آستان قدس

تیر خونین گوهرشاد
در گرمای تموز سال1314 مشهدی‌ها برای تن ندادن به قانونی که به اجبار کلاه بر سر مردان می‌گذاشت تا شش ماه بعد بتواند چادر از سر زنانشان بردارد، در مقابل گلوله‌هایی ایستادند که شمار کشتگانش مشخص نیست اما سرخی خونش هنوز از پیشانی شهر پاک نشده است. قصه از این قرار است که10 سال از روزگاری که رضاشاه در ایران تاجش و اسدی -در رتق‌و‌فتق امور آستان قدس ‌رضوی- عمرِ خود را به حراج گذاشته بود، می‌گذرد. تجدد‌گرایی و تلاش رضاشاه برای مدرن شدن سبب می‌شود تا فروردین 1314، در مدرسه شاپور شیراز عده‌ای دختر پس از خواندن دکلمه و سرود به ورزش و ژیمناستیک می‌پردازند. با دیدن این صحنه به نشانه اعتراض صدا بلند می‌کنند. ساعتی نمی‌گذرد که شهر با معترضان همراه می‌شود و دسته‌های راهپیمایی مردمی کوچه و خیابان‌های دیارِ شعر را قرق می‌کند.
120 سال کاشی‌‌کاری در خاندان «قدس» ادامه دارد
پدربزرگم حاج یوسف از یزد به مشهد مهاجرت می‌کند و اینجا مشغول حرفه کاشی‌کاری می‌شود. ایشان وردست استاد زین‌العابدین می‌شود. کاری که پدربزرگ می‌کند و کاشی‌ای که ایشان ابداع می‌کند تحول بزرگی در صنعت کاشی‌سازی ایران پدید می‌آورد.