مدرسه

یادگار همیشگی فروردین برای مشهد
یکی از موقوفه‌های منطقه سه که کمتر کسی از اهالی از آن خبر دارد، متعلق به زنده‌یاد حسین فروردین است. این موقوفه، دبستان هفتادساله‌ای است که چند نسل از فرزندان مشهدی در پشت نیمکت‌های آن نشسته‌اند.
معلم مشهدی دانش‌آموزانش را برای فرار از سیل کول کرد
سیدرضا ظریفیان، متوجه می‌شود بچه‌های کلاس اول و دوم به‌شدت ترسیده‌اند؛ «بچه هفت‌هشت ساله کوچک است و در چنین شرایطی دنبال پدر و مادرش می‌گردد؛ برای همین تعدادی از آنها گریه می‌کردند و به زبان می‌آوردند که مادرشان را می‌خواهند.»
دوباره پشت نیمکت‌ها در مدرسه خاقانی
رضا عطاریان می‌گوید: همیشه دوست داشتم از حال‌واحوال و سرنوشت دانش‌آموزانم باخبر شوم. دیدن دانش‌آموزان قدیمی که حالا بزرگ شده و مو سفید کرده‌اند، برایم عجیب و باورنکردنی است.
خاکساری، یکی از ۹‌واقف بزرگ خراسان است
حاج محمدجعفرخان خاکساری، یکی از ۹‌واقف بزرگ خراسان است. او که صاحب یک‌چهارم اراضی امامیه بوده، به خاطر اعتقادات مذهبی‌اش، ثلث اموالش را وقف روضه سیدالشهدا (ع) می‌کند.
خاطره معلمی که در اولین روز کاری از ناظم کتک خورد!
ابوالفضل حسینی می‌گوید: پسر‌ها شیطنت می‌کردند. ناظم برای اینکه آنها را به کلاس‌هایشان هدایت کند، از شلنگ استفاده می‌کرد! در یک لحظه تا به خودم آمدم، بین جمعیت یک ضربه روی دوشم فرود آمد.
یادی از مدیر مدرسه‌ای که ۲۲ سال در حاشیه شهر خدمت کرد!
هاشم خوش‌شنو معتقد بود: برای انجام هر کاری باید شوق داشته باشید. نزدیک ۲۲‌سال است که در همین مدرسه و در مهدی‌آباد، که حاشیه شهر است، خدمت می‌کنم و این باعث افتخار من است.
خاطرات مشهدی‌ها از ملا و مکتب
ارزش سوادآموزی برای این دانش‌آموزان فلک‌شده یا چوب کف دست‌خورده یا مداد لای انگشت گذاشته، آن‌قدر زیاد است که هنوز که هنوز است، قدردان ملّایشان باشند و یک خدابیامرزی قرص و محکم نثارش کنند و بگویند که «از روی غضب نبود که چوب می‌خوردیم؛ که اگر کتک نمی‌خوردیم، درس یاد نمی‌گرفتیم.