شمعها همیشه در مهمترین اتفاقات زندگی ما حضور دارند؛ از روشنکردن شمع بر سر سفره هفتسین و شام غریبان بگیرید تا خاموشکردنش در روز تولد و ازدستدادن عزیزانمان. شمع که همیشه نمادی روشنیبخش بوده است، با خودش پاکی و معنویت را هم میآورد. شاید همین موضوع حضور آن را در حساسترین روزهای زندگیمان پررنگ میکند. چیزی که از گذشته و روزهای تاریک و بدون برق با ما آمده است و حالا که انواعواقسام چراغ و روشنایی وجود دارد، هنوز هست.
همین ترکیب ساده ریسمان و پارافین شمع، گذشتهای پیچیده و داستانهایی زیبا دارد، بهویژه در مشهد که شمع یکی از ملزومات روشنایی حرم مطهر رضوی بوده است. چنانکه شمعریزی یا شمعسازی یکی از صنایعدستی قدیمی این شهر است.
شمعهای قدیم ترکیبی از پیه، آهک، جوهر گوگرد و یک تکه نخ پنبه بهنام فتیله بود و به شکلها و با کیفیتهای مختلف ساخته و مصرف میشد. علاوه بر آن، عموم مردم از پیهسوزها استفاده میکردند، اما تجارت شمع در مشهد دوران جالبی داشته است.
شمع را تعداد کمی از اقشار مرفه جامعه مشهد استفاده میکردند و اطلاعات دقیقی از میزان مصرف آن وجود ندارد. بااینحال، مهمترین مکانی که بهشکل منسجم از شمع بهعنوان وسیله روشنایی و اهداف معنوی بهره میگرفت و دارای تشکیلات منظمی برای تولید و استفاده آن بود، حرم مطهر امامرضا(ع) بود.
آنطور که در جلد اول کتاب «تاریخ اقتصادی مشهد» آمده است، در روزهایی که شماعیها مسئولیت هماهنگی روشنایی حرم را برعهده داشتند، میزان مصرف با گذشت زمان افزایش مییافت. براساس جمع و خرج کربلایی ابراهیم شماعی از ۲۵ رمضان تا آخر ذیقعده ۱۲۴۷، موم یک خروار و ۱۴ من و ۳۰ سیر، پیه گداخته یک خروار و ۹۹ من و ۳۳ سیر و شمع ۶ من و ۱۹ سیرونیم و هیمه یک خروار و ۷۰ من استفاده شده است. هزینه این اقلام هم از درآمد موقوفات مخصوص روشنایی مثل خان میرمعین و شاهوردیخان تأمین میشد.
جالب است بدانید شمعهای خام و زمخت تا ۱۳۲۶ قمری همچنان در مشهد تولید میشد، زیرا زائران انواع اروپایی آن را ناپاک میدانستند. اشاره به حجم زیاد موم در گزارشهای روشنایی حرم نشان میدهد شمعهای مصرفشده در این مجموعه از نوع شمع مومی بوده است. در اسناد تاریخی به ساخت چهار نوع شمع اشاره شده است؛ شمع عادی که هنگام سوختن بوی نامطبوعی پخش میکرد، شمع گچی که طولش یک وجب بود و نه بوی نامطبوع و نه اشک زیاد داشت و به همین دلیل گرانتر بود و در داخل حباب لاله و چلچراغ قرار میگرفت و شمع مومی و کافوری هم تشریفاتی و تزیینی برای مجالس رسمی و مهمانیهای بزرگ بود.دستور برای شمعگردانی در حرم مطهر رضوی و متروک چراغها/ شب شهادت امام رضا(ع)-1334 قمری
آنطور که در جلد اول کتاب «تاریخ اقتصادی مشهد» آمده است، در سال 1295قمری پنج شماع در مشهد زندگی میکردند و به احتمال زیاد تمرکز آنها در آستان قدس بوده است. از زمان گسترش رابطه تجاری مشهد با روسیه بهتدریج استفاده از شمعهای گچی وارداتی مرسوم شد.
