خانواده شاملوها از زمان نادرشاه به خطاطی و نویسندگی معروف بودند اما میرزاغلامعلیخان شاملو، پدربزرگ پروفسور فریدون شاملو این سنت خانوادگی را تغییر داد و درکنار میراث خطاطی، بهدنبال آموختن علم طب رفت و خانواده شاملوها را بهسمت طبابت برد.
پروفسور فریدون شاملو کسی است که علاوهبر راهاندازی درمانگاههای خصوصی خودش، اولین رئیس بیمارستان قائم (عج) بوده، مدتی ریاست بیمارستان شاهرضا را برعهده داشته و با کمک خیران، بیمارستان امید را راهاندازی کرده است.
مریضخانههای مشهد به دلیل شکلگیری در کنار بارگاه ثامنالحجج (ع)، شفاخانه نامیده میشدند و در گذر تاریخ، جای خود را به بیمارستان هایی دادند که نخستین و مهمترین آنها، بیمارستان امامرضا (ع) است.
تعدادی از کارمندان و پزشکان بیمارستان طالقانی که درد و رنج بیماران را از نزدیک دیده بودند انجمنی برای حمایت از مسلولین تشکیل دادند و به مرور زمان تعداد زیادی از مسلولین استان خراسان را تحت پوشش قرار دادند.
رضا باقرزاده میگوید: بخش اورژانس یکی از بخشهای تلخ بیمارستان ابنسیناست؛ ما بیماران را در بدترین حال ممکن پذیرش میکنیم. سه چهار سال است شمارش دفعاتی که از دست بیماران کتک خورده ام، از دستم خارج شده است!
ابراهیم صاحب، اولین حضورش در جبهه را در منطقه عملیاتی کردستان تجربه میکند و درچند دوره حضورش در جبهههای جنگی جنوب و غرب کشور رانندگی آمبولانس را برعهده دارد.
پروفسور علی شاملو میگوید: پدرم همیشه به من توصیه میکردند طبابت را صبح زود شروع کن. چون بیماران شب تا صبح را با درد گذراندهاند و طاقت ندارند بیشتر از این صبرکنند.