تکواندو اولین ورزشی است که احمد انتخاب میکند اما بعد از مدتی دچار دلزدگی شده و این ورزش را کنار میگذارد. چندسالی ورزشهای مختلف از جمله والیبال، فوتسال، بسکتبال و حتی کشتی را دنبال میکند اما هیچکدام از این ورزشها او را راضی نمیکند. سرانجام نیز سراغ ورزش تکواندو میرود که اولین انتخاب ورزشیاش بوده است و تا به امروز آن را ادامه داده است.
امیرحسین علاوهبر فعالیت در دو رشته والیبال و بسکتبال، بعد از مدتی با تکواندو آشنا و فعالیت در این ورزش رزمی را شروع میکند. آنطور که امیرحسین میگوید برای خیلی از دوستان و اطرافیانش پرداختن به سه رشته ورزشی آن هم بهطور حرفهای کار سختی بود اما او توانسته با استفاده از استعداد و پشتکارش به این راه ادامه دهد.
کسب مقام سومی مسابقات آسیایی شیرینترین خاطره نوروزیان از سه سال حضور در میدان رقابتهای ورزشهای رزمی است. اما او شیرینی کسب این مقام را در سربلندی پدرش میداند که همیشه و همه جا در کنارش بوده است؛ «گرفتن لوح سپاس و هدیه از دست دو نفر از مدیران ارشد شهرداری منطقه یک، آن هم در حضور پدرم برایم واقعا باعث غرور و افتخار بود.»
ریحانه خاکشور متولد 1387 است و کلاس نهم. با رشته کاراته خیلی اتفاقی آشنا شده است. تکنیکهای زیبا روزبهروز علاقهمندیاش را به این رشته بیشتر میکرد. چند مسابقه و برد شیرین باعث میشود انگیزه ریحانه برای حضور در میدانهای تازه قوت گیرد. او هرروز مصممتر تمرینها را ادامه میدهد و خوشحال است که در این مسیر قرار گرفته است. میداند شور و نشاطی که از ورزش در زندگی او جریان مییابد بر موفقیت تحصیلیاش هم اثرگذار است.
کسب مقام دوم مسابقات چرتکه استان برای او و خانوادهاش غیرمنتظره بود اما باعث شد به این باور برسند که محمدطاها بااستعداد است. او از هفتسالگی رشته تکواندو را انتخاب و فعالیت ورزشیاش را تحت مربیگری استاد رحیم حامد آغاز میکند. از آنجایی که رشته ورزشی تکواندو مثل سایر رشتههای رزمی نیاز به تمرکز زیادی دارد، محمدطاها رستمی توانست بهسرعت عملکرد موفقی داشته باشد و مورد تشویق استادش قرار بگیرد.
مصطفی دهنوی متولد سال1386 در محله احمدآباد است. او ورزش تکواندو را از هشتسالگی شروع میکند. به گفته خودش بهترین حامی و پشتیبان او در ورزش کاراته پدرش است. میگوید: پدرم با وجود مشغله کاریای که داشت هر روز من را از خانه به باشگاه ورزشی توحید که در محدوده میدان سناباد بود میبرد. در گوشهای از فضای باشگاه مینشست و با تشویقهایش به من روحیه میداد.از همان ابتدا پابهپای من در تمرینات و همه مسابقاتی که شرکت کردم حضور داشت.
روزگار کودکی ما یعنی دهه60 اوج فیلمهای بروسلی، جکی چان و دیگر ورزشکاران هنرهای رزمی بود. همه پسربچههای همسن وسال من بعد از دیدن این فیلمهای رزمی با صداهای عجیب و غریبی همان حرکات را تکرار میکردند. چند دقیقهای به در و دیوار خانه میپریدیم تا اینکه با صدای پدر یا مادر آرام و ساکت میشدیم. من تحتتأثیر همین فیلمها به ورزشهای رزمی علاقهمند شدم. چون اتفاقا در نزدیکی خانه ما یعنی خیابان موسوی قوچانی یک باشگاه ورزشی رزمی وجود داشت آنقدر اصرار کردم تا پدرم اسمم را در این باشگاه نوشت و از کودکی ورزش تکواندو را شروع کردم.