مجتمع فرهنگی زنده یاد وحید صادقیپور واقع در خیابان ابوطالب دارای 2 طبقه بوده که طبقه فوقانی آن سالن همایشی مجهز و بازسازی شده با ظرفیت 170 نفر است که برای برگزاری مراسمهای مختلف مانند همایشها، کنفرانسهای علمی و دانشجویی و .... مناسب است، طبقه اول آن نیز کتابخانهای با 2 هزار جلد کتاب در حوزههای مختلف علمی، داستانی، تاریخی و ... بوده که برای استفاده عموم آزاد است.
کوچه مطهری جنوبی14 به نام شهید ابراهیم مرتضوی پسند مزین است. این کوچه از یکسو به خیابان مطهری جنوبی و از طرف دیگر به کوچه باباطاهر ختم میشود. به گفته قدیمیهای این محله، بیش از 50سال پیش بیشتر املاک این کوچه متعلق به فردی به نام عصاران بوده است که از ملاک و کورهداران مشهدی به حساب میآمده است. نام مطهری شمالی و جنوبی پیش از انقلاب، شاهرخ شمالی و جنوبی بود.
نمیدانم نخستین ساعتساز حرم که بوده است؛ این را هیچکس نمیداند. در منابع مکتوب و شفاهی اثری از نام کسی که نخستینبار موظف شد مراقبِ تداوم ثبت وقت در حرم باشد، نیست. در میان اسناد، بیشتر از نام افراد، انگار جایگاه ساعتسازی در حرم مطهر مطرح بوده است. بااینحال، اگر از امروز شروع کنیم و به عقب بازگردیم، به سه نام وحیدی، عنبرانی و درودگر میرسیم که در چند دهه گذشته نگهبانِ زمان در حرم بودهاند.
پنجمین روز از دهه کرامت، روز بزرگداشت و تجلیل از امامزادگان و بقاع متبرکه است که با عنوان «امامزادگان، ذخایر معنوی جامعه» در تقویم رسمی کشور نام گذاری شده است. اولین موزه ثبت شده وقف ی کشور که در اداره کل اوقاف و امور خیریه استان خراسان رضوی واقع شده، از چهار سال گذشته به جمع آوری، مرمت و نگهداری اشیای امامزادگان بقاع متبرکه خراسان همت گمارده و به جمعآوری وتکریم آنچه از دل وقف و نذرهای مردم برآمده، پرداخته است. این اشیا شامل چراغدان، شمعدان، گلابدان میشود.
محمدرضا مهدیزاده باغدار متولد 1332 است. پدربزرگ آقا محمدرضا اولین فرد خاندان بوده که به کسوت دربانی درمیآید. حالا آقا محمدرضا در این باره میگوید: آنزمان اینطور بوده که هرکسی وقف یا پیشکش درخوری برای حرم مطهر انجام میداده است به کسوت دربانی آستان مقدس نایل میشده است. خدمتی افتخاری بوده ولی آنزمان برای این افراد، خدمت رسمی موروثی به همراه داشته است. محمدرضا بهدرستی نمیداند که پدربزرگشان چه چیزی وقف کرده است اما میگوید: فقط همین را میدانم که حدود سه هزار تومان هزینه این وقف یات شده است. برای اینکه مشخص شود چقدر بوده باید بگویم که در آنزمان فرد متمول را حاجی صد تومانی میگفتند.
حدود 150سال قبل وقف بزرگی در حرممطهر ثبت شد که واقفش مردی بهنام آقبابا بود. کسی که در کوچه و بازار مردم او را با نام «حاجآقاجان» میشناختند. او که معمارباشی بود و صحن آزادی را به دستور علینقیمیرزا، پسر فتحعلیشاه، ساخت، درست در مجاورت همین بنا در پشت باغ رضوان چندهزار متر زمینش را هم وقف امامرضا(ع) کرد.
چه کسی فکر میکرد یک برگه بیارزش در داد و ستد روزانه بازار محلی، یک روزی سند تاریخی و هویتی برههای از زمان بشود؟ برگههایی که با دورریختنیها همراه نشدهاند و در صندوقچههای انباری باقی ماندهاند، این روزها سندی شدهاند و سر از اتاقهای ایزوله درآوردهاند و بار هویتی یک زمان بهخصوص را به دوش میکشند.
شمار این اسناد کم نیست و به بیش از 200 هزار رسیده است. به طور کلی در تعریف سند باید گفت سند تاریخ، هویت ملی، فرهنگی و اقتصادی یک شهر و کشور است و یکی از منابع تجدیدناپذیر برای تدوین تاریخ گذشته است.