در محله ایثارگران زوج عاشقی هستند که چشم انتظار مهمان هستند. محمدرضا قمری مقدم و ملیحه ماکوکار درب خانهشان را در دهه اول و آخر صفر به روی عزاداران باز میکنند. آن دو که دخترخاله و پسرخاله هستند، رسم دیرینه مادربزرگ را زنده نگه داشتهاند و روضه دهه اول صفر را که قدمتی پنجاهساله دارد برگزار میکنند. هر دلشکستهای میتواند به این روضه بیاید. سخنرانی، خواندن زیارت عاشورا و مداحی از برنامههای دهه اول صفر است.هشتسالی میشود که روضه خانوادگی حاج محمدرضا و ملیحه خانم گره خورده است به میزبانی از زائر ان پیاده امام رضا (ع).
روزهای آخر ماه صفر حال و هوای پایانه مسافربری امام رضا(ع) متفاوت است. جمعیت زیادی با گویشها و لباسهای مختلف دیده میشوند. همه در حال رفت و آمد هستند برخی به شهرهای خود بازمیگردند و برخی دیگر برای زیارت آمدهاند. از همان بدو ورود با دیدن گنبد امام مهربانیها از ضلع خیابان امام رضا(ع) عرض ارادتی به مولای خود میکنند و سپس چمدان به دست وارد شهر میشوند.
هر ۲۰دقیقه تلفن طیبه خانم زنگ میخورد. هر بار عذرخواهی میکند و گوشیاش را پاسخ میدهد. صحبتش با تلفن که تمام میشود با لبخندی که نشان از خوشحالی دارد میگوید: «رئیس یکی از کاروانهاست که از شهرستان میخواهند به همراه زائر ان بیایند.
تلفن پشت تلفن، کاروانهایی که خبر از آمدن 100، 150، 250 و... نفر مسافر را میدهند. آنها مهماننوازی اهالی ایوان طرق در خاطرهشان مانده و حالا بعد از گذشت دو سال باز هم تماس گرفتهاند و تقاضا دارند که فضایی برای اقامت شب در اختیارشان قرار بدهند. برخی از آنها نیز تقاضا دارند که اگر ممکن است صبحانه، ناهار و شام هم برایشان تدارک ببینند.
حسینآقا یک باربر ساده است که درآمد چندانی ندارد، اما به پشتوانه ارادت و عشقی که به امام مهربانیها دارد، دلش به دریای بیکران محبت به زائر ان تبدیل شده است.
تعریف میکند: بارها با مسافرانی روبهرو شدهام که در طول سفر پولشان سرقت یا گم شده است. خودم هزینه فیش حمل بارشان را دادم. بعضیها قبول نمیکردند. میگفتم: بگیرید. آقا خودش با من حساب میکند. این را هم بگویم که زائر ها خوشحساب هستند و بلافاصله بعد از برگشت به شهرشان پول را واریز کردند. خیلی از زائر ان شماره من را گرفتهاند و گاهی تماس میگیرند و میخواهند سلامشان را به امام برسانم و من را به شهر خود دعوت میکنند.
رضا برزانی اربعین هر سال به دیار اجدادیاش میرود و یکی از کارهای مهمی که در این ایام انجام میدهد، این است که در موکبها نقش مترجم را برای ایرانیان ایفا میکند. این نذری است که از 11سال پیش آغاز کرده است و به گفته خودش، علاوه بر زیارت سیدالشهدا(ع)، خواسته در این سالها دینش را به میزبانانی که به او فارسی یاد دادهاند ادا کند.
حاجمحمد اخوان و رفقایش در محله بالاخیابان نیز از آدمهایی هستند که اسباب رسیدن دلدادگان اباعبدالله الحسین(ع) به آن تربت اعلا هستند. آنها هرسال دور هم جمع میشوند و تعدادی از افراد نیازمند آرزوبهدلی را که تاکنون زیارت کربلا نصیبشان نشده است، با همراهی خیران به راهپیمایی اربعین گسیل میکنند. امسال آنها نزدیک به سیصد نفر را راهی کربلا کردند.
محمدحسین رضایی سیزدهساله روزهای شنبه مکبری نماز جماعت در حرم را برعهده دارد. او از ششسالگی با قرآن انس گرفته و در مداحی، تلاوت، روخوانی و حفظ قرآن کریم هم مهارت دارد. محمدحسین لباس خادمیاش را پوشیده تا در حرم اباعبدالله(ع) هم با همین لباس زیارت کند. دلش میخواهد همانند نمازهای مسجد محله و حرم امام رضا(ع)، تکبیر نماز مغرب حرم اباعبدالله(ع) را هم بگوید.