سجاد اوسط لطفی میگوید: من تقریبا تا کلاس دهم بچه درسخوانی نبودم. نمیدانم آن سال چه فکری توی کلهام میپیچید که تصمیم گرفتم خودم را برای کنکور آماده کنم و به درسها بیشتر اهمیت بدهم.
دکتر علی دایینژاد، پزشک فعال در حاشیه شهر است. او تا بهبودی بیمار تنها یک مرتبه هزینه ویزیت از او دریافت میکند.
او فقط یک دکتر نیست! همراه بیمار است. گاهی بیمارش را آرام میکند و گاهی برای خرج درمانش کارت میکشد. بعد هم که بیماران درمان میشوند گاه با یک شماره ناشناس مواجه میشوند. خانم دکتر پشت خط است.
بهنام بهادی میگوید: وقتی میبینم با تخصصی که دارم، میتوانم به مردم خدمت کنم، حس خوبی پیدا میکنم. در فعالیتهای جهادی که به روستاها یا حاشیه شهر میآییم، با سبکهای مختلف زندگی مردم آشنا میشویم.
کار جواد رضایی، پزشک خیر محله رازی تمامی ندارد، درمان رایگان ۴۰۰ بیمار در یک ماه، سرزدن به ۴ روستا در سال برای درمان رایگان و تهیه جهیزیه از اقدامات دکتر جواد رضایی است.
چون درگذشته برق و یخچالی وجود نداشت، برای نگهداری بستنی از یخ و نمک استفاده میشد. برای همین به آن بستنی نمکی میگفتند.
امیررضا اختری، نخبه محله حسینآباد قصد داشته پزشک باشد، اما درنهایت پزشک روح بودن را به پزشک جسم بودن ترجیح داده و معلم شده است.