از بزرگترین تفریحها و لذتهای زندگی کتاب است. مطالعه در ساعتهایی که افراد بیکار هستند و اوقات فراغتشان بهحساب میآید، باعث شده خیلیها کتابخوان شوند. برخیها آنقدر شیفته مطالعه بودهاند که کتاب به امانت میدادند. احمد بکتر که یکی از این افراد است، سالهای نه خیلی دور هر غروب با یک بغل کتاب در محله پیدا میشد و پشت سرش آدمهای دوستدار کتاب در مغازهاش صف میکشیدند.
قاسم قاسمی درباره شغلش میگوید: فضای کارواش باید بزرگ باشد و جایی به عنوان پارکینگ داشته باشد. حداقل فضای ممکن 250متر است. ضمن اینکه بحث تجاری آن نیز مطرح است. این شغل وابسته به نیروی انسانی است و یک مجموعه کارواش میتواند 20تا 25 فرصت شغلی مستقیم و غیرمستقیم فراهم کند و اشتغالزایی به وجود بیاورد.
فاطمه زیرک میگوید: دختران برگههایی را با دستخط خودشان تهیه میکنند و هر کدام به تعدادی که میتوانند در بین اطرافیان توزیع کنند برمیدارند و تا جلسه بعد آنها را پخش میکنند. هر کدام از دختران بیشتر این برگهها را توزیع کرده باشد هدیهای دریافت میکند. این شیوه کار مورد توجه یکی از مدیران مدرسه قرار گرفته بود و از دختر پاتوق مروارید خواسته بود این روش را به دیگر دانشآموزان هم آموزش بدهد.
در شغل کادوفروشیها همه چیز خوب بود تا این ویروس کرونا آمد و باعث کسادی، بسته شدن و حتی ورشکستگی برخی همکارانمان شد. با شیوع کرونا و ممنوعیت تجمعات خانوادگی، عروسیها و جشنها، دیگر میهمانی نبود که فردی بخواهد کادو یا هدیهای بخرد. بسیاری از همکاران ما به دلیل نداشتن پول کرایه مغازه، این شغل را کنار گذاشته و به شغل دیگری مشغول شدهاند. آنهایی هم که مثل من ماندهاند دعا میکنند که هرچه سریعتر این بیماری کرونا برود و کار آنها دوباره رونقی پیدا کند.
یکبار یکی از اعضای شورای اسلامی شهر در دوره چهارم در مصاحبه با خبرگزاری تسنیم اعلام کرد که فلانی بدترین شهردار مشهد در طول 40سال بعد از انقلاب بوده است! ما هم این خبر را با همین تیتر کار کردیم و خبرگزاریهای دیگر هم از روی دست ما این خبر را کار کردند. واقعا با این خبر شهر به هم ریخته بود. خبر دیگری هم داشتیم مبنی بر تعدیل نیروی یک از هتلهای بزرگ مشهد که حدود 200نیروی خود را از کار بیکار کرده بود، این خبر هم جنجالآفرین شد و کار به شکایت و شکایتکشی رسید.
محسن عقیلی، مستندساز جوان ساکن منطقه ۱۰ را این روزها با دو مستند «فرشتههای خطشکن» و «غسالهای خطشکن» میشناسیم. این دو مستند که با بازدید زیادی در فضای مجازی رو به رو شد به حال و روز این روزهای جامعه مربوط بود. اولی به بخش آیسییو و محل بستری بیماران بدحال کرونایی در دو تا از بیمارستان مشهد میرود و ابعادی تازه از واقعیات گسترش این ویروس را نشان میدهد و دومی راهی غسالخانهای میشود که اموات کرونایی را در آن غسل میدهند.مستندهایی مربوط به مدافعان حرم که به زندگی و نحوه شهادت شهید حسین حریری و شهید محمدرضا سنجرانی پرداخته است، نیز از آثار اوست.
جواد محمودی از افرادی است که برای مشاغل آسیبدیده از کرونا حرفهای خوبی دارد. او ساکن محله گاز و 22سال است ورزشهای رزمی را آموزش میدهد و هنوز هم با عشق پای این حرفه ایستاده است. علاوه بر کرونا، اتفاقی مسیر زندگی جواد محمودی را تغییر داده که مجبور است بیشتر وقتش را در منزل بگذراند. او میگوید: «همسرم که بیمار شد، مجبور شدم وقت بیشتری برای خانواده بگذارم. متأسفانه همسرم را خیلی زود از دست دادم و مجبورم کنار 2فرزندم باشم. به همین دلیل در همین شرایط کرونایی از طریق فضایمجازی مربیگری هم میکنم و خوشبختانه استقبال هم خیلی زیاد است.»