ماجرا درباره فعالیتی بهتماممعنا فرهنگی است که هیچکدام از مشارکتکنندگان آن، نفعی مادی در پیشبردش ندارند. صرفا دغدغه دارند برای اهدافی که تحققش به کتاب گره خورده است و اگر بهدرستی اتفاق بیفتد، خوبیهایش از شمار خارج میشود. این طرح با عنوان «همیاران کتاب مدرسه»، پارسال با اجرای آزمایشی در بیستکلاس از دو مدرسه ابتدایی محلات رده و عباسآباد، توانست رضایت مادران داوطلب قصهگویی و کتابخوانی در مدارس و دانشآموزان را جلب کند.
علاوهبراین مدیران کتابخانه امیرحسین فردی بهعنوان مبتکران و مجریان این ایده به اجرای مجدد آن مجاب شدند. علی غیاثی، مدیر داخلی و کتابدار کتابخانه مردمی امیرحسین فردی، به سؤالهای ما درباره جزئیات این طرح، پاسخ داد.
- «همیاران کتاب مدرسه» چطور کلید خورد؟
دغدغه ما در کتابخانه مردمی امیرحسین فردی این است که به مردم نقشهای واقعی بدهیم و با کمک آنها بتوانیم فعالیت فرهنگیاجتماعی را در محله، پیش ببریم. ازطرفی در کتابخانه با ظرفیت مادرانی مواجه هستیم که فعال هستند؛ میآیند کتاب میگیرند و برای بچههایشان کتاب میخوانند.
میخواستیم هم طرح قصهگویی را که در کتابخانه اجرا میشد و با محدودیت فضا مواجه بود، توسعه بدهیم و هم از ظرفیت مادران استفاده کنیم. همه مؤلفهها ما را به این طرح رساند. پارسال، نخستین دوره توانمندسازی مادران داوطلب و اعزام آنها به مدارس ابتدایی محله برای قصه گویی و کتابخوانی این طور رقم خورد.
- استقبال مادران چطور بود؟
خیلی خوب. بیستمادر آموزشدیده به مدرسه ابتدایی کلاهدوز در محله رده و مدرسه رستگارمقدم در محله عباسآباد فرستاده شدند.
- واکنش و استقبال بچهها چطور بود؟
ما طرح آزمایشی را پارسال در یک ماه پایانی سال تحصیلی فقط به مدت چهارجلسه اجرا کردیم. بااینحال، بازخوردها عالی بود. هم مدارس داوطلب که هرکدام ۱۰کلاس را با هماهنگی آموزشوپرورش منطقه به قصهگویی مربیان ما اختصاص داده بودند، راضی بودند و هم مربیانمان از عطش بچهها برای شنیدن قصه تعریف میکردند. حتی اصرار برخی از این دانشآموزان به والدینشان برای کتابخوانی باعث شد مادرانشان عضو کتابخانه بشوند.
- از آموزشهایی که مادران قصهگو میبینند، بیشتر بگویید.
بهرایگان، بین ۶ تا ۱۰ جلسه یکونیمساعته زیر نظر مدیر کتابخانه مباحث تربیتی، فنون کلاسداری و قصهگویی را آموزش میبینند. در آزمونهای عملی قصهگویی هم شرکت میکنند.
- قصد توسعه طرح را دارید؟
بله، امسال فراخوان دادهایم و برآوردمان این است که حداقل چهلمادر را توانمند کنیم. با هشتمدرسه ابتدایی اطراف کتابخانه در محلات رده و عباسآباد هم برای اعزام مربیان پارسال و آموزشدیدههای جدید، رایزنی کردهایم. احتمالا نیمه آبان، نخستین اعزام مربیان را خواهیم داشت.
- تصور شما و دیگر طراحان این ایده، این است که با «همیاران کتاب مدرسه»، سرانه مطالعه افزایش پیدا میکند؟
ما میگوییم برای تربیت یک کتابخوان حرفهای، به این معنا که علاقهمند به کتاب باشد و مطالعهاش ترک نشود، باید او را از دوسهسالگی با کتاب و قصه آشنا کنیم. تاحدود پنجششسالگی این کار عمدتا با خانوادههاست، اما میبینید عموما به این موضوع توجه ندارند. مهدهای کودک و مدارس نیز همینطور.
- شما در کتابخانه امیرحسین فردی بهدنبال پرکردن این خلأها هستید؟
ما مسئولیت اجتماعیمان را انجام میدهیم و به نقشآفرینیمان در محله میپردازیم. اگر نتوانیم در سنین ابتدایی و پیشاز ورود دانشآموز به دوره نوجوانی، برای کتابخوانشدن او قدمی برداریم، کتابخواندنهایش در بهترین حالت میشود تفننی، موردی و تابستانه.
- هدفی که دنبال میکنید با قصهگویی مربیان چطور اتفاق میافتد؟
وقتی مربی ماهی چندبار میرود به یک کلاس، قصه میخواند و کودک را جذب میکند، دانشآموز، استمرار این لذت را با عضوشدن در کتابخانه نزدیک منزل خود یا خرید کتاب از والدین خود مطالبه میکند. این فرایند تدریجی است؛ ضمن اینکه مفاهیم تربیتی موردنظر را هم در قالب قصهگویی از منابع مناسب و تأییدشده به او منتقل کردهایم.
- مادرانی که دغدغه فرهنگی دارند، برای شرکت در این طرح چطور با شما ارتباط بگیرند؟
اگر علاقهمند به کتابخوانی هستند، در خودشان توانایی مدیریت کلاس و قصهگویی میبینند و به اندازه هفتهای دو ساعت زمان دارند، کلمه «همیار» را به اضافه نام و نام خانوادگیشان به شماره ۰۹۹۳۱۷۲۲۵۵۱ پیامک کنند تا با آنها تماس بگیریم یا به کتابخانه واقع در طبرسیشمالی یک مراجعه کنند.
زهرا شریفزاده، همیار کتاب:
زهرا شریفنژاد دو سالی میشود که با برنامههای کتابخانه مردمی امیرحسین فردی آشنا شده و مشتری پروپاقرص آن مانده است. او که متولد۱۳۶۸ و مادر چهار فرزند در سنین کودکی و نوجوانی است، یکی از داوطلبان طرح همیاران کتاب مدرسه در سال تحصیلی گذشته به شمار میرود.
با تمام مشغلههای خانهداری و فرزندداری، به مشارکت مجدد در این طرح تأکید میکند و دلیل آن را اینطور برایمان میگوید: آموزشهای تربیتی که قبل از اعزام به مدرسه دیدم، برای زندگی خودم و ارتباطم با فرزندانم خیلی مفید بود. متوجه نکاتی درباره رشد کودک و ساختار فکری او شدم که درک رفتارهای کودکان را برایم ساده کرد. ازطرفی دیدن شوق بچههای مدرسه برای شنیدن قصه و نقاشیهایی که درباره برداشتشان از کتاب میکشیدند، باعث شد با همه خستگیهایم پساز خروج از کلاس، امسال هم برای قصهگویی و کتابخوانی در مدارس داوطلب شوم.
او ادامه میدهد: فضای زنگ قصهگویی برای بچهها شیرین و متفاوت است. نه خبری از نمره است، نه انضباط و نه نگرانی از چیزهای دیگر. فقط خنده است و شادی و آزادی با طعم کتاب و قصه.
* این گزارش یکشنبه ۱۵ مهرماه ۱۴۰۳ در شماره ۵۸۷ شهرآرامحله منطقه ۳ و ۴ چاپ شده است.