع کرده، می‌گوید: از هشت‌سالگی به ورزش ‌ علاقه داشتم و تا به امروز در رقابت‌های متعدد ورزش ‌های رزمی حاضر و 46مدال مختلف در عرصه ورزش ‌های استانی، کشوری و بین‌المللی کسب کرده‌ام. 4سال قبل در مسابقات کشوری ووشو با رسیدن به مرحله نیمه‌نهایی از حریفم شکست خوردم و نتوانستم به دور نهایی بروم. مدال برنز گرفتم. خیلی ناراحت بودم و بلندبلند گریه می‌کردم. استاد از دیدن حال و روزم دلداری‌ام داد و همراهم گریه کرد. منظره عجیبی بود همه سالن با تعجب به ما نگاه می‌کردند. همانجا به خودم قول دادم که مدال طلای این مسابقه را بگیرم و سال بعد موفق شدم.
باشگاه، خانه دوم من است
فاطمه، نوجوان ورزش کار محله رحمانیه، می‌گوید: پدر و مادرم خودشان اهل ورزش هستند و حمایت و تشویق آن‌ها خیلی تأثیرگذار بود. تمریناتم زود نتیجه داد و به مرحله مسابقات رسیدم.‌ اولین رقابتی که در آن شرکت کردم، مسابقات استانی در رده نونهالان بود. هم بی‌تجربه بودم و هم استرس داشتم، اما باز هم اول شدم.
تجربه‌های درخشان امید رخشانی؛ فوتسالیست محله پروین اعتصامی
امید رخشانی بازیکن تیم فوتسال که این روزها در تیم چیپس کامل یکی از تیم‌های لیگ برتر شهرمان بازی می‌کند و کاپیتان نیز هست. او یکی از همین جوانانی است که راه موفقیت را پله پله طی کرده است. هنگامی که به او می‌گویم ورزش را چطور و از کجا شروع کرده‌ای در پاسخمان می‌گوید: نمی‌خواهم این جمله کلیشه‌ای را که همه می‌گویند از زمین خاکی شروع کردیم بگویم، اما برای رسیدن به آنچه امروز دارم سختی‌های زیادی کشیده‌ام.
مشت برادرم، مرا ورزشکار کرد
حجت کرامتی سال‌۱۳۶۹ در محله فردوسی به‌دنیا می‌آید. او که برادر کوچک‌تر مهدی (عضو سابق تیم ملی جودو ایران) است بر اثر یک اتفاق و شوخی برادرانه به دنیای ورزش حرفه‌ای گام نهاد. حجت می‌گوید: یک روز من، پدر و برادرم در حال دیوارچینی بودیم. پدرم بنّا بود و برادرم آجر می‌داد و بقیه کار‌ها را من انجام می‌دادم. من نوجوانی ده‌ساله بودم و توان و جثه کاری به آن سنگینی را نداشتم؛ به همین دلیل گاهی‌وقت‌ها کارم عقب می‌افتاد. برادرم با فریاد می‌گفت: «یره زودباش ملات بیار، حتما باید یک فن جودو روت اجرا کنم؟» مهدی چند دفعه این تذکر را داد و من باز هم عقب می‌ماندم. در همین لحظه او با یک تکنیک جودو به سمتم آمد. من هم سعی کردم در مقابلش گارد بگیرم، اما تأثیری نداشت. همین شوخی برادرانه باعث شد تا حسابی به من بربخورد و سعی کنم که ورزش کار شوم.
بانوان فوتسالیست محله طلاب در مسیر قهرمانی
سراغ تیم گمنام و تازه‌نفسی رفته‌ایم که مجوز رسمی آکادمی فوتسال بانوان را دارد. حسین زرنگ، رئیس شورای اجتماعی محله طلاب، این را می‌گوید و تیم دوازده نفره‌ای را معرفی می‌کند که این روز‌ها درگیر آماده‌شدن برای مسابقات است. تیم آکادمی طیرانی که سن اعضای آن بین ۱۶ تا ۳۶ سال است. هم دانشجو دارند و هم محصل و کدبانو و خانه‌داری که درهفته چندساعت از وقتش را می‌گذارد تا از میدان با هم‌تیمی‌هایش پیروز بیرون بیاید. نزدیک به ۲ سال از فعالیت این فوتسالیست‌ها می‌گذرد و پشتکار و اشتیاق آن‌ها باعث شده است تا در کنار آن‌ها تیم‌های محلی دیگری به میدان بیایند و برای رسیدن به پیروزی بجنگند.