بنا به نوشته ویلم فلور، شمع کافوری یا شمعهای مومی سفید بهنام شمع گچی نیز معروف بود که در کاغذهای آبیرنگ و به تعداد چهار تا شش قطعه در هر بسته از یک پوده روسی قرار میگرفت. علاوه بر واردات، عامل دیگری باعث شد شمعهای کافوری و گچی جای شمعهای مومی را بگیرند. گسترش کشت خشخاش موجب راندهشدن زنبورها از بسیاری مناطق تولید عسل میشد و از آنجایی که اطراف مشهد یکی از نقاط تریاکخیز خراسان بود، به همان نسبت میزان تولید موم نیز کاسته شد.
طبق گزارش کتاب «تاریخ اقتصادی مشهد» در سال ۱۲۷۲ قمری، خرید و فروش شمع با فعالیت اقتصادی اولیای آستانه پیوند خورده بود. میزان مصرف شمع و روشنایی آستان قدس در سال ۱۳۲۱ قمری، ۸۳۴۲ تومان بود که به احتمال زیاد بیشتر آنها وارداتی بود.
به همین دلیل، دایرشدن چراغ الکتریکی با واکنش برخی اولیای آستانه از منظر اقتصادی روبهرو شد. همین هم باعث شد آنها در ۲۹ ربیعالاول ۱۳۲۸ چراغ برقهای حرم را خاموش کنند. این موضوعات باعث شد تا مسائلی مثل شمعدزدی و گرانفروشی شمع هم رواج پیدا کند.
شمعسازی یکی از صنایع سنتی در مشهد بود و چند خانواده با نام شماعی کارشان در ارتباط با شمع، تهیه و توزیع آن بود. این صنعت بهتدریج در مشهد راکد شد، ولی مصرف شمع به پایان نرسید. با اینکه جایگاه آن بهعنوان یک وسیله روشنایی کاسته شد، در مراسم مذهبی شمعگردانی همچنان استفاده میشود.
فرهنگ شمعروشنکردن با فرهنگ زیارت آستان قدس بهویژه در مراسمهای مذهبی پیوند خورده است. ازاینرو، تولید آن بهشکل نوین نیز از سوی این نهاد مورد توجه قرار گرفت. البته در سالهای 1350 تا 1353خورشیدی یکی از طرحهای آستان قدس رضوی با تولیت حسن زاهدی، تأسیس واحد شمعسازی با سرمایه 50هزار تومان بود.
سفارش و برنامه ریزی برای شمعگردانی در شب شهادت امام رضا(ع)- 1335 قمری
ابنبطوطه در شرح سفرش به مشهد در قرن هشتم هجری، از قندیلهای نقرهای نام میبرد که از سقف مقبره امامرضا(ع) آویزان بوده است. پس از آن در قرن نهم هجری، شاهرخ تیموری قندیلی را که از 3000مثقال طلا ساخته شده بود، به حرم مطهر رضوی اهدا میکند تا از سقف گنبد آویخته شود.
شاهعباس صفوی هم در سال ۱۰۱۰قمری دستور میدهد در گنبد مطهر روزنهای بگشایند، زیرا در اثر سوختن مداوم شمعها و پیهسوزها دود بسیاری داخل حرم و قبه مطهر را فرا میگرفته است. اسناد این دوره همچنین از نوعی سوختهای ویژه مانند شمعهای کافوری خوشبو و شمعهای مومی حکایت دارند.
افزون بر این، در وقفنامههای مهم بسیاری مانند وقفنامه «مرتضی قلیبیک» و وقفنامه «شاهسلطان حسین صفوی» بر خرید و اهدای شمع برای روشنایی حرم و روضههای مبارک تأکید شده است.
«محمدرضا فراشباشی» نیز در سندی که به سال ۱۱۸۲قمری سیاهه شده، در یک مقاطعهنامه پذیرفته است که سوخت موردنیاز برای روشنایی حرم و عمارتهای آن را بهمدت سه سال کامل با مبلغ ۶۰۰تومان برعهده بگیرد. در یکی از شروط این مقاطعهنامه آمده است: «چنانچه موم نایاب شود، رضا فراشباشی موظف است راتبه دور ضریح را با موم و بقیه را با پیه روشن کند، اما مقدار پیه باید دوبرابر مقدار شمعهای قیدشده باشد.»
