کسب و کار

تراش خاطرات نجار قدیمی خیابان ایثار
حاج‌محمدرضا نصراللهی تعریف می‌کند: حاج‌اصغر بستنی دقت، یک دوچرخه داشت؛ از آن دوچرخه‌های دومیل تو‌پر. فصل توت که می‌شد، می‌رفت توت می‌تکاند و می‌ریخت توی طبق.
روایت کاسب‌های خیابان طبرسی که به صداقت معروفند
مهدی سالمیان می‌گوید: یک‌بار به تقلید از روش پدر یک استکان چای جلو یک پیرزن گذاشتم. خریدی نکرد و رفت. روز بعد او با کاروانی از بانوان سالمندشیرازی آمد.
خانواده غفوری‌مقدم بستنی دقت را به هویت مشهد تبدیل کردند
علی‌اصغر غفوری‌مقدم بستنی‌فروشی سیار را توی بشکه‌های چوبی شروع کرد و به مغازه بزرگی در خیابان شاه‌آباد یا همان علیمردانی فعلی در محله ایثار رسید که همیشه خدا صف مشتری‌هایش تا وسط بیست‌متری می‌رسید.
صداقت، رمز موفقیت ۲ برادر تعمیرکار خیابان رسالت
محمد و علی بیگ‌زاده دو برادری هستند که سال‌ها است در خیابان رسالت با کار صادقانه برای خود اسم و رسمی پیدا کرده‌اند، آنها صداقت در کار را رمز موفقیت خود می‌دانند.
پیرِ جوراب‌بافی از روزگاری می‌گوید که سر و صدای چرخ‌ها در مغازه‌ها بلند بود
علی گل‌محمدی این دستگاه‌ها را بیش‌از پنجاه سال قبل برای تولید جوراب خریده بود و تا دو سال قبل هم با آن جوراب تولید می‌کرد؛ اما با رفتن شاگردش، چون خودش دیگر توانی ندارد، کار متوقف شد و همچنان نخ‌ها بدون استفاده روی آن سوارند.
«اوستا عباس» موتورساز قدیمی محله رضاشهر است
اگر شما موتورسوار باشید فرقی نمی‌کند کجای رضا‌شهر از خرابی موتورتان مانده باشید چرا که حتما از دو نشانی تعمیرگاهی که از مردم می‌گیرید، یکی مربوط به تعمیرکار کوچه رز است؛ «برو پیش اوستاعباس.»
گشتی در مزون‌های خیابان فردوسی که با اشک و خنده عروس‌ها همراه است
نیره الداغی می‌گوید: مدتی پیش عروس و مادرشوهر با داماد آمده بودند. عروس چشمش لباسی را گرفته بود. قیمتش هم زیاد نبود، اما مادر داماد تأکید داشت لباس دیگری انتخاب کند. کار به دعوا رسید.