حسینآقا یک باربر ساده است که درآمد چندانی ندارد، اما به پشتوانه ارادت و عشقی که به امام مهربانیها دارد، دلش به دریای بیکران محبت به زائران تبدیل شده است.
تعریف میکند: بارها با مسافرانی روبهرو شدهام که در طول سفر پولشان سرقت یا گم شده است. خودم هزینه فیش حمل بارشان را دادم. بعضیها قبول نمیکردند. میگفتم: بگیرید. آقا خودش با من حساب میکند. این را هم بگویم که زائرها خوشحساب هستند و بلافاصله بعد از برگشت به شهرشان پول را واریز کردند. خیلی از زائران شماره من را گرفتهاند و گاهی تماس میگیرند و میخواهند سلامشان را به امام برسانم و من را به شهر خود دعوت میکنند.
طبق شنیدههای حاجآقا امینی، یکی از قدیمیهای خیابان خسروینو، ملاحیدر در دوره قاجار به مسجد یها عربی و قرآن میآموخت و این محل به نام او مشهور شد. گویا آن زمان مسجد ، خانهای کوچک و قدیمی بود که حاجمحمدعلی اتحادیهقراجهداغی بخشی از زمین خانهاش را وقف آن کرد و وقتی در سال 1299شمسی فوتکرد، طبق وصیتش داخل مسجد به خاک سپرده شد.
کوچه سجادی یک را قدیمیها بهخاطر کارگاه گلابگیری انتهای کوچه، با نام کوچه گلابگیر میشناسند. وجود مسجد جوادالائمه(ع) که بیش از یک قرن قدمت دارد، نشاندهنده پیشینه دستکم صد ساله کوچه است. روزگاری این کوچه مسکونی میزبان قدیمیهای شهرمان بود که با گذر زمان و تغییرات ایجادشده در میدان شهدا به معبری نیمه تجاری تبدیل شد.
مسجد صاحبالزمان(عج) در محله خلج دو هفتهای است که میزبان بیش از 50بانوی دغدغهمند محله شده است که برای تهیه و تدارکات اربعین گردهم جمع شدهاند. هر یک به نیتی آمدهاند، آنها جاماندگان قافله زائران پیاده اربعین هستند.
حسرت و نگاه غمآلودشان به آنهایی که چمدان سفر بستهاند و راهی دیار کربلا شدهاند را میتوان مشاهده کرد. در بین صحبتهایی که با هم دارند، مکرر روایتهای جاماندشان که خاطرشان را مکدر میکند؛ برای هم تعریف میکنند. اینجا کسی برتری به دیگری ندارد. هر کاری باشد بانوان آن را با جان و دل انجام میدهند، نمیگذارند کار روی زمین بماند.
برای نوشتن از ستون همسایهبههمسایه با شما به هر گوشه از شهر میآییم. این هفته قرعه محلهگردی ما برای پیدا کردن همسایه خوب به نام خیابان طبرسی شمالی60 افتاده است. پرسوجو از جوانترها و مسنهای محله ما را به سوی سوپری محله سوق میدهد. بعد هم سمت دو همسایه دیگر که در کوچه مورد احترام هستند.
اراضی کشاورزی اکبرآباد متعلق به فردی به نام علی میرفندرسکی بوده است. او که زمینهای زیادی هم داشته، در سال ۱۳۴۱ این محدوده ۹۰ هکتاری را با قیمت هر سهم ۵ هزار تومان به ۲۸ کشاورز اهل توس میفروشد.
در کوچه استاد یوسفی27 بسیاری از کاربریهای موردنیاز شهروندان پیدا میشود.
این کوچه از یکسو به بولوار شریعتی میرسد و با عنوان «شریعتی 11» نامگذاری شده است. غیر از کاربریهای مذهبی، خدماتی، ورزشی و رفاهی که در این کوچه وجود دارد، نزدیک بودن به دانشگاه آزاد اسلامی، وجود بانک ملی شعبه شریعتی و همچنین یک مجموعه ورزش آبی معروف، آن را به محل تردد روزانه بسیاری از شهروندان تبدیل کرده است.