دبستان امیرشهید ولیالله فلاحی مدرسهای با ۱۰ کلاس و حیاطی کمتر از صدمتر است که ۳۵۰ دانشآموز در هر نوبت دارد. درحالیکه حدود ۲۵ نفر بیشتر نمیتوانند وارد حیاط مدرسه شوند.
محله نوید در میان مردم بیشتر به «فتحآباد» معروف است و به تازگی در نامگذاری محلات، نام این محله «نوید» گذاشته شده است. حتی خیابانها و شهرک نوید نیز در این محله قرار ندارد و بر اساس تقسیمبندیهای شهری در محله خینعرب قرار دارد؛ بنابراین تنها نشانی مرتبط با نام نوید، وجود مجتمع تجاری نوید در نزدیکی میدان بار فتحآباد و در محدوده محله نوید است.
اصغر نادری، قدیمی محله نوید از خاطره شب عروسیاش میگوید: روزی که قرار بود دنبال عروس برویم، هنگام بازگشت گرفتار سیل هولناکی شدیم ومهار اسب همسرم را به دست گرفتم.
یک طناب خریدم و وارد صحن که شدم، دخیل بستم. هرکس میپرسید: «برای چه دخیل بستی؟» میگفتم: «سرطان دارم.» واقعا هم اعتیاد مانند سرطان است و شاید از آن وحشتناکتر.
نام مزرعه «فتحآباد» از حدود قرن یازده هجری قمری در چندین وقفنامه به چشم میخورد.
پدر دختر برای اثبات علاقهام شرطی گذاشت. شرطش این بود که چهار سال تمام برای او کار کنم و هیچ توقعی نداشته باشم.
سعید صادق آبکوه میگوید: در یک تقسیمبندی کلی همه شیرینیها به دودسته کلی تر و خشک تقسیم میشوند که طرز تهیه مخصوص به خود را دارند. شیرینیهای تر مواد خامهای و رنگی بیشتری دارند و به همین دلیل قیمتشان گرانتر است. این نوع شیرینی در بین نوجوانان و کودکان طرفداران زیادی دارد. کیکهای تولد نیز در گروه همین شیرینیهای تر قراردارند.
زهرا دهساله است و از ششسالگی با شرکت در کلاسهای ورزشی مسجد محله با ورزش ووشو آشنا میشود. بعد از چند ماه باشگاه ورزشی مسجد تعطیل و او با باشگاه رزمیکاران و استاد عزیزالله موجریان آشنا میشود. زهرا اسحاقی میگوید: باشگاه در زیرزمین مسجد محله قرار داشت و از لحاظ سطح امکانات در درجه پایینی بود. اما خانم مربی با دلسوزی و جدیت تمام تمرینات ورزشی را با بچهها انجام میداد و این مهربانی و دلسوزی او تا حدودی کمبودهای باشگاه را جبران میکرد.