محمدناصر جاودانی حاجی، فیروزه را بهخوبی میشناسد و از کودکی با آن بزرگ شده است. به قول خودش بازیهای کودکیاش با سنگهای فیروزه بوده است. میگوید: مردم آفریقا به سنگها و جواهرات علاقهمند هستند. از آنجایی که سنگهای ما در کشور آنها وجود ندارد از تماشا و خرید آن استقبال میکنند. همچنین مردمان کشور برونئی که یک کشور اسلامی است به این کالاها علاقه دارند. در مقابل اروپاییها گرچه کمتر به خرید آن گرایش دارند، ارزش کار را میدانند و برایش هر بهایی را پرداخت میکنند. در این میان کشورهای خلیج مانند دبی و کویت بیشترین رغبت را به خرید فیروزه دارند. ضمن اینکه انگشتر تزئین شده با این نگین برایشان جذابیت خاصی دارد.
محله کلاهدوز فعلی از حدود سال ۱۳۱۰ شکل گرفت، اما تا پنج سال پس از انقلاب اسلامی، بیشتر باغ بود و بیابان. بسیاری از باغها و زمینهای این محله اوقافی بود و سیدی، اکبری و مولایی از عمده باغداران آن بودند. خیابان مجد از معابر اصلی محله کلاهدوز است که در گذشته پر از میم انگور و باغ توت بود و به «تیبیتی» شهرت داشت.

علی متولد سال1350 در مشهد است. معلولیت جسمی- حرکتی او مادرزادی است و در سمت راست بدنش با انحراف لگن روبهروست. باوجوداین 7ساله که بوده در یک نانوایی مشغول به کار شده است. دیدن رکابزدن دوچرخهسواران در تلویزیون او را به سمت رسیدن به این رؤیا سوق میدهد. میگوید: یک روز پای تلویزیون نشسته بودم چند دوچرخهسوار معلول را دیدم. کار آنها برایم جذاب بود و با خودم فکر کردم چرا من نه؟ تلاش کردم و با کار در نانوایی سعی کردم پول جمع کنم و برای خودم دوچرخهای بخرم.
کوچه شهیدان اعتمادی2 برگرفته از نام سه برادر شهید علی، محمد و حسن اعتمادی است. این کوچه یکی از کوچههای بااصالت منطقه محسوب و در ادامه به خیابان کلاهدوز منتهی میشود. آنچه امروزه ساکنان دیرینه را نگران کرده است از بین رفتن خانههای ویلایی قدیمی و جایگزینشدن خانههای آپارتمانی در آن است. همچنین تقاطعهایش با کوچههای شهید ابنالرضا با تصادفهای بسیاری روبهروست و اهالی برای رفع این مشکل خواستار نصب سرعتگیر در محل هستند.
آرایشگرها در معرض انواع ویروس و بیماری قرار دارند و یک غفلت در خراش دست یا پوست سر و صورت خطرات بسیاری برای آنها به بار خواهد آورد. آقا امیر میگوید: ما با امراض پوستی و بیماریهایی مانند ایدز و... روبهرو هستیم. کرونا نیز کار ما را حساستر کرده است. برخی از مردم فکر میکنند آرایشگری کار راحتی است اما اینگونه نیست و سختیهای خودش را دارد.
ماریناسادات حسینی، نوجوان محله کلاهدوز ، از آن دسته افرادی است که در کنار یادگیری علم و پیشرفت در ورزش و قرآن، کمک به کودکان کار را اولویت زندگی خود قرار داده است و دوست دارد اینکار به شکل پویشی بزرگ با همکاری مسئولان و همراهی سایر دانشآموزان ادامه داشته باشد.
مرکز «مثبتزندگی کد 481» به دنبال تأسیس دیگر مراکز مثبتزندگی در کشور از بهمن سال گذشته در محله کلاهدوز شروع به کار کرد. فعالیتی که با هدف محلهمحوربودن شکل گرفت تا بتواند به افراد زیرپوشش در هر محله بهتر رسیدگی کند. سمانه سعیدیفر میگوید: ایجاد چنین مراکزی یک ضرورت بود و باید سالها قبل اتفاق میافتاد. در گذشته نظارت و توجه به تمام پروندهها در زمان کوتاه ممکن نبود اما با این اقدام این مشکل برطرف شده است. ضمن اینکه افراد درباره فعالیت ما آگاهی مییابند که نتیجه آن توزیع عادلانه خدمات به تمام مددجویان است.
این ورزش بر درس و زندگی النا کامراننیا تأثیر بسزایی داشته است. این نوجوان باانگیزه توضیح میدهد: شطرنج گرچه بازی آرامی است، استرس و هیجان دارد و حس رقابتکردن در فرد ایجاد میکند. هم استرس دارد و هم خوشی، هم برد است و هم باخت. با این حال از باختها درس میگیرم و به آن بیشتر به عنوان تجربه نگاه میکنم. بهدلیل شطرنج در مدرسه و در زندگی موفق هستم.آموختهام زندگی هم مانند شطرنج است، برد و باخت دارد. برای آنکه چیزی را به دست آوری باید تلاش کنی.