سیدغلامرضا رضوی دوران مدرسه را به پایان میرساند و بعد وارد حوزه میشود. حوزهای در شهر بمبئی به نام نورالهدی. آنجا نزدیک به ۴ سال درس میخواند. بعد در همان دوره مسابقهای درباره حفظ و ترتیل قرآن در یکی از فرهنگسراهای شهر در ماه رمضان برگزار میشود. غلامرضا در این مسابقه شرکت میکند و به رتبه بالا دست پیدا میکند. هدیه این مسابقه سفر به شهرهای زیارتی ایران است که او همراه با ۴۸ نفر دیگر عازم ایران میشود. چند روز در تهران میمانند، دو روز در قم و یک روز و نیم هم در مشهد. همین سفر زیارتی به شهرهای مذهبی ایران مسیر زندگیاش را تغییر میدهد و باعث میشود دوری از وطن را به جان بخرد و برای سالها به همراه همسر و سه فرزندش در محله محمدآباد ماندگار شود.
هرچند بازار رضا هنگام افتتاح نتوانست نظر بازاری ها را جلب کند، بعد از چهار دهه، جای خود را در میان زائران و مجاوران باز کرده، با این حال هنوز حاشیه دست از سر بازار رضا برنداشته است. عبدالعظیم ولیان، استاندار خراسان و نایب التولیه وقت آستان قدس رضوی، مهندس داریوش بوربور، طراح و مجری بازار رضا، و مهندس رضا دیشیدی، ناظر فنی و نماینده آستان قدس ، در ساخت این بنا نقش داشتند. در این گزارش، پس از سال ها پرونده این سازه را بررسی می کنیم تا ویژگیهای آن از لابه لای صحبت های طراحان و مجریان طرح مشخص شود.
کتابخانه ملاعباس تربتی سال 1361در فضای کوچکی از مسجدالرضا(ع) واقع در محله مهرمادر احداث شده است. با گذشت زمان مسئولان کتابخانه با استقبال دانشآموزان و دانشجویان روبهرو میشوند و فضای کتابخانه را توسعه میدهند به نحوی که اکنون کتابخانه در مساحتی حدود 600مترمربع در 2بخش بانوان و آقایان فعالیت میکند. کتابخانه ملا عباس تربتی (ره) حدود 50 هزار جلد کتاب، بیش از 1000 نسخه منبع دیداری و شنیداری و حدود 35 عنوان نشریه دارد. اعضای فعال این کتابخانه حدود 12هزار نفر است .
کتابخانه شیخ مجتبی قزوینی(ره) ابتدا با نام «شهید بیننده» کار خود را در مسجد انصار المهدی (عج) واقع در محله خیرآباد آغاز کرد. سال 1367 به درخواست هیئت امنای مسجد و نیز با اهتمام مسئولان آستان قدس رضوی، این کتابخانه زیر پوشش آستان قدس قرار گرفت و کتابخانه «شهید بیننده» به «انصار المهدی(عج)» تغییر نام داد.
به دلیل استقبال مراجعان از کتابخانه ساخت ساختمان جدید و مجهز ویژه آقایان و بانوان در دستور کار آستان قدس رضوی قرار گرفت و سال ۱۳۷۲ ساختمان کتابخانه افتتاح و مورد بهرهبرداری قرار گرفت. در زمان افتتاح نام این کتابخانه به نام عالم ربانی آیت الله حاج شیخ مجتبی قزوینی(ره) از استادان حوزه علمیه مشهد تغییر نام یافت.
ریحانه سادات اردلان، چهارمین دختر استاد اردلان درباره زندگی شخصی پدرش میگوید: از خصایص مشخص پدرم، چهره گشاده و تواضع بیش از حدش بود، نظم و پاکیزگی فراوان، آراستگی ظاهری و باطنی او، سبب میشد تا همه اطرافیان نگاه ویژهای به او داشته باشند. به گفته دانشجویان پدر، کلاسهای درسیاش به نوعی کلاس زندگی محسوب میشد و در کنار آموزش مباحث مرتبط با درس، به فراگیری مسائل دینی و تربیتی هم تأکید داشت.
اینجا زندگی به رویتان لبخند میزند. یاد سیزده بهدرها میافتم. چنین جمعهایی را آخرین بار سیزده بهدر سالی دیده بودم که هنوز خبری از کرونا نبود ولی حالا فضای باز این زمینها انگار شهروندان را قانع کرده است که می توانند ساعتی بیدغدغه کرونا، کاغذبادهایشان را به باد بسپارند و لبخند به لب بیاورند. بیشتر جمعیت حاضر ماسک دارند و این زمینها آنقدر وسیع هستند که به آنها اجازه دهد فاصله اجتماعی را رعایت کنند. از کنار هر جمعی که رد میشوم صدای خندهشان را میشنوم. گل میگویند و گل میشنوند.
میدانستند که خودش و زندگیاش وقف امامحسین(ع) بود. خوشبزم بود و خوشمشرب. برای همین بعد از انقلاب که علمش افتاد سر زبانها، همه دوست داشتند شاهحسین بیاید توی هیئتشان. توی ایران علمش شهرت زیادی پیدا کرده بود. وقتی با لامپهای روشن دور طوق میآمد، زیر طاق ورودی صحن انقلاب، شکوه زیادی پیدا میکرد. اما بعد از انفجار حرم در ظهر عاشورای سال1373، این لحظه تا همیشه از جلو چشم شاهحسین و زائران محو شد. خیلی زود آمدن علمها به حرم ممنوع شد.