محمدجواد و ابوالفضل آرمان، یکی دوازدهساله و دیگری هشتساله؛ یکی از یکی بانمکتر. آنکه بزرگتر است، در مدرسه برای بچهها شیرینکاری انجام میدهد و برادرزادهاش هم پاهایش را ۱۸۰ درجه باز میکند.
آرامگاه خواجهربیع یکی از زیارتگاههای معروف مشهد است و دومین آرامستان عمومی شهر نیز در آن قرار دارد. این آرامگاه که از زمره پرزائرترین زیارتگاههای شهر است، در اراضی روستای حسینآباد خواجهربیع قرار دارد. این روستا جزو موقوفه مزار خواجهربیع است. این محدوده پیش از انقلاب یکی از مکانهای تفریحی مشهد بود.
در کارگاه حمید قنبری، از تانک جنگی و فرغونِ عروسکِشان تا باب اسفنجی و ببر تیزچنگال، همه و همه شیرین است و طعم و مزه خامه و ژله میدهد! او ۲۷ سال است انواع کیکها را درست میکند.
خواجهربیع یکی از خیابانهای نودساله مشهد بود که از میدان مرکزی تا بیرون دروازههای شهر امتداد پیدا میکرد.
روحالله ابراهیمی در جریان اقدامات جهادیاش هر چه در توان داشت برای زدودن غبار محرومیت از خانوارهای نیازمند به کار میبست و با ازدواج وارد مرحله دیگری شد و نتیجه نهایی آن تأسیس کانون کتاب و عترت بود.
افسانه نوروزی بانوی ۲۶سالهای است که کمربند مشکیدان دو کونگفو دارد و در پرونده ورزشیاش شش عنوان قهرمانی استان و گردنآویزهای رنگارنگ ثبت شده است.
همه اهالی محله خواجه ربیع ، «سیدمحمد غنایی» را به نام حاجآقا «خوشنویس» میشناسند! همان محلهای که گاه میتوانی در نانواییها و بقالیها خط خوشش را ببینی که برای اهالی محلهاش نوشته است.
داستان جنگ شیر و الاغ باغ وحش خواجهربیع مشهد در بین مشهدیها آنقدر معروف است که برخی حتی مدعی هستند در روز اتفاق، در باغوحش مشهد حضور داشتهاند فارغ از اینکه چنین ماجرایی هرگز اتفاق نیفتاده!