در قدیمیترین سند دوره قاجار به سال ۱۲۵۰قمری نیز از تهیه شمع گلدار برای روشنایی حرم صحبت کردهاند. در سالهای پس از آن هم، استفاده از شمعهای گچی و مومی برای قسمتهای بالا و دور ضریح معمول میشود.
همه این اسناد و روایتها، حکایت از اهمیت روشنایی در حرم مطهر رضوی دارند، آنچنان که در مشهد شغلی بهنام شمعفروشی را رواج میدهد که تا چند دهه پیش هم میشد نشانههای آنان را در اطراف حرم دید.
این افراد به زائران شمع نذری میفروختند و جالبتر اینکه بخش عمدهای از روشنایی حرم پس از موقوفات، بهوسیله همین نذرهای قلمی کوچک تأمین میشده است. بیگمان همین مهم هم سبب میشود بعدها نخستین مکانی که در مشهد برقکشی شود، حرم و روضههای مبارکه آن باشد. آنطور که محمدحسین تقوی گیلانی تعریف میکند، پیش از آمدن برق، چراغهای نفتی میسوختند و شمع محفل و روشنای خانه عوام بودند: «آن روزگار چند خانواده در مشهد زندگی میکردند که نام خانوادگیشان «شماعی» بود.
این اسم را از شغل و حرفه خود که ساخت و توزیع شمع بود، به یادگار داشتند و همینها هم شمع موردنیاز مردم مشهد را تأمین میکردند. حرم مطهر رضوی پیش از آنکه با برق روشن شود، دارای چلچراغهای متعدد با خانه و جاشمعی بود که در داخل خانههایش شمع میگذاشتند.
غروب هر روز خدام حرم نردبانهای متحرکی را با خود حمل کرده و این نردبانها را در زیر هر یک از چلچراغها قرار داده، بالا میرفتند و شمعهای تازه را جایگزین شمعهای سوخته میکردند. شمعهای جدید تا هر وقت دوام داشتند، میسوختند و صبح فردا این کار دوباره تکرار میشد.»
برگزاری مراسم سوگواری و عزا و ذکر مصیبت به مناسبتهای مختلف در حرم مطهر امامرضا(ع) از قدیم مرسوم بوده است و در ایام وفات ائمه اطهار(ع) بهویژه در ماههای محرم، صفر، رمضان و ایام فاطمیه این مجالس برگزار میشده است و روضهخوانان، نوحهخوانان و خطبای آستان قدس در دارالضیافه، دارالذکر، دارالحفاظ یا ایوان طلا به ذکر مصیبت میپرداختند.
در این مراسم دستوراتی نیز از سوی متولیباشی یا نایبالتولیه به تحویلداران کل یا دربانباشیان یا سایر کارکنان برای برپایی این مراسم داده شده است. در مجموعه اسناد آستان قدس رضوی دو سند مرتبط با برگزاری مراسم شمعگردانی در سالهای 1334 و 1335قمری موجود است. احتمالا شمعگردانی در سالهای قبل از این سالها نیز طبق آنچه که در سند گفته شده، انجام میشده است، ولی سابقه و سندی از آن در مجموعه اسناد آستان قدس رضوی موجود نیست.
باتوجهبه محتوای اسناد میتوان گفت که شمعگردانی احتمالا فقط در شب شهادت امامرضا(ع) برگزار میشده است. در این اسناد سیدجواد ظهیرالاسلام، متولیباشی آستان قدس رضوی، به کشیکنویس و حاجی شعاعالتولیه، صاحبجمع روشنایی، دستور تهیه شمع برای شرکتکنندگان و همه کارکنان پنج کشیک را در راستای برپایی این مراسم و عزاداری در صحن عتیق (انقلاب) میدهد. همچنین از کشیکنویس میخواهد که از چراغ استفاده نشود که بیانگر این است که در استفاده از شمع یا چراغ هم اختلافهایی بوده است.
در کتاب «عقاید و رسوم مردم خراسان» درباره برخی آدابورسوم شمعافروزی در مناسبات مختلف چیزهای جالبی به تحریر درآمده است. یکی از این وقایع، استفاده از شمع در شام غریبان است. اولین شبی که خانه از وجود مرده خالی میشود، شب شام غریبان مینامند. در این شب، در محلی که میت بستری بوده است، یک عدد خشت خام میگذاشتند. بعد وسط آن را سوراخ میکردند و شمعی را در سوراخ خشت قرار میدادند. آنگاه شمع را روشن میکردند و یک مشت برگه زردآلو و چند حبه قند نیز در اطراف شمع روی خشت میریختند، چون عقیده داشتند که میت در شب اول به خانه و مأوای قدیمش میآید تا ببیند آیا بازماندگان به یاد او هستند یا نه. این شمع باید روی خشت میسوخت و هر وقت تمام میشد، بهجای آن فوری شمع دیگری روشن میکردند و روی خشت میگذاشتند.
سفره حضرت ابوالفضل هم یکیدیگر از آن مراسمی بود که شمعروشنکردن نقش مهمی در آن داشت. این سفره که با نذر برآمدن هرگونه حاجتی برگزار میشد، پر از بشقاب خوراکیها و غذاهای اصیل مشهدی و ایرانی بود. دوتا از این بشقابها هم با آرد یا خمیر پر میشد. علاوه بر همه اینها، چند دانه شمع هم روشن میکردند و قائم داخل آردها یا خمیر داخل بشقاب قرار میدادند.
بعد مقداری پنبه برمیداشتند و در روغنی که قرار بود غذاهای نذری با آن تهیه شود، فرومیبردند. بعد پنج، دوازده یا چهارده چوب بهطول تقریبی بیست سانتیمتر و قطر پنج تا ده میلیمتر انتخاب میکردند و بر سر هریک مقداری پنبه آغشته به روغن میپیچیدند.
به این طریق پنج شمع شبیه به مشعلهای کوچک بهاسم پنجتن آلعبا، دوازده شمع بهاسم دوازده امام یا چهارده شمع بهاسم چهارده معصوم(ع) درست میکردند و در گوشهای از سفره قرار میدادند. در این زمان مراسم روضهخوانی شروع میشد و بعد از پایان آن هر یک از زنان مجلس شمعی از میان سفره برمیداشتند و بهنیت برآمدن حاجت خود آن را روشن میکردند. آنها شمع روشنشده را در بشقاب آرد یا خمیر قرار میدادند و از حضرت ابوالفضل(ع) در دل درخواست میکردند که حاجتشان را مانند حاجت صاحبخانه برآورده کند.
سمنو غذایی باستانی و ملی است که برای نذر و حاجت نیز پخته میشود. نذر سمنو خودش آدابورسوم خاصی دارد، اما شمعروشنکردن در این مراسم از مهمترین بخشها و در انتهاییترین بخش آن استفاده میشده است. زمانی که دیگ سمنو به دم گذاشته میشد، دوازده شمع بهاسم دوازده امام دورتادور دیگ روشن میکردند.
زمانی که شمعها به آخر میرسید، صاحب نذر همراه با حاضران پای دیگ به کنار دیگ میآمد و دستهجمعی دو رکعت نماز حاجت میخواندند. بعد صلواتگویان در دیگ را برمیداشتند. در این موقع سمنو آماده شده است.
در مجموع روشنکردن شمع در گذشته با برآوردهشدن نذر و حاجت گره خورده بوده است و البته آدابورسوم خودش را هم داشت؛ کاری که هنوز هم بین شهروندان مشهدی رواج دارد، البته بدون آدابورسوم خاصی. کوچه پنجه یکی از همان جاهایی است که رسم شمعروشنکردن را تاکنون با خود آورده است.
میگویند از قدیم همانطور که مردم به قدمگاه نیشابور میرفتند، برای دیدن اثر پنجه حضرت هم به این کوچه میآمدند. کوچهای در پانصدمتری حرم مطهر که همه شهرتش را از سنگ سیاهی روی دیوار دارد که منتسب به امامرضا(ع) است. این سنگ بعد از چند بار جابهجایی بهدلیل فراوانی ساختوساز و تخریب در بافت اطراف حرم، این روزها در گوشهای از یک کوچه دویستمتری بهنام پنجه قرار دارد.
منبع: اسناد و برخی اطلاعات منتشر شده در این گزارش توسط سازمان اسناد آستان قدس رضوی ثبت و تهیه شده است.