در محله ایثارگران زوج عاشقی هستند که چشم انتظار مهمان هستند. محمدرضا قمری مقدم و ملیحه ماکوکار درب خانهشان را در دهه اول و آخر صفر به روی عزاداران باز میکنند. آن دو که دخترخاله و پسرخاله هستند، رسم دیرینه مادربزرگ را زنده نگه داشتهاند و روضه دهه اول صفر را که قدمتی پنجاهساله دارد برگزار میکنند. هر دلشکستهای میتواند به این روضه بیاید. سخنرانی، خواندن زیارت عاشورا و مداحی از برنامههای دهه اول صفر است.هشتسالی میشود که روضه خانوادگی حاج محمدرضا و ملیحه خانم گره خورده است به میزبانی از زائران پیاده امام رضا (ع).
هیئتی ده ساله که حالا توسط چند جوان فعال اداره میشود، جوانانی که ده سال پیش خودشان این هیئت را تشکیل دادند و بزرگترهای این گروه محسوب میشوند. آنها برای پیداکردن مکانی برای عزاداریهایشان به هادی هنرپیشه میرسند؛ فیروزهتراش محله که همان اول پیشنهاد استفاده از زیرزمین خانهاش را میدهد. از همان روز به بعد اینجا تبدیل به حسینیه کوچک بچههای محله میشود. به این ترتیب در همین مساحت کم کارهای بزرگ کردهاند. هر چهارشنبه جلسه هفتگی خودشان را دارند، به مناسبت اعیاد و شهادت ائمه اطهار(ع) برنامه دارند، عدهای از آنها حالا به کمک هادی هنرپیشه در کارگاه مشغول به کار شدهاند و... این حسینیه کوچک داستانهای بیشماری دارد.
مسجد صاحبالزمان(عج) در محله خلج دو هفتهای است که میزبان بیش از 50بانوی دغدغهمند محله شده است که برای تهیه و تدارکات اربعین گردهم جمع شدهاند. هر یک به نیتی آمدهاند، آنها جاماندگان قافله زائران پیاده اربعین هستند.
حسرت و نگاه غمآلودشان به آنهایی که چمدان سفر بستهاند و راهی دیار کربلا شدهاند را میتوان مشاهده کرد. در بین صحبتهایی که با هم دارند، مکرر روایتهای جاماندشان که خاطرشان را مکدر میکند؛ برای هم تعریف میکنند. اینجا کسی برتری به دیگری ندارد. هر کاری باشد بانوان آن را با جان و دل انجام میدهند، نمیگذارند کار روی زمین بماند.
سیده فاطمه موسوی دومین مسئول هیئت است و تعداد سالهای همکاریاش به 16 میرسد. میگوید:هیئت را عزت خانم کامل که سال گذشته به رحمت خدا رفت در محله راه انداخت. خودش مداح، سخنران و روضه خوان بود. بیست سال پیش حاجتش را میگیرد و روز شهادت امام حسن عسکری(ع) شله میدهد. بعد از آن تصمیم میگیرد با همکاری خانمهای محله، به نیت فرج و سلامتی امام زمان(عج) هر هفته دوشنبه مجلس بگیرد. از آن زمان هیئت شکل گرفته و عصرهای دوشنبه از ساعت 3 تا 5 مجلس داریم.
علی اشکذری متولد 1326بود و در سال 1346 چراغ روضه را در خانه کوچکش حوالی کوچه سرآسیاب روشن کرد و 10 سال بعد بیت الرقیه را در خیابان نکاح راه انداخت. حاجعلی اشکذری، خادمالرقیه کوچه نکاح سال 1396 در شب اربعینحسینی(ع) از دنیا رفت و میراث تا ابد ماندگارش را به همسر و پسرها و دخترها سپرد که دوتایشان نابینا هستند.از حاجعلی اشکذری پنج پسر و دو دختر به یادگار مانده که دو پسرش مداح و نوحهخوان ائمه(ع) هستند.
در این میان، خانههایی هستند که سالهاست تبدیل به محافل روضه خوانی زنانه شدهاند. خانههایی صمیمی که اضطراب دنیای مدرن هنوز به دلشان رخنه نکرده و در عین سادگی پر از ملایمت و مهربانی هستند. آرامش این خانهها ریشه در وجود صاحبانشان دارد، زنان مؤمن و معتمدی که سالهاست روضه دار محله خودشان هستند.
«همسایهبههمسایه» بخش جدیدی است که در آینده درباره آن بیشتر در مشهدچهره خواهید خواند. برای نوشتن این بخش به سراغ شما در هر گوشه از شهر میآییم و از نام همسایه خوبتان میپرسیم. در اولین قدم، به محله وحید رفتیم. برای پیدا کردن همسایه خوب، از یک روضه خانگی در خیابان وحید15 شروع کردیم، از همان خانههای قدیمی و کوچکی که مساحت زیادی ندارند و زنها تا لب پردههای سفید پشت پنجرهها، زیر طاقچههای گچی، کیپبهکیپ هم نشستهاند. از بودن بین این همه همسایه در دو اتاق کوچک حس خوبی داشتیم.